باور به چشم‌زخم، آری یا خیر

  • 1395/05/02 - 13:05
یکی از رایج‌ترین باورهایی که از دیرباز، اذهان جوامع بشری را به خود مشغول داشته است، نیروی مرموز و قدرتمند چشم است که از آن به‌عنوان فراگیرترین باور فراعلمی با نام چشم‌زخم یاد می‌شود. چشم‌زخم حقیقتی است که در اسلام مورد قبول و پذیرش می‌باشد؛ یعنی قرآن به‌صورت معناداری به آن صحّه گذاشته و احادیث و روایات با تعابیر گوناگون آن را تأیید می‌نمایند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از رایج‌ترین باورهایی که از دیرباز، اذهان جوامع بشری را به خود مشغول داشته است، نیروی مرموز و قدرتمند چشم است که از آن به‌عنوان فراگیرترین باور فراعلمی با نام چشم‌زخم یاد می‌شود.
چشم‌زخم حقیقتی است که در اسلام مورد قبول و پذیرش می‌باشد؛ یعنی قرآن به‌صورت معناداری به آن صحّه گذاشته و احادیث و روایات با تعابیر گوناگون آن را تأیید می‌نمایند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «چشم نظر حقیقت دارد و حتی قله‌ی کوه‌ها را به زمین می‌کشاند».[1]
از طرف دیگر برخی از عادات و رسوم متداول و رایج که با آداب و سنن اسلامی نیز ممزوج شده است، مُهر تأییدی است بر وجود و اثر این انرژی پنهان.
ناگفته نماند که طی قرون متمادی موضوع چشم‌بد و نگاه مسموم، درکمند خرافات گرفتار شده و پیرایه‌هایی بر آن بسته شده است.
جالب این که عدّه‌ای راه افراط و بزرگنمایی در پیش گرفته و آن را در همه‌ی سطوح زندگی دخیل دانسته و همه‌ی ناتوانی‌ها، تنبلی‌ها  و بی‌فکری‌های خویش را معلول نگاه سوء دیگران تلقی کرده و فرافکنی می‌کنند. معمولاً این افراد شادی‌ها و موفقیت‌های خویش را کتمان کرده و با ترس‌ولرز، مخفیانه ادامه‌ی حیات می‌دهند.
دسته‌ی دیگر دچار تفریط شده چشم‌زخم را معلول جهل وهم انسان و خرافه پنداشته و به‌صورت جاهلانه و مغرورانه آن را رد می‌کنند. هرچند شمار این گروه اندک است.
به نظر می‌رسد افراط‌وتفریط‌ها، رد اثبات‌ها و پیرایه‌ها و خرافات و... در موضوع چشم و نظر مربوط به «متافیزیک» بودن آن است که به نیروی درونی به نام «روح» مربوط می‌شود. این امر، انسانی را که با علوم تجربی دست به گریبان است دچار مشکل می‌کند. لذا دچار سرگشتگی شده، می‌گوید: «چگونه می‌توان از طریق چشم به دیگران ضربه زد؟! و یا بر چیزی تأثیر گذاشت؟».
گروهی نیز از ترس، دچار اضطراب شده در فکر چاره‌اندیشی از خطرات نادیدنی و مرموز مبتلا به خرافه بر می‌آیند و به منظور تأمین امنیت خویش از نگاه شور و منفی دیگران، با بستن فلزات و نخ‌های رنگی به مچ دست و استفاده از شیشه‌های رنگی با اشکال  و خطوط عجیب و غریب و انواع طلسم‌ها و جادوها و... در صدد دفع آن بر می‌آیند.
با اندکی تحقیق می‌توان پی برد که مردم جهان از آسیا تا قاره امریکا درگیر اوهام و خرافات هستند مخصوصاً در اروپای به ظاهر متمدن، گروه زیادی در خرافات به‌سر می‌برند، ولی به صورت مدرن زندگی می‌کنند و بازار خرافه همچنان داغ است. از آویختن مهره‌های رنگی به‌ویژه رنگ آبی، سیاه و سفید گرفت تا گردنبندها و بازوبندهای مختلف و شبکه‌ها و سایت‌های اینترنتی در خنثی‌سازی و دفع نگاه‌های مسموم و راندن ارواح خبیثه و... شبانه روز در تلاش‌اند!!
علامه طباطبایی در ابعاد خرافات  می‌نویسد: «انسان از قدیم‌ترین اعصار تا به امروز، مبتلا به خرافه بوده است. بعضی گمان می‌کنند که خرافات از خصایص شرقی‌ها است؛ ولی حقیقت این نیست؛ زیرا اگر غربی‌ها در خرافات حریص‌تر از شرقی‌ها نباشند، لااقل مانند شرقی‌ها بین آن‌ها هم خرافات وجود دارد».[2]
جای بسی تأسف است که باوجود راهکارهای دینی و قرآنی همچنان بر خرافه پافشاری می‌شود و جز این نیست که تاکنون تحقیق جامعی در این باب صورت نگرفته است.[3]

پی‌نوشت:

[1] . مسند احمد، ج 1، چاپ دارالکتب العلمیه، بی‌تا، ص 274.
[2] . علامه طباطبایی، معنویت تشیع، به کوشش محمد بدیعی، قم: نشر تشیع، بی‌تا، ص 246.
[3]. زبیده خدایی، خدایا با چشم‌زخم چه کنم، قم: نشر قلم‌زنان، 1393، ص 12.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: زبیده خدایی، خدایا با چشم‌زخم چه کنم...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.