شباهت تفکر کلامی ابوحنیفه و ماتریدیه به مکتب امامیه

  • 1395/05/10 - 12:19
در حیطه افکار کلامی، افکار ابوحنیفه و مکتب ماتریدی که در واقع همان شکل مبسوط و نظام یافته اندیشه‌های اعتقادی ابو‌حنیفه است، اشتراک‌های بسیار گسترده روشی و محتوایی در عرصه کلام با امامیه دارد. با قطع نظر از مواردی نادر به جد می‌توان ماتریدیه را در مقایسه با دیگر مذاهب کلامی اهل سنت نزدیک‌ترین فرقه به شیعه دانست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این‌که روش فکری ابوحنیفه، نزدیک یا دور از مکتب اهل بیت است، بین علمای اسلام اختلاف است. برخی او را می‌ستایند، چون معتقدند که او از محبان اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) بوده است و از نظر فکری در برخی از موارد به مکتب اهل بیت نزدیک است. برخی به خاطر آراء شاذ فقهی[1] از او تبری می‌جویند. چنان‌چه مرحوم مامقانی در مذمت ابوحنیفه می‌نویسد: «و انحرافه عن الصّادق مشهور بین الفریقین استفاضت به الأخبار و جملة من فتاواه کافیة فی الطعن علیه بل یکفیک فی الاطّلاع علی ما هو علیه ما اجراه اللّه علی قلم بعض القوم.[2] ابوحنیفه کسی بود که انحرافش از مکتب امام صادق (علیه السلام) مشهور بین فریقین است و بر این مطلب اخبار به حد استفاضه رسیده‌اند، در رابطه با طعن او همین بس که فتاوای او را مطالعه کنی، (ما در طعن و جرح نسبت به او لازم نیست، چیزی بگوییم) بلکه برای روشن شدن طعن او فقط کافیست به آن‌چه بر قلم خود اهل سنت جاری شده است، مراجعه کنی.»
به نظر می‌رسد مکتب فقهی ابوحنیفه با مکتب اهل بیت تناسب چندانی ندارد؛ اما در حیطه افکار کلامی، افکار ابوحنیفه و مکتب ماتریدی که در واقع همان شکل مبسوط و نظام یافته اندیشه‌های اعتقادی ابو‌حنیفه است، اشتراک‌های بسیار گسترده روشی و محتوایی در عرصه کلام با امامیه دارد. با قطع نظر از مواردی نادر به جد می‌توان ماتریدیه را در مقایسه با دیگر مذاهب کلامی اهل سنت، نزدیک‌ترین فرقه به شیعه دانست.[3] خصوصاً آن‌که 53 درصد کل جمعیت اهل سنت را پیروان فقهی ابوحنیفه تشکیل می‌دهند و اکثرشان به کلام ماتریدی معتقد هستند.[4]
1. نزدیکی تفکر مذهب حنفی به امامیه را در چند بند می‌توان خلاصه کرد:
- حنفیان متصوفه مثل مولوی، سنایی، جامی، عطار و... ضمن خلافت خلفای راشدین به امامت دوازده امام امامیه نیز به‌عنوان اقطاب بزرگ صوفیه و رهبران روحانی معتقدند. چنان‌چه به مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) نیز باور دارند.[5]
2. موضع انتقادی حنفیان و شیعیان در مورد خلفای اموی از دیگر زمینه‌هایی است، که می‌تواند این دو مذهب را در جبهه واحدی گرد هم آورد. چنان‌چه ابوالاعلی مودودی صاحب کتاب خلافت و ملوکیت با پژوهش‌های ارزنده و منصفانه کارنامه سیاسی اموی را بررسی انتقادی کرده است.[6]
3. یکی دیگر از وجوه مشترک و زمینه‌های هم‌گرایی مذهب حنفی-ماتریدی و شیعه، وهابیت ستیزی آن‌هاست. ماتریدیان حنفی از همان آغاز شکل‌گیری وهابیت، با این فرقه میانه خوبی نداشتند و آن را مذهبی برساخته می‌دانستند. گرایش وهابیت ستیزانه دو جنبش بریلویه و دیوبندیه، شاهد این مدعاست.[7]

پی‌نوشت:

[1]. تأملی بر چند فتوا از ابوحنیفه.
[2]. شیخ عبدالله مامقانی، تنقیح المقال، نجف: مطبعة المرتضویة، ج 3 ص 272.
[3]. جلالی، سید لطف الله، تاریخ و عقاید ماتریدیه، چاپ دوم، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1386ش، ص269،344.
[4]. همان، ص44، 130.
[5]. مجموعه مقالات کنگره جهانی جران های تکفیر، مقاله امویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفه، علی اکبر شریفی، انتشارات دارالاعلام، قم، 1393ش، ج5، ص124.
[6]. همان، ص124.
[7]. همان، ص125.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.