بررسی شخصیت حریز بن عثمان حمصی

  • 1395/06/17 - 11:40
دشمنی حریز با امیرمؤمنان تا حدّی بوده است که به عنوان نمونه درباره او گفته‌اند هر روز صبگاه 70 مرتبه و شامگاه 70 مرتبه آن حضرت را لعن و نفرین می‌نمود. ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: «ابن حبّان گوید: حریز هر صبح و شام علی را هفتاد مرتبه لعن می‌کرد، چون علتش را جویا شدند، گفت: او سر پدران و اجدادم را از تن جدا کرده.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دشمنی حریز با امیرمؤمنان (علیه السّلام) تا حدّی بوده است، که به‌عنوان نمونه درباره او گفته‌اند که وقتی مسیر طولانی مصر تا مکّه را طی می‌کرد، مشغول لعن و سبّ امیرمؤمنان (علیه السّلام) بود و نیز هر روز صبح‌گاه 70 مرتبه و شام‌گاه 70 مرتبه آن حضرت را لعن و نفرین می‌نمود. ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: «ابن حبّان می‌گوید: حریز هر صبح و شام علی (علیه السّلام) را هفتاد مرتبه لعن می‌کرد، چون علتش را جویا شدند، گفت: او سر پدران و اجدادم را از تن جدا کرده.»[1]

مطالب دیگری از دشمنی‌های وی را، سه تن از بزرگ‌ترین علمای رجالی اهل‌سنت نقل کرده‌اند: «اسماعیل بن عیاش گوید: حریز را از مصر تا مکّه همراهی کردم، در حالی‌که تمام مسیر راه به لعن و دشنام علی (علیه السّلام) مشغول بود. او به من گفت: این‌که مردم روایت می‌کنند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره علی (علیه السّلام) فرموده: (تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی.) حقیقت دارد، با این تفاوت که راوی اشتباه کرده؛ گفتم: صحیح آن چیست؟ گفت: حدیث این‌گونه بوده: (ای علی! تو برای من به منزله «قارون» برای موسی هستی.) به او گفتم این روایت را از که شنیده‌ای؟ گفت: این روایات را ولید بن عبد الملک بر فراز منبر نقل کرد و من از او شنیدم.»[2]
و یا دشمنی حریز با امیرمؤمنان (علیه السّلام) را تا حدّی دانسته‌اند، که از وی نقل کرده‌اند، که اتّهام و دروغی مانند این روایت از او نقل شده است: «حریز بن عثمان روایت نموده: هنگامی‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خواست سوار بر مرکب شود، علی بن ابی‌طالب چنان افسار مرکب را کشید، تا آن حضرت را از بالای مرکب به زیر اندازد.»[3]
حال چنین شخصی هم از رجال و راویان کتاب بخاری است و شگفت‌آور این‌که همین شخص از کسانی است که بیشترین توثیقات درباره او نقل شده است؛ مزی در تهذیب الکمال و ابن حجر عسقلانی در توثیقات او می‌نویسند: «از احمد بن حنبل درباره وی پرسیدند، دو مرتبه گفت: ثقه است (بسیار مورد اعتماد است، دو بار گفتن تاکید بر وثاقت او دارد) و نیز گفت: در شام از حریز مطمئن‌تر در نقل حدیث و آثار وجود نداشت. معاذ بن معاذ گوید: زمانی نزد احمد بن حنبل از حریز، ابوبکر بن مریم و صفوان یاد شد، شنیدم که می‌گفت: در میان آن‌ها همانند حریز (در اعتبار) و اطمینان وجود نداشت و بار دیگر از احمد شنیدم که دو مرتبه تکرار کرد: حریز مورد اعتماد است.»[4]
و یا در جای دیگر احمد بن حنبل او را سه مرتبه توثیق کرده و می‌گوید: «حریز موثق، موثق، موثق است و قدر منزلت او شناخته نشده است.»[5]
ابن حجر در ابتدای شرح حال او می‌نویسد: «وی از راویان بخاری و چهار صحیح دیگر اهل‌سنت (غیر از مسلم) است.»[6] حال آیا جای پرسش نیست، چرا چنین شخصی از معتبرترین روات کتب روایی مورد قبول اهل سنت است؟

پی‌نوشت:

[1]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، ج 2، ص 209.
[2]. تهذیب الکمال، یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 5، ص 576.
[3]. الضعفاء والمتروکین، أبو الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 197.
[4]. تهذیب الکمال، یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 5، ص 572.
تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، ج 2، ص 209.
[5]. سیر أعلام النبلاء، شمس الدین ذهبی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 7، ص 80.
[6]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، ج 2، ص 179.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.