علمای اهل سنت سبّ و لعن صحابه را موجب کفر و فسق نمی‌دانند

  • 1395/06/16 - 19:07
امام محمد غزالی می‌گوید: سبّ و لعن و شتم صحابه ابداً موجب کفر و فسق نمی‌شود، حتی سبّ شیخین نیز کفرآور نمی‌باشد، به‌همین دلیل است که در مواردی این دشنام دادن و سبّ کردن‌ها، بین خود صحابه اتفاق افتاده است، ولی ما آن‌ها را کافر نمی‌خوانیم. مثلاً عمر بن خطاب به پیامبر عرض کرد: یا رسول الله! اجازه بده، گردن حاطب را بزنم. در حالی‌که حاطب از اصحاب بدر و مهاجرین بود، پس چرا با دشنام دادن به او، هیچ‌کس عمر بن خطاب را کافر نمی‌خواند؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آن‌جایی که سبّ و لعن هم در قرآن، مانند برخی از سوره‌ها مثل: منافقین، توبه، احزاب، و... که شأن نزول آن‌ها در مذمت منافقین و... می‌باشد و هم در روایات وارد شده است، لذا منجر به این نمی‌شود که شخص سبّ کننده را کافر و فاسق بدانیم، چه‌بسا برخی از افراد مستحق آن می‌باشند و برخی دیگر خیر، که در صورت اول اصابت خواهد کرد، به‌خاطر اعمال و رفتارشان و در صورت دوم به خود شخص برمی‌گردد، چون مستحقش نبوده است. این سبّ و لعن در بین مردم و حتی بزرگان دین و در راس آن‌ها وجود نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم وجود داشته و پیامبر هم لعن و نفرین می‌کرده، که در کتب تاریخی شیعه و اهل سنت این قضیه وارد شده است، مثل جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران در قرآن و لعن و نفرین پیامبر به برخی از صحابه مانند معاویه و...
اما در میان فرق اسلامی کثیری از بزرگان اهل سنت اعتقاد دارند که نباید سبّ و لعن گفته شود، حتی لعن افرادی که خاطی و گنه‌کار باشند، که این موضوع با روح اسلام سازگاری ندارد. ما دراین نوشتار نام برخی از بزرگان اهل سنت و برخی از صحابه متخلّف را ذیل این موضوع، مورد بررسی قرار می‌دهیم، تا نظرات آنان را در این موضوع بدانیم.
امام محمد غزالی می‌گوید: سبّ و لعن و شتم صحابه ابداً موجب کفر و فسق نمی‌شود، حتی سبّ شیخین نیز کفرآور نمی‌باشد، به‌همین دلیل است که در مواردی این دشنام دادن و سبّ کردن‌ها، بین خود صحابه اتفاق افتاده است، ولی ما آن‌ها را کافر نمی‌خوانیم.[1] مثلاً عمر بن خطاب به پیامبر عرض کرد: یا رسول الله! اجازه بده، گردن حاطب منافق را بزنم.[2] در حالی‌که حاطب از اصحاب بدر و مهاجرین بود، پس چرا با نسبت دادن نفاق به این صحابی و دشنام دادن به او، هیچ‌کس عمر بن خطاب را کافر نمی‌خواند؟ و هم‌چنین عایشه، همواره عثمان (خلیفه سوم) را سبّ و لعن می‌کرد و علناً می‌گفت: این پیر خرفت که کافر شده است، را بکشید.[3] پس چرا کسی عایشه را کافر نمی‌خواند؟
بزرگان اهل سنت در کتب خود نقل کرده‌اند که در حضور پیامبر اکرم، اصحابی مانند ابوبکر و عمر و دیگران، به یکدیگر دشنام می‌دادند و گاه یکدیگر را می‌زدند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده می‌کرد و آن‌ها را کافر نمی‌خواند و صلحشان می‌داد.[4]
تفتازانی در کتاب شرح عقاید نسفی می‎گوید: این‌که جمعی متعصّب گویند سبّ کنندگان صحابه کافرند، مورد اشکال می‌باشد و کفر آن‌ها غیر معلوم است، چه آن‌که بعضی از دانشمندان، به‌صحابه حسن ظن داشتند و از این‌رو بدی‌های اعمال آن‌ها را ندیده گرفتند، بلکه به تاویلات بردند، که بسیار سست و آبکی است، و گفتند صحابه رسول خدا از گمراهی و فسق مصون بودند و حال آن‌که این‌طور نبوده و دلیل بر این امر جنگ‌هایی است که بین آن‌ها اتفاق افتاد و ثابت می‌کند که آن‌ها گمراه و اهل فسق و عصیان بودند و... پس اگر کسی با نقل دلیل، نقد و انتقادی از آن‌ها بنماید، موجب کفر نخواهد شد.[5]
حال چرا نباید به این صحابه لعن کرد؟ به‌خاطر این‌که ذیل یک حدیثی که خود اهل سنت آن را مردود می‌دانند، استشهاد می‌کنند که پیامبر فرمود: «انّ اصحابی کالنجوم بایّهم اقتدیتم اهتدیتم.[6] به‌درستی‌که اصحاب من مانند ستارگانند، به هر کدام اقتدا کنید، هدایت می‌شوید.» و چرا اگر لعن و نفرین کنیم، طبق گفته اینان موجب فسق و کفر نمی‌شود؟ چون یقیناً اصحاب پیامبر تخلفات عدیده‌ای داشته‌اند، که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
مثلاً در داستان عقبه که عده‌ای از صحابه در صدد قتل پیامبر بر آمدند و این واقعه در مراجعت از جنگ تبوک اتفاق افتاد، که 14 نفر از منافقین تصمیم به قتل پیامبر گرفتند. این جریان را بیهقی در کتاب دلایل النبوه و احمد بن حنبل در کتاب مسند خود بیان کرده‌اند.[7] در حالی‌که منافق بودند و خداوند آن‌ها را در قرآن مورد لعن قرار داده است، و هم‌چنین طلحه و زبیر به همراه عایشه، از اصحاب بودند، که در مقابل حضرت علی (علیه السلام) قیام کردند و باعث کشته‌شدن عده زیادی از مسلمین شدند، پس چگونه می‌شود، عمل آن‌ها را حمل بر صحت کرد، در حالی‌که خاطی و عصیان‌گر بودند؟ و باز هم‌چنین معاویه و عمروعاص، مگر از اصحاب نبودند، که در جنگ صفین با خلیفه وقت جنگیدند و حتی اینان در منابر و خطبه‌ها، آن حضرت را سبّ و لعن می‌کردند.[8]
آیا می‌شود به آنان سبّ و لعن نکرد، در حالی‌که بزرگان اهل سنت مانند غزالی و تفتازانی و دیگران، سبّ و لعن اینان را موجب فسق و کفر نمی‌دانند، هم‌چنین ابوطلحه زید بن سهل مگر از اصحابی نبود که در منزل خود مجلسی دوستانه تدارک دید و ده نفر را دعوت کرد، که همگی شراب نوشیدند و نام آن‌ها عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، ابوعبیده جراح، سهل بن بیضا، انس بن مالک و... و در این مجلس ابوبکر اشعاری در مرثیه کفار و مشرکین و کشته شده‌های جنگ بدر سرود.[9]
این حکایت را بخاری در کتاب صحیح خود در «تفسیر آیه خمر» و مسلم در کتاب صحیح خود در کتاب «اشربه باب تحریم الخمر» و دیگران آورده‌اند که جای بحث و ذکر مطالب آن‌ها در این مقوله نیست. پس ماحصل بحث این‌که اگر سبّ و لعن برخی از صحابه گفته شود، طبق سخن بزرگان اهل سنت موجب فسق و کفر و عصیان سبّ کننده نیست.

پی‌نوشت:

[1]. احیا العلوم، غزالی، دارالکتب تاعلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1413ق)، ص168.
[2]. الکبائر، ذهبی، دار الندوه الجدیده، بیروت، لبنان، ص219.
[3]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی، قم، ایران،(1304ق)، ج2 ص77.
[4]. مسند، احمد بن حنبل، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص236.
صحیح بخاری، بخاری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1422ق)، ج2 ص74.
[5]. شرح عقائد نسفی، تفتازانی، حریم دانش، تهران، تصحیح دکتر احمد حجازی السقا، ص98.
[6]. منهاج السنه، ابن تیمیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج4 ص293.
[7]. مسند، احمد بن حنبل، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج5 ص127.
[8]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی، قم، ایران، (1304ق)، ج4 ص56.
[9]. سنن کبری، بیهقی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1424ق)، ج8 ص290.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.