خلافت حضرت علی(علیه السلام) وحی الهی به پیامبر

  • 1395/05/26 - 15:15

برخی از محدثین از اهل‌سنت در ذیل این آیه 12 سوره مبارکه هود، روایاتی را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصف مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) نقل کردند، که ازجمله‌ی آنان ابن مردویه و حاکم حسکانی می‌باشند؛ در تبحر ابن‌‍مردویه‌ در حدیث‌ شناسی، وی‌ را همانند حاکم‌ نیشابوری‌ و طبرانی‌ دانسته‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله آیاتی که در وصف مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است، آیه12 سوره مبارکه هود است.
خداوند در این آیه فرموده است: «فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعضَ ما يُوحي‏ إِلَيکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدرُکَ أَن يَقُولُوا لَو لا أُنزِلَ عَلَيهِ کَنزٌ أَو جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلي‏ کُلِّ شَيءٍ وَکيلٌ.[هود/12] شاید ابلاغ بعض آیاتی را که به تو وحی می‌شود، به‌خاطر عدم پذیرش آن‌ها ترک کنی و به تأخیر اندازی و سینه‌ات از این جهت تنگ و ناراحت شود که می‌گویند: چرا گنجی بر او نازل نشده؟ و یا چرا فرشته‌ای همراه او نیامده است؟ ابلاغ کن، و نگران و ناراحت مباش، چرا که تو فقط بیم‌دهنده‌ای و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است.»

برخی از محدثین از اهل‌سنت در ذیل این آیه روایاتی را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردند، که به آن اشاره می‌کنیم:
ابن‌مردویه در کتابش به این آیه اشاره می‌کند و در ذیل آن می‌گوید: «از امام صادق (علیه السلام) در مورد این آیه سؤال شد. حضرت فرمود: أنَّ رَسوُل الله خَرجَ ذات يَومٍ، فَقالَ لِعَلي يا عَلي، إنّي سَألتُ الله الليلة بِأن يَجعَلَك وَزيري فَفَعل، وَ سَألتُه أن يَجعَلَك وَصيي فَفعَل، وَ سَألتُه أن يَجعَلَك خَليفَتي في أمَّتي فَفَعل، فقالَ رَجُل مِن أصحابِه المُنافقين: وَالله، لَصاعَ مِن تَمرٍ في شَن بالَ أحبُّ إليَّ مِمّا سَألَ مُحَمَّد رَبّه. ألا سَألَه مَلَكاً يَعضَده، أو مالاً يَستَعينُ بِهِ عَلى ما فيه، وَ والله ما دَعا رَبه إلى حَقّ أو باطِلٍ إلا أجابَه، فَأنزَل الله عَلى رَسوُلِه (فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعضَ ما يُوحي‏ إِلَيکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدرُکَ أَن يَقُولُوا لَو لا أُنزِلَ عَلَيهِ کَنزٌ أَو جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلي‏ کُلِّ شَيءٍ وَکيلٌ).[1] روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از منزل بیرون آمد و به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی! من دیشب از خداوند درخواست کردم تو را وزیرم قرار دهد، این کار را انجام داد. از او درخواست کردم، که تو را وصی من قرار دهد، این کار را انجام داد. از او خواستم که تو را خلیفه‌ام در میان امت قرار بدهد، این کار را انجام داد. مردی از یاران منافق او گفت: به خدا سوگند! یک پیمانه خرما در داخل یک مشک کهنه برای من بهتر از چیزی است که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را از پروردگار خود درخواست کرده است. آیا از خدا نمی‌خواهد، تا فرشته‌ای بیاید و او را پشتیبانی کند و یا مالی نمی‌خواهد، تا از آن برای آن‌چه که در آن قرار دارد کمک بگیرد؟ به خدا سوگند! او از خداوند، حق یا باطلی را نمی‌خواهد، مگر این‌که خواسته‌اش را برآورده می‌کند. به‌دنبال سخن آن مرد این آیه نازل شد: (فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعضَ ما يُوحي‏ إِلَيکَ...).»
لازم به ذکر است که در وثاقت ابن‌مردویه تردیدی نیست. درباره تبحر ابن‌‍مردویه‌ در حدیث‌ شناسی، باید گفت‌ که‌ او از حافظان‌ بزرگ‌ بوده‌ و نیز از مشایخ‌ بسیاری‌ بهره‌ برده‌ است‌ و از این‌‌رو وی‌ را همانند حاکم‌ نیشابوری‌ و طبرانی‌ دانسته‌اند. چنان‌که‌ ذهبی گفته است: «ابن‌ مردویه‌ چندان‌ دارای‌ علو سند بود، که‌ گویی‌ بخاری‌ را درک‌ کرده‌ باشد. در برخی‌ منابع‌ حدیثی‌ از وی‌، با عناوینی‌ چون‌ «ملک‌ الحفاظ» و «طراز المحدثین‌» یاد شده‌ است.»[2]

یکی دیگر از مفسرین و محدثین اهل سنت که در خصوص این آیه سخن گفته است، حاکم حسکانی است. او در کتابش در ذیل این آیه به روایتی از زید بن ارقم اشاره کرده است. زید بن ارقم گفته است: «إنَّ جبرئيل الروحُ الأمين نَزَل عَلى رَسوُلِ الله بِولايَة عَلي بن أبي‌طالِب عَشيَة عَرفَة فَضاقَ بِذلكَ رَسوُل الله مَخافَة تَكذيبِ أهلِ الإفكِ وَ الّنفاق. فَدَعا قوماً أنَا فيهِم فاستَشارَهُم في ذلِكَ لِيَقوم بِهِ في الموسِم فَلَم نَدِر ما نَقولُ لَه، فَبَكى النبي فَقالَ لَه جِبرئيل: يا مُحمَّد أجَزعتَ مِن أمرِ الله؟ فَقالَ: كَلّا يا جِبرئيل وَلكِن قَد عَلِمَ رَبّي ما لَقيتَ مِن قُرَيش إذ لَم يَقروا لي بِالرِّسالَة حَتّى أمَرَني بِجهادِهم وَ أهبَطَ إليَّ جُنُوداً مِنَ السَّماء فَنَصروني فَكَيفَ يَقروُن لِعَلي مِن بَعدي. فَانصَرَف عَنه جِبرئيل فَنَزَل عَليه (فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعضَ ما يُوحي‏ إِلَيکَ...).[3] جبرئیل شامگاه روز عرفه با ولایت حضرت علی (علیه السلام) بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد. حضرت از ترس تکذیب اهل افک و نفاق، در تنگنا قرار گرفت. گروهی را فراخواند، که من در میان آن‌ها بودم و در این موضوع با آن‌ها مشورت کرد، تا در موسم حج به آن قیام کند. ما نمی‌دانستیم به او چه بگوییم. حضرت به گریه افتاد. جبرئیل گفت: آیا از فرمان خدا به آه و ناله افتادی؟ حضرت فرمود: نه، هرگز چنین نیست. یا جبرئیل! ولی پروردگارم می‌داند، من از قریش چه کشیده‌ام، آن‌گاه که به رسالت من اعتراف نکردند، تا این‌که او مرا به جهاد علیه آن‌ها فرمان داد و لشکریانی از آسمان فرستاد، تا مرا یاری کردند. آنان چگونه برای پس از من به علی (علیه السلام) اعتراف کنند؟ جبرئیل از حضرت رسول جدا شد و سپس این آیه نازل شد، (فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعضَ ما يُوحي‏ إِلَيکَ...).»
حاکم حسکانی به همین یک روایت اکتفا ننمود و سه روایت دیگر نیز نقل کرده است که مقصود از آن‌چه که در آیه آمده است، وزارت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) است.[4]

پی‌نوشت:

[1]. مناقب علی بن ابی‌طالب، ابن مردویه، دارالحدیث، قم: ص260، ح395
شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص356، ح367
[2]. سیراعلام‌ النبلاء، ذهبی، دارالاضواء، بیروت: ج۱۷، ص۳۶
[3]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص356، ح368
[4]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص358، احادیث 369 و 370 و 371

نویسنده: محمد یاسر بیانی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.