پرسشی بی‌پاسخ از علت منع تدوین حدیث!

  • 1395/06/14 - 15:55
به گواهی منابع معتبر اهل سنت، ابوبکر و عمر از تدوین حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) جلوگیری می‌کردند. عایشه می‌گوید: «پدرم ابوبکر 500 حدیث از پیامبر (ص) جمع آوری کرده بود، اما مضطرب و نگران بود، تا اینکه فردای آن روز به من گفت: دخترم آن احادیث را برایم بیاور، وقتی احادیث را آوردم، آنان را در آتش انداخت و سوزاند.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به گواهی منابع معتبر اهل سنت، از تدوین حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرن اول اسلام جلوگیری می‌شد. عایشه می‌گوید: «پدرم ابوبکر 500 حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله) جمع‌آوری کرده بود، اما مضطرب و نگران بود، تا این‌که فردای آن روز به من گفت: دخترم آن احادیث را برایم بیاور، وقتی احادیث را آوردم، آنان را در آتش انداخت و سوزاند.»[1]
این رفتار اختصاص به خلیفه اول مسلمین نداشت، بلکه سیاست «عمر» نیز همین‌طور بود. ابن سعد در طبقات می‌گوید: به فلانی [عمر] خبر رسید که نوشته‌هایی از درس پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بین مردم دست به‌دست می‌شود. او ناراحت شد و گفت: ای مردم! به من خبر رسیده است، که در بین شما تقریرات درس پیامبر (صلی الله علیه و آله) وجود دارد، آ‌ن‌ها را بیاورید، می‌خواهم آن‌ها را ببینم. وقتی که صحابه کتاب‌ها و نوشته‌های خودشان را آوردند، همه را گرفت و در آتش انداخت و سوزاند.[2]
ذهبی که شافعی و شاگرد بسیار متعصب ابن تیمیه است، در کتاب سیر اعلام النبلاء می‌گوید: «عمر می‌گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) حدیث نقل نکنید و جلوی صحابه را در نقل حدیث می‌گرفت.»[3]
اکنون سوال این است، چرا روایات و احادیثی که صحابی جمع‌آوری کرده بودند، سوخته شد؟ مگر صحابه، بنابر اعتقاد اهل سنت، راست‌گو و عادل نیستند؟! چرا از تدوین و قرائت حدیث ممانعت شد؟! در حالی‌که صحابه‌ی عادل، راوی احادیث بودند. این سوالی است که قرن‌هاست، بی‌پاسخ مانده است!
هنوز آزادی‌خواهان جهان، منتظر پاسخ هستند!!

پی‌نوشت:

[1]. «جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم فكانت خمسمائة حديث، فبات ليلة يتقلب كثيرا، قالت: فغمني فقلت تتقلب لشكوى أو لشيء بلغك؟ فلما أصبح قال: أي بنية هلمي الأحاديث التي عندك فجئته بها فدعا بنار فأحرقها ». متقي هندي، علي بن حسام (م 975)، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، تحقيق: بكري حياني وصفوة السقا، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ه.ق، ج10، ص285، ح29460.
[2]. «إِنَّ الْأَحَادِيثَ كَثُرَتْ عَلَى عَهْدِ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ , فَأَنْشَدَ النَّاسَ أَنْ يَأْتُوهُ بِهَا , فَلَمَّا أَتَوْهُ بِهَا أَمَرَ بِتَحْرِيقِهَا , ثُمَّ قَالَ: مَثْنَاةٌ كَمَثْنَاةِ أَهْلِ الْكِتَابِ. قَالَ: فَمَنَعَنِي الْقَاسِمُ يَوْمَئِذٍ أَنْ أَكْتُبَ حَدِيثًا». بغدادي، محمّد بن سعد (م230)، الطبقات الكبرى، تحقيق: إحسان عباس، دار صادر، بيروت، چاپ اوّل، 1968 م،ج5، ص188.
[3]. «أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ كَانَ يَقُوْلُ: إِنِّي لأُحَدِّثُ أَحَادِيْثَ، لَوْ تَكَلَّمْتُ بِهَا فِي زَمَنِ عُمَرَ، لَشَجَّ رَأْسِي .قُلْتُ: هَكَذَا هُوَ كَانَ عُمَرُ -رَضِيَ اللهُ عَنْهُ- يَقُوْلُ: أَقِلُّوا الحَدِيْثَ عَنْ رَسُوْلِ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ-. وَزَجَرَ غَيْرَ وَاحِدٍ مِنَ الصَّحَابَةِ عَنْ بَثِّ الحَدِيْثِ، وَهَذَا مَذْهَبٌ لِعُمَرَ وَلِغَيْرِهِ» ذهبی شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، موسسه الرساله، بیروت، ج2، ص601.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.