خرافات در سینما

  • 1395/07/02 - 14:01
اين كه صنعت سينماى هاليوود امروزه، در انحصار بزرگان يهود است، نيازى به اثبات ندارد. با مرور اجمالی پروتكل‏‌هاى جهانى يهود به سهولت مى‌‏توان دريافت كه صهيونيسم بين الملل، به هدفى كمتر از تصاحب كامل دنيا و تشكيل حكومت واحد جهانى نمى‏‌انديشد و براى نيل به اين مقصود، ترويج خرافات مخصوصاً خرافات دينى را به عنوان يكى از راهكارهاى اساسى خود برگزيده است.‏

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسئله «خرافه» در بستر جوامع انسانی همواره با زمینه‌ی سیاسی و اجتماعی هر کشور پیوند دارد؛ به همین سبب ارائه تعریف دقیقی از آن به سختی امکان پذیر است. در فرهنگ‌های مختلف معمولاً هر نوع عقیده‌ی نامعقول و بی‌اساس را خرافه می‌گویند. خرافه نامیدن یک عقیده، به زمان و مکان بستگی دارد؛ به همین دلیل برخی از عقایدی که امروز جزئی از خرافات محسوب می‌شوند، در دوره‌ای پیش از این، عقیده‌ی راسخ مردم بوده و خرافه به شمار نمی‌آمدند.
خرافات، گونه‌های مختلفی دارد؛ برخی از آن‌ها به گونه‌ای است که در میان بیش‌تر مردم جامعه به عنوان باوری مشترک رواج یافته است؛ همچون باور به اقبال نیکو یا بداقبالی. برخی دیگر از آن‌ها از اتفاقی شبیه به امور ماورایی منشأ شده است؛ مانند ادراک فراحسی و آخرین گروه باورهایی را شامل می‌شود که یک شخص برای خود ابداع و بر اساس آن رفتار می‌کنند همانند این که فردی برای رسیدن به موفقیت در نوشتن، از قلم خاص استفاده می‌کند.
آثار سینمایی و تلویزیونی هم از نشان دادن خرافات، خالی نیستند. اگر فیلم خرافه‌ای را به تصویر کشد و تا انتهای داستان، دلیل بطلان آن را بیان کند، می‌توان فیلم را در راستای خرافه‌زدایی از بستر جامعه دسته‌بندی کرد؛ اما نمونه‌هایی که در ادامه می‌آیند، گونه‌ای دیگر هستند به این توضیح که خرافه در طی داستان مطرح می‌شود و از آن برای شکل‌گیری اتفاقات داستانی استفاده می‌شود؛ ولی هیچ‌گاه داستان در جهت نقد و تحلیل آن برنمی‌آید.
بخش‌های اپیزودیک داستان فیلم «ویولن قرمز» براساس پیش‌گویی زن فال‌گیر محقق می‌شود. این بخش‌ها، مراحل تناسخ روح زنی را نشان می‌دهد که هنگام وضع حمل می‌میرد و روحش در دوران‌های مختلف تاریخی همراه ویولن قرمز منتقل می‌شود. این فال‌گیری، اساس داستان فیلم و درون‌مایه‌ی آن را تشکیل می‌دهد. علاوه بر آن خرافات دیگری هم از جمله دفن کردن ویولن با جسد پسربچه نیز دیده می‌شود. دلیل این کار این گونه بیان می‌شود که ویولن برای زمانی است که او به بهشت می‌رود تا بتواند در آنجا نیز بنوازد.
فیلم «شیطان» یکی از خرافاتی را به نمایش می‌گذارد که به گفته‌ی شخصیت هندی فیلم، از اندیشه‌های عرفی هند گرفته شده است. فرد هندی چگونگی حلول شیطان در جهان مادی و مجازات انسان‌ها را این گونه می‌دارد که شیطان در قالب انسانی، گنه‌کاران را دور هم جمع می‌کند و به میان آن‌ها می‌رود و آنان را قبل از این که روحشان از بدن جدا شود مجازات می‌کند. این فرد در ابتدای فیلم می‌گوید که همیشه فکر می‌کرده این داستان خرافات است؛ ولی در طی داستان فیلم این خرافه با خود‌کشی یک فرد شروع می‌شود و این امر جوازی برای ورود شیطان در کالبد انسانی است.
شخصیت اصلی در فیلم «ایندیانا جونز و معبد مرگ» به دنبال سنگ مقدسی می‌گردد. طبق خرافه‌ی فیلم، بومیان عقیده دارند که شیطان فرزندان آنان را می‌ربایند و می‌کشند و تنها عاملی که می‌تواند با این موجودات مقابله کند، این سنگ است.
یکی از افسانه‌های خرافی در فیلم‌ها وجود انسان‌های «خون آشام» و «گرگینه» است که به خرافات و افسانه‌های مردم اروپا در سال‌های پیشین برمی‌گردد. و یک نوعی از خون آشام‌ها به نام «زامبی» یا «مرده‌ی متحرک» نیز در فیلم‌ها وجود دارد. زامبی به جسد‌های متحرکی گفته ‌می‌شود که روح ندارند و گفته می‌شود از افسانه‌های آفریقایی تباران دریای کارائیب سرچشمه می‌گیرد.
هدف از برشمردن فیلم‌های مربوط به افسانه‌ی خون آشام و گرگینه در موضوع خرافات، این است که پرداخت چنین افسانه‌هایی به مرور زمان باعث ایجاد مخیلات نادرست درباره‌ی مقوله‌ی شر و شیطان در ذهن مخاطبان می‌شود و بروز این افکار به گونه‌های مختلف در رفتار انسان‌ها مشاهده می‌شود.
شیوه و روش دینی برای مبارزه با خرافات، توصیه به تفکر و تعقل است؛ زیرا با اندیشیدن، تحقیق و بررسی مسائل، واقعیت نمایان شده و ملاک تمییز آن با خرافه برای فرد روشن می‌شود. قرآن نیز از خرافات با عنوان «اساطیر» یاد کرده است.[1] اساطیر به نوشته‌های باطل، حکایت دروغ، افسانه‌های بی‌مغز[2] و سخنان پریشان و ناروا[3] معنا شده است. در جای جای قرآن، توصیه به تفکر و تعقل شده که نتایج فراوانی برای انسان خواهد داشت و یکی از آن‌ها را می‌توان درمان خرافات و عقاید باطل دانست. هم‌چنین یکی از فواید بعثت انبیاء را می‌توان زدودن عقاید خرافی از متن جامعه دانست.
خرافات در هر جامعه‌ای می‌تواند تأثیرات بسیار منفی و ناهنجاری را به دنبال داشته باشد. عقب ماندگی از جهات مختلف، رکود، بی‌هویتی، انحرافات اخلاقی و عقیدتی، شرک به خدا، غفلت و... از جمله نتایج گسترش خرافات و افسانه‌های بی‌اساس در جامعه است و جوامع بشری هرچه از نظر علم و فرهنگ عقب مانده باشند به همان نسبت، خرافات و اوهام در میان آنان زیادتر خواهد بود.[4]

پی‌نوشت:

[1] . انعام، آیه‌ی ۲۵؛ فرقان، آیه‌ی ۵؛ انفال، آیه‌ی ۳۱؛ نحل، آیه‌ی ۲۴؛ مؤمنون، آیه‌ی ۸۳.
[2] . قرشی، سید‌علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران: نشر دارالکتب اسلامی، بی‌تا، ج ۳، ص ۲۶۶.
[3] . قمی، عباس، فرهنگ واژگان قرآن کریم، تهران: نشر بین‌الملل، بی‌تا، ص ۴۱.
[4] . جواد امین‌خندقی، دین و سینما، گزاره‌های اعتقادی، قم: نشر ولاء، ۱۳۹۱، ص ۲۶۴.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: جواد امین‌خندقی، دین و سینما، گزاره‌های اعتقادی...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.