ارزش شعر در رثای اهل بیت

  • 1395/06/31 - 22:35
آنچه بسی مایه تأسف است آن که در سال‌های اخیر در برخی مجالس به جای سخن گفتن از بعد ملکوتی اهل‌بیت صرفا سخن از توصیف چشم و ابروی اهل‌بیت و مدح و تمجیدهای بی‌معنای است که به کاستن از سطح معارف جامعه منجر می‌گردد. به عنوان مثال ارزش حضرت اباالفضل به جهاد، فداکاری، اخلاص، معرفت او به امام زمانش، صبر و ولایت‌مداری و امثال آن است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آن‌چه بسی مایه تأسف است، آن‌که در سال‌های اخیر در برخی مجالس به جای سخن گفتن از بُعد ملکوتی و مناقب معنوی اهل‌بیت (علیهم السّلام) صرفاً سخن از توصیف چشم و ابروی اهل بیت (علیهم السّلام) و مدح و تمجیدهای بی‌معنایی است که به کاستن از سطح معارف جامعه منجر می‌گردد. ارزش حضرت اباالفضل العباس (علیه السّلام) به جهاد، فداکاری، اخلاص، معرفت او به امام زمانش، صبر و استقامت او، ولایت‌مداری، بر لب آب بودن و تشنگی او به حرمت لب‌های تشنه طفلان امام حسین (علیهم السّلام) و امثال آن است، اما با وجود چنین زیبایی‌هایی، برخی با اشعاری بسیار سخیف و سبک به توصیف آن حضرت می‌پردازند، که در ادامه به نمونه‌هایی اشاره خواهد شد. اهل بیت (علیهم السّلام) که آن همه تأکیدات فراوان بر عزاداری داشتند، بر این نکته نیز تاکید داشتند که عزاداری باید روشنگرانه، افشاگرانه و هدایت‌گر باشد. آن بزرگواران برای این کار عملاً از شعرای متعهد و ارزشی آن روز که نقش مداحان و مرثیه خوانان امروز را داشتند، تجلیل‌ها و تکریم‌ها می‌کردند؛ این در حالی بود که صرف سخن گفتن درباره‌ی امامان شیعه و نام بردن از آن حضرات، جرم محسوب می‌شد، چه رسد به مدح، تمجید و ستایش.
شاعری هم‌چون سید اسماعیل حمیری، نه فقط از سوی حکومت و حاکمیت که حتی از سوی پدر و مادر ناصبی خویش مورد تهدید قرار گرفت تا جایی که به دلایل عقاید و اشعار شیعیش، ناگزیر شد خانه و کاشانه‌ی خود را ترک گفته و تا هنگام مرگ پدر و مادر خود، در اختفا و تبعید به‌سر برد. شاعری مانند فرزدق، فقط به دلیل یک قصیده‌ی شجاعانه‌اش در مدح و وصف امام سجاد (علیه السّلام) و توسط عوامل هشام بن عبدالملک به زندان می‌افتد و تاوان شعرش را با حبس، ایذاء و شکنجه پس می‌دهد.[1]

از همین‌رو است که گاهی اهل بیت (علیهم السّلام) از برخی شعراء چنان تمجید‌هایی کرده و صله‌هایی بزرگ به آنان هدیه می‌فرمودند: «جابر بن یزید جعفی گوید: خدمت حضرت باقر (علیه السّلام) رسیده، عرض کردم: محتاج و نیازمندم به من کمک کنید. حضرت فرمود: جابر! پول نزد ما نیست. چیزی نگذشت که کمیت شاعر وارد شد. عرض کرد: اجازه می‌فرمایید قصیده‌ای را گفته‌ام برایتان بخوانم؟ فرمود: بخوان! کمیت اشعار خود را خواند؛ امام به غلامش دستور داد از آن اطاق، کیسه‌های پول را بیاورد و به کمیت بدهد. کمیت عرض کرد: آقا اگر اجازه بفرمایید، قصیده‌ای دیگر بخوانم! کمیت اشعار خود را خواند و حضرت باز به غلام دستور داد، کیسه دیگری برایش بیاورد و همین موضوع برای بار سوم تکرار شد و غلام نیز کیسه سوم را روبه‌روی کمیت نهاد. کمیت عرض کرد: فدایت شوم محبت من به واسطه مال دنیا نیست و از این اشعار نظری جز لطف و عنایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حقی که خداوند بر من واجب کرده، ندارم. امام باقر (علیه السّلام) برایش دعا کرده، به غلام فرمود: این کیسه‌ها را برگردان به محل اولش! جابر گوید: من در دل با خود گفتم، حضرت در ابتدا فرمود یک درهم ندارم، حالا سی هزار درهم به کمیت داد؛ پس از آن‌که کمیت رفت، عرض کردم: فدایت شوم، فرمودی یک درهم ندارم، ولی به کمیت سی‌هزار درهم دادی؟ حضرت فرمود: جابر برو داخل اتاق، من وارد اتاق شدم، اما چیزی ندیدم، برگشتم. حضرت فرمود: ای جابر! آن‌چه ما از شما پنهان می‌کنیم، بیشتر از چیزی است که می‌بینید. سپس دست مرا گرفت داخل اتاق شدیم با پای مبارک خود به زمین زد، ناگاه شمش طلایی چون گردن شتر بیرون آمد. فرمود: جابر این را نگاه کن و به کسی نگو مگر دوستانی که به آن‌ها اعتماد داری. خداوند به ما قدرت داده، اگر زمام زمین را در اختیار بگیریم و به هر جا بخواهیم ببریم می‌توانیم.»[2]
اشعار کمیت، دعبل، فرزدق و سید حمیری نمونه‌های شاخصی از ادبیات شجاعانه‌ی شیعی بودند که در روایت امام صادق (علیه السّلام) آمده: «هر که بیت شعری درباره‌ی ما اهل بیت (علیهم السّلام) بگوید، خداوند به پاداش آن، خانه‌ای برای او در بهشت بنا می‌کند.»[3]
این تعهد، همواره، ملاک ارزش در «شعر شیعی» بوده و باید هر چه بالنده‌تر و پویاتر، سیراب کننده‌ی جان و دل‌ها و مجالس عزای سیدالشهداء (علیه السّلام) گردد و از آن غفلت نگردد.

پی‌نوشت:

[1]. الاختصاص، شیخ مفید، دار المفید للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، ص 191.
[2]. بصائر الدرجات، محمد بن الحسن بن فروح الصفار من أصحاب الإمام الحسن العسکری، منشورات الأعلمی، طهران، ص 395.
[3]. وسائل الشیعه، شیخ الحر العاملی، مؤسسة آل البیت، قم، ج 14، ص 597.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.