كورش هخامنشی، بختيارى نبود

  • 1395/03/18 - 12:42
برخی مدعی هستند که کورش بختیاری بود! اما این ادعا، سخنی بی‌ربط و حقیقتاً ادعایی نادرست است. مردم بختيارى عموماً تركيبى از دو قوم باستانى عيلامى و گوتى هستند. در اكثر مناطق بختيارى نشين ايران، آثار مربوط به عيلاميان مشاهده مى‌شود. از ديگر سوى، يافته‌هاى علمى گوياى اين است كه مردم زاگرس نشين به طور كلى شباهت بسيارى به قوم باستانى گوتى دارند. قابل توجه اينكه گوتی‌ها و عيلاميان از اقوام آريايى نبودند.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ قوم بختيارى و تيره‌هاى تابع آن در گذر تاريخ، همواره پاسبان هويت ملى و مذهبى ايران زمين بوده‌اند و نمونه بارز جانفشانى‌هاى آنان را مى‌توان در هشت سال دفاع مقدس ديد. از ديگر سو، قريب به يك قرن است برخی از بیرون مرزها، در گوش مردم بختیاری وسوسه می‌کنند كه كورش دوم (مشهور به كورش كبير) بختيارى بود! متأسفانه بعضی چنان در اين ادعای کذب، غرق‌ شده‌اند كه حاضر به شنيدن حقيقت نيستند. به هر روى، نگارنده بر خود وظيفه ميداند كه حق را بر زبان آورد. هرچند براى عده‌اى ناخوشايند باشد.

آيا كورش، بختيارى بود؟

- کوروش در استوانه مشهور خود، به شهر انشان اشاره مى‌كند، و ميگويد كه پدرانش، شاه اين شهر بودند.[1] برخى گمان می‌کنند که منظور از شهر انشان، همان شهر ایذه (در خوزستان) و سكونتگاه قوم بختيارى است! در پاسخ بايد بگوييم كه طبق جديدترين يافته‌هاى باستان‌شناسى، انشان ربطى به قوم بختيارى ندارد. ربطی به ایذه ندارد. بله انشان در تپه ملیان در دشت بیضاء در نزديك دژ سپيد Dež-e Espīd و در 36 کیلومتری شیراز قرار دارد. یعنی صدها کیلومتر آن طرف‌تر از ایذه. بین سال‌های 1970-1972، منطقه باستانی تپه ملیان (نزدیک شیراز)، به عنوان شهر گمشده انشان (انزان) معین شد. پاره آجری با کتیبه‌ای به خط میخی عیلامی و تعدادی از متون اقتصادی-ادارای حفاری شده در مَلیان، این سخن را تأیید کرد. امروزه باستان‌شناسان تردید ندارند که انشان ربطی به ایذه و مناطق بختيارى نشين  ندارد. بلکه حداقل از قرن 7 پيش از ميلاد، انشان نام ديگر پارس بود.[2]

- سخن گزنفون (مورخ يونانى) نيز از يك قوم به نام بَكتِريان (شايد تلفظ ايرانى‌اش «بَختِرى‌ها» باشد) نام مى‌برد كه اين قوم در جنوب غربى فلات ايران (در مناطق بختيارى نشين امروزى) زندگى مى‌كردند. اين قوم، نه تنها خويشاوند و خاستگاه قومى كورش نبود، بلكه جزو اقوامى بود كه كوروش آنان را به زور شمشیر مطيع خود ساخت.[3]

- برخی مدعی هستند که پوشش و زبان بختیاری بازمانده پوشش و زبان هخامنشی است! در پاسخ می‌گوییم اگر به پوشش مردم پارسى باستان دقت كنيم، درخواهيم يافت كه با پوشش مردم بختيارى متفاوت است. گذشته از اين، زبانى كه كورش به آن سخن می‌گفت، بسيار متفاوت از زبان مردم بختيارى است. براى مثال داريوش هخامنشى كه هم‌زبان و هم‌گويش كورش كبير بود، در كتيبه بيستون ميگويد:
thatiy Darayavauš xšayathiya VIII mana taumaya tyaiy paruvam xšayathiya aha adam navama IX duvitaparanam vavam xšayathi ya amahy thatiy Darayavauš xšayathiya vašna Auramazd.
اين عبارات به اين صورت تلفظ مى‌شود: «ثاتی دارَیَوَئوش خشایَثیَ (هزوارش) مَنا تَئومایا تیَیی پَرووَم خشایَثیا آهَ اَدَم نَوَمَ (هزوارش) دوویتاپَرَنَم وَوَم خشایَثی یا اَمَهی ثاتی دارَیَوَئوش خشایَثیَ واشنا اَئورَمَزد»
 در رد این ادعای نادرست همین بس که اگر اين عباراتِ پارسی هخامنشی را به يك پيرمرد يا پيرزن بختيارى كه تسلط كامل بر ادبيات و گويش بختيارى دارد نشان دهيم، آيا متوجه حتى يك كلمه از آن مى‌شود؟ خیر.

- حقيقت اين است كه مردم بختيارى عموماً تركيبى از دو قوم باستانى عيلامى و گوتى هستند. در اكثر مناطق بختيارى نشين ايران، به ویژه ایذه و... آثار مربوط به عيلاميان مشاهده مى‌شود. از ديگر سوى، يافته‌هاى علمى گوياى اين است كه مردم زاگرس نشين به طور كلى شباهت بسيارى به قوم باستانى گوتى دارند.[4] قابل توجه اينكه عيلاميان از اقوام آريايى نبودند. گوتى‌ها نيز از لحاظ نژاد و زبان و ... بسيار نزديك به عيلاميان بودند. جالبتر اينكه گوتى‌ها اصالتاً از اقوام سامى و غيرآريايى بودند.[5]

نتیجه پژوهش‌های ژنتیکی درباره قوم بختیاری

تحقیقات نوین و پژوهش‌های ژنتیکی نشان داده است که بختیاری‌ها تقریباً یک قوم غیر آریایی هستند. در این مسیر لازم است چند نکته بیان شود. اولاً در بررسی‌های ژنتیکی، مارکر R1a نشانگر اقوام تاریخیِ آریایی (پارس‌ها، مادها) و همچنین میتانی‌ها و... است.[6] از سویی می‌بینیم که طی آزمایش‌های علمیِ ژنتیکی، این مارکر در میان بختیاری‌ها بسیار اندک است. چیزی در حدود 9 درصد! یعنی تقریباً هر بختیاری، کمتر از 9 درصد نشانگر ژنتیکی آریایی دارد.[7]

- مردمان بختیاری بسیار بر اجداد و نیاکان خود می‌بالند. اما آیا در هزار سال گذشته، کسی را از این میان این قوم سراغ داریم که نامش کوروش بوده باشد؟ خیر. قوم بختیاری اصلاً و ابداً کوروش را نمی‌شناختند. تا اینکه در 1-2 قرن اخیر، انگلیسی و فراماسون‌ها، در راستای استحاله هویتی قوم بختیاری، ادعا کردند که کوروش بختیاری بود.

- گفتار آخر، چند کلام خطاب به عزیزان بختیاری... برادران و خواهران عزیز بختیاری، دلاوری‌ها و رشادت‌های شما در طول تاریخ ایران و دفاع شما از هویت ایرانی-اسلامی، خاری در چشم دشمنان این مرز و بوم است. آنان برای تحقیر و تمسخر شما، ادعاهایی را مطرح می‌کنند تا به زعم خود، فکر و ذهن شما را به بازی گرفته و به شما و رفتارهای شما بخندند. نخستین کسانی که ادعای بختیاری بودنِ کورش را مطرح کردند، یقیناً از میان قوم دلیر بختیاری نبودند. بلکه خود، اجنبی بوده، سر در آخور دشمن داشتند. هدفشان فریب و تمسخر شما بود که گویا در برخی موارد موفق هم شده‌اند. امروزه اگر کسی در یک محفل آکادمیک بگوید که «کورش بختیاری بود»، او را مورد ریشخند قرار می‌دهند. از بس این سخن، بی‌‌ربط و غیرمنطقی است. رندان اجنبی به شما گفتند که «کورش بختیاری بود» اما آیا به شما گفتند که فرزندان کورش تا چه حد بی‌غیرت بودند؟ آیا می‌دانید که کمبوجیه (پسر کورش) به خواهر خود (آتوسا) تجاوز کرد و با او همبستر شد؟ این مطلب چنان اسنادی واضح و روشن دارد که جای تردید نیست.[8] این حقیقتی است که فرزندانِ کورش هخامنشی غرق در فساد جنسی و بی‌آبرویی بودند. چنانکه برادر به خواهر تنیِ خود به چشم یک طعمه جنسی می‌نگریست. به شما گفتند که «کورش بختیاری بود» تا ننگ بی‌آبرویی و رسواییِ پسران و دختران کورش را به دامن شما بچسبانند. مراقب باشید... و رندان غربی را دوستان خود نپندارید. آیا در تاریخ بختیاری موردی را سراغ دارید که چنین اتفاقی افتاده باشد؟ مردان بختیاری مرگ را بر چنین رسوایی و فضاحتی ترجیح میدهند...

پى‌نوشت:

[1]. بنگريد به ترجمه فارسى استوانه كورش كبير، دكتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورميانه موزه بريتانيا، متن استوانه، بند 21 ؛ همچنين ترجمه فارسى منشور كورش كبير، به ترجمه پروفسور عبدالحميد ارفعى، بند 21 ؛ و نيز بنگريد به:
Translation of the text on the Cyrus Cylinder, Translation by Irving Finkel, Assistant Keeper, Department of the Middle East, Num 21
[2]. برای اثبات اینکه انشان ربطی به ایذه ندارد. بلکه انشان نزدیک شیراز کنونی قرار داشته، بنگريد به:
Shahbazi. A. Sh (1986), Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol. II, Fasc. 4, pp. 410-411,  In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011.
D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8
Encyclopædia Iranica, ANSHAN, by J. Hansman, August 5, 2011, Vol. II, Fasc. 1, pp. 103-107
همچنین پروفسور عبدالمجید ارفعی می‌نویسند که طبق جدیدترین آثار باستانی کشف شده (آجرنوشته هوتلودوش اینشوشینک Hutelludus-insusinak پادشاه عیلام مربوط به تقریبا 1100 قبل از میلاد)، انشان یا انزان در تپه ملیان، در بیضاء نزدیک شیراز قرار داشت. بنگرید به: عبدالمجید ارفعی، فرمان کورش بزرگ، تهران: مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، 1389، ص 68.
[3]. گزنفون، كوروش‏نامه‏، ترجمه: رضا مشايخى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، 1386، ص 4.
[4]. دكتر رقیه بهزادی، آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران، تهران، انتشارات طهوری، 1382. ص 27.
[5]. رقیه بهزادی، همان.
دكتر عباس قديانى، فرهنگ جامع تاريخ ايران‏، تهران‏، انتشارات آرون‏، 1387، ج 2 ص 722-723
[6]. بنگرید به:
Eupedia.com, Genetics: Haplogroup R1a
[7]. کلیک کنید...
[8]. مرتضى راوندى‏، تاریخ اجتماعى ایران، تهران: انتشارات نگاه‏، تهران‏، 1382. ج‏ 6 ص 283
مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع. بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱. ص 81

آخرین ویرایش: 1399/8/7

تولیدی

دیدگاه‌ها

به این 3 آدرس برین و قسمت پایین نظراتو بخونید. (http://fa.alalam.ir/news/1916848) (http://fa.alalam.ir/news/1917606) (http://fa.alalam.ir/news/1916626)

یک کلام در مورد کسانیکه توهین میکنن : گرچه از بی احترامی متنفرم ولی قبلا پیام گذاشتم برای این قشر عقب مونده اَرازل اوباش که هیچ وقت هیچ کجاتوهین نکنید، اینه گفتار نیک؟ خاک تو سرتون ببندین اون دهنه گشادو بو گندوتونو ، بویه گندتون همه جارو برداشت ازتون معلومه زندگی داغونی دارین تا دیروز تو پاساژا ولگردی میکردین دنبال ناموسِ مردم بودین(چیزی که ندارن) حالا تو سایتا میاین کَل کَل میکنید بخیال خودتون دارین زرنگی میکنین،کِرکِر خنده راه میندازین براخودتون ، سرتا پاتونو عُقده گرفته دارین عقدهاتونو اینجوری خالی میکنین از این به بعد تو آفتابتون یخ بریزین. هرکسی اول پیش خودش عابرو داره بعد تو خانواده و بعد جامعه شماها هیچ کجا عابرو ندارین نمیدونم شاید خدایی نکرده کسانی بردنتون بیابون.... و یا شایدکودکیتون در پاره ایی از ابهامِ ،ها،(هرجاییها)،شما انگلهایه جامعه بیشتر از این خودتونو ذلیل نکنید از خونتون بیرون نیاین تو اینترنت وارد نشیددیگه دیده نشین چون وجوده نحصوُ نکبتتون داره جامعه رو به گند میکشونه جونتون در بیاد این کشور اقلیتِ و همه در یک سطح و برابر و برادریم تمام قومهایِ این کشور قابل احترام وبا ارزش هستن همه اقوام سرمایه های مملکتن ای ابلهان بسوززززززین ، شماهایی که دارین فحش میدین بی احترمی میکنید بدونید با اینکارتون بالا نمیرید و کسیو رو پایین نمیتونید بیارید دچار توهم شدین توهم زدین وقتی صنعتی ، سُنتیو با هم بزنیدنتیجش اینه . ثابت شد خزُ خاشاکین پس لطفا با زبون خوش ک ... و ، ک ... نتونو از وسط خیابون جمع کنید ودیگه بوق نزنید هِری.تمام.

نخستین مطلبی که شما به عنوان یک نویسنده اهل تحقیق باید در نظربگیرید این است که واژه کبیر یک واژه عربی است وبه جای آن باید واژه بزرگ رابکار میبردید.اشتباه به این بزرگی وناشیانه دارید بعد میگید مطالبم کامله.ازلحاظ منطقی یک پادشاه به تمام زنها ودختران سرزمینش تسلط کامل داره چه لزومی داره به خاهر خودش تجاوز کنه نویسنده ابله.

واقعاً که ناف برخی رو با فضله‌پراکنی بریدن! بهداروند اگه نمیتونی از مغز علیلت استفاده کنی ایرادی نداره! چون یک بیمار هستی و مبتلا به یبوست فکری! جالبه که میگی کبیر کلمه عربیه و نویسنده مقاله به خاطر استفاده از یک کلمه عربی محکومه ولی تو همین 4 خطی اراجیف روان‌پریشانه‌ای که نوشتی 18 تا کلمه عربی استفاده کردی!!! هنوزم استفاده از کلمه عربی رو نشونه ناشیگری و بلاهت میدونی؟ باید بدونی ! زیر حرفت نزن! اما گفتی که فلان شاه به همه زنها دسترسی داشت و لزومی نداشت که به خواهر خودش تجاوز کنه! اتفاقا من میگم که شاه شغال صفتی مثل کمبوجیه که تربیت شده کورش هم بود دقیقا کارهای احمقانه ای میکرد که هیچ "لزومی" نداشت!!!!! نمونه ش همین تجاوز به خواهر خودش!!! نمونه دیگه ش حمله به مصر ! نمونه دیگه ش برادرکشی !!! چطور فکر میکنی که از مری بویس بیشتر میفهمی؟!؟ اون همه سند هیچ!؟ ولی تو راس میگی!!! خدایا این خفاش شارلاتان رو شفا نده یه کم بخندیم!

شما در متن خود از چند واژه عربی استفاده کرده اید و اشکال بر نوشتن کبیر در تیتر مطلب دارید!! کوروش بزرگ و کبیر هیچ فرقی با هم ندارند بلکه این گونه ایرادات زمانی اتفاق می افتد که فرد از اشکال گرفتن و ایراد منطقی داشتن عاجز باشد.

من خودم ترکم ولی بنظرم اره کوروش بختیاری بود

ما اقوام ایران با هم هیچ مشکلی نداریم

ما از نسل اریایی هستیم و همه اینو میدونن افتخار ایران بختیاری داشتنشه شاهرگ ایران بختیاریه و اسم شریف کورش که روش هست و تا ابد میمونه شما عرب ها و مغول ها هم زور زیادی نزنین

گذشته ها گذشت الان مشکل ما ایرانیا همن جاست کوروش دورش گذست الان مهمه که ما الان چیکار میکنم نکه ما هی بگیم ما از قوم کوروش هستم این حرفا چیه هر امپراطوری دروش گذشت چرا میرید بگذشته کوروش رفت چرا الان نیستش الان ما کشورمون چیه چکارمفید کردیم چرا میریم بخ گذشته کوروش براشما هیچی نمیکنه به زنگی تون برسید همه ی ما انسان قومی یه مشت چرت پرته همه از خونه همیم اون انسان بود ماهم انسانیم کوروش یه انسان بود لطفا ازاین چیزا بزنید بیرون الان کوروش کجاست کوروشم یکی مسله شاه بود اون اون بدونه مردمه سرزمینش هیچی نبود.

اصلا لازم نیست که توی منشور یا سنگ نوشته های زمان کورش تاکید شده باشه که کورش از ایل بزگ بختیاری بوده اگه دقت کنیم میبینیم که موسیقی، نوع لباس زنان زمان هخامنشیان با زنان بختیاری و طرح معبد چوغا که حالت لباس مردان بختیاریو داره کاملا مشترک و مشابه اند.

واقعاً که آدمیزاد از این همه نادانی و دروغگویی و تعصب و کج فهمی کورش‌پرستان تعجب میکنه. Mina میگه موسیقی بختیاری شبیه به موسیقی هخامنشی بود!!!!!! خوب آدم ناعاقل! تو آخه موسیقی هخامنشی رو از کجا شنیدی؟ اون زمان بینشون بودی مگه؟!!!!! از هخامنشیان نُت موسیقی مونده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از کجا میدونی موسیقی هخامنشی (!) چجور بود آخه ؟ چرا حرف بیخود میزنی؟ چرا خودت رو مسخره دیگران قرار میدی؟ به خاطر وجود افراد نادان و کندذهنی مثل تو الان همه دنیا دارن به تو به چشم یه کودن کم عقل نگاه میکنن. این قدر حرف بیجا نزن. اینقدر دروغ نگو....... من فقط میخوام بدونم موسیقی هخامنشی رو از کجا به دست آوردی! نوع لباس زنان دوره هخامنشی رو از کجا به دست آوردی!!!!! ؟ تو کل کتیبه‌های هخامنشی حتی یک زن هم با لباس رسمی یا محلی به تصویر کشیده نشده! اون وقت تو مدل لباس زنان هخامنشی رو از کجات بیرون آوردی؟ حرفهای بیخود نزن. خودت رو مضحکه قرار نده... چوغا هم طرحش بیشتر به معابد اورارتویی شبیهه و اصلا شباهتی با بناهای هخامنشی نداره... خدا شفات بده

اطلاعات دقیقی که در مورد موسیقی و نوع لباس بیان کردین از کدام منبع است؟ چگونه گذر زمان به فاصله 2500 و اندی سال نتوانسته است تغییری در لباس و پوشش و نوع موسیقی ایجاد کند؟

سلام آقا خسرو من باهات موافقم.چون متاسفانه با بختیاری ها زندگی کردم . و من انهارو بی تمدن بی فرهنگ و نژاد پرست میدونم.

لباس بختیاری و زبان بختیاری اگر تعقیر کرده خونش که تعقیر نکرده کدوم قوم قبیله ایرانی به اندازه یک دهم بختیاری ها خونش برای کوروش بزرگ به جوش میاد ؟؟؟و لباس بختیاری در زمان رضا خان تعقیر کرده وگرنه لباس بختیاری با لباس هخامنشیان فرقی نداشته موندم از چی میسوزید شما که ادعای با سواد بودنت میشه رشادتهای بختیاری ها رو بر رسی کنید کوروش بزرگ با زبان خودش گفته من از انشانم یعنی ایذه که تا به امروز هم هیچ قوم و قبلیه ای جز بختیاری تو ایذه سکونت نداشته و مردم بختیاری هم تا به امروز زیر پرچم کسی به زور نرفتن و نمیرن اینکه میاید این چرتو پرت ها رو مینویسید بدون شک ریگی به کشف دارید یا از قیام بختیاری ها میترسید چون مثل اب خوردن حکومت عوض میکنن فقط با یه کل زدن زنان مردان بختیاری دنیا رو به خون میکشن چی میگی واسه خودت کی گفته زن پیش بختیاری ها ارزش نداره فاتح اصفهان بی بی مریم تنها زن ایرانی که لقب سردار گرفته مگه زن نبود اگر زن ارزش نداشت چطور بختیاری ها زیر پرچمش میرفتن؟؟؟ بدون شک بختیاری ها نوادگان کوروش بزرگن و هر لحظه بخوان دوباره تهران رو فتح میکنن ..گر پدر رفت تفگنش هست هنوز ..

سلام بختیاری گرامی؛ 1. آیا شما میتوانید اثبات کنید که خون بختیاری در هزاران سال گذشته تغییر نکرده است؟ 2. به جوش آمدن خون در هیچ محکمه ای دلیل عاقلانه محسوب نمیشود. اگر نزد هر عاقلی بگویید فلان چیز یا فلان شخص برای ما هست، چون خون ما برای او به جوش میآید، مطمئناً به شما به چشم یک شخص "غیر نرمال" نگاه خواهند کرد. 3. لطفا اثبات کنید که لباس بختیاری ها در طول تاریخ، مانند لباس هخامنشیان بود. هیچ منبع تاریخی و هیچ کتیبه ای چنین چیزی را اثبات نمیکند. پس در ادعاهای خود تجدید نظر کنید. 4. کورش کجا گفته "من از انشان هستم"؟ ایذه ربطی به انشان ندارد. به جای تکرار فرضیاتی که تاریخ مصرفشان گذشته، مطالعه کنید. این بهتر است. ایذه از مراکز مهم عیلامیان بوده است. آثار عیلامی هنوز هم در ایذه وجود دارد. شما چگونه این آثار را به هخامنشیان نسبت میدهید؟ 5. شما میگویید: «مردم بختیاری هم تا به امروز زیر پرچم کسی به زور نرفتن و نمیرن» با ادعای نخست شما در تناقض است. گفته بودید لباس بختیاری ها توسط رضاخان عوض شد. به زور یا با ناز و کرشمه و عشوه؟!

ببین زمان کورش که اسم قوم ما بختیاری نبود که کورش بخواد ازش حرف بزنه نام بختیاری زمان نادر شاه برای قوم من انتخاب شد

درود به شرفت همتبارعزیز

با سلام خدمت شما دوستان عزیز من مهرداد هستم ،گرجی و مقیم ایران که در منطقه ای از اصفهان ساکن هستم.منطقه ای که روزی نامزد امن ترین شهر جهان رو داشت اما بخاطر رفتار بختیاری ها این عنوان از شهرمون گرفته شد. بختیاریها با تندیسی که نام زیبای الله به زبان گرجی درست شده بود و قرار بود در سطح شهر نصب شود مخالفت کردن و باعث درگیری و ناامنی در شهر شدند و باعث باز شدن پای پلیس ضد شورش به شهرمان شدند. من ابراز تاسف میکنم که بختیاریها کوروش بزرگ رو از خودشون میدونن ولی رفتارشون زمین تا آسمان با کوروش بزرگ فرق میکنه. اونها به نام زیبای الله چون به زبان گرجی بود اهانت کردند و حتی به طرفش سنگ پرتاب کردند.ومن با دیدن این صحنه ها بسیار متاسف شدم.چطور همچین انسانهای دم از تمدن میزنند.کسی که به نام زیبای الله به هر زبانی باشه سنگ پرتاب کنه به نظرم از حیوان هم پست تره.پس لطفا به جای اینکه کوروش بزرگ رو از خودتون بدونید رفتارتونو عوض کنید و سطح فرهنگ و شعور خودتونو بالا ببرید و آبروی کوروش بزرگ و عزیزرو نبرید. کوروش کبیر نژاد پرست نبود و انسان بزرگی بود که باعث پیشرفت ایران شد، چیزی که در بختیاریها دیده نمیشه پس نام کوروش بزرگ رو با نسبت دادن به خودتون خراب نکنید.

سلام اول اینکه من کرد هستم و لر نیستم ولی در این مورد بدانید کسایی که دارن کوروش رو به قومیت نسبت میدهند میخواهند کوروش رو به اعراب بچسبانند چون اگر کوروش لر نباشه پس عربه چون در جنوب غربی کشور بجز لر و عرب نبوده .. بعدش الان این اقوام بوجود اومده لر و بندری و شیرازی و اهوازی و غیره همه جزیی از قوم دار بودند پس اینقد بدون منطق صحبت نکنید ... چون بختیاریها اونموقع جزیی از قوم پارس بودند مثله شیرازیها تنگستانی‌ها . شوشتریها . لارستان و بندریها ..‌‌ ولی همون موقع کردها و آذریها و گیلانیهاهم یه قوم بودند الان جدا شدند شما برید زبان محلی رو بشنوید پایه زبان های محلی جنوب و جنوب غربی و مرکزی ایران پارسی هستش که خیلی شبیه لری هستش

گرامی لطفاً درست و دقیق نگاه کنید. خوزستان و مناطقی که امروزه بختیاری‌نشین و عرب‌نشین است، در عصر باستان قلمرو عیلامیان محسوب می‌شد که بعدها توسط پارسی‌ها (هخامنشیان) به اشغال درآمد. کورش اهل ناحیه‌ای در نزدیکی شیراز امروزی (نزدیک بیضای امروزی) بود. نه لر بود، نه عرب. نه کرد و نه بلوچ... اصلا این اقوام سال‌ها بعد از کورش هویت مجزا پیدا کردند.

بنده دانشجوی سال آخر باستان شناسی و فارس هستم. هیچ شکی وجود ندارد که کوروش بزرگ بختیاری بوده. و کاملا مشخصه که این مقاله مغرضانه و از طرف افراد معلوم الحال نوشته شده. کوروش جدا از اینکه زاده انشان (ایذه) بوده از مادری لر (ماندانا) و پدری پارس (کمبوجیه اول) زاده شده... لابد میدانید لرها (بودیان و کاسیان باستان) از اقوام تشکیل دهنده مادها بودند. و ماندانا نیز دختر پادشاه ماد بود. در ایران سه دسته هستند که از علاقه بختیاریها به مشاهیر باستانیشان بخصوص (کوروش بزرگ) و در حالت کلی اتحاد فارس و لر و سایر اقوام... بسیار وحشت دارند: یک: پان ترکها دو: حکومت جمهوری اسلامی سه: اجنبی ها که سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را دنبال میکنند... جالب اینکه این افراد برای برهم زدن اتحاد مردم ایران و متنفر کردن لرها از کوروش و تاریخ باشکوه ایران بلستان به دسیسه های گوناگونی متوسل میشوند از نوشتن مقالات دروغین و تهمت ناموسی زدن به هخامنشیان گرفته تا نوشتن کامنت جعلی به اسم فارس و توهین به هموطنان شریف لر تا بدین وسیله مردم را از یکدیگر و تاریخ و ریشه شان متنفر کنند

پاسخ به مهرداد دروغگو ! ناف کورش پرستان با دروغ و حیله گری و نشر اکاذیب بسته شده برای همین اونها نمیتونن دروغ نگن! اینجا مچ مهرداد دروغگوی کورش پرست رو باز میکنم تا معلوم بشه که این شخص یا اصلا دانشجو نیست یا یک دانشجوی بیسواده ! 1 - وقتی مهرداد دروغگو با قاطعیت میکه که کورش بختیاری بوده خب لابد باید دلایل قطعی هم براش داشته باشه ! ولی میبینیم که نداره ! یعنی این دانشجو (!!!!) اومده بر اساس توهم و خیال بافی های احمقانه نتیجه گیری قطعی کرده ! در کل نوشته ش حتی یه سند یا دلیل منطقی هم نداده و فقط اومده یک سری ادعاهای تخیلی رو مطرح کرده 2 - مهرداد دروغگو ادعا کرد که کورش زاده انشان بوده !!! بعد هم اومده گفته انشان همون ایذه هست !!!! در حالیکه امروز هر عاقل تاریخ پژوهی میدونه که انشان نزدیک بیضاء در استان فارس هست و با ایذه حدود 550 کیلومتر بلکه بیشتر فاصله داره ! میبینی که مهرداد دروغگو که چجوری داری سوتی میدی !!!! 3 - مهرداد دروغگو اومده گفته که کورش از طرف مادر لر بوده !!!!! این هم از اون حرفها !!! مادر کورش از ماد بود ! مهرداد دروغگو خودش اعتراف میکنه که لرها مربوط به کاسیها هستند ! بعد چجوری اومده مادها رو چسبونده به لرها ! بدون سند !!!! همینجوری ! شکمی ! 4 - جالبه هر کس تخیلات و توهمات این جماعت خیال باف کورش پرست رو نقد کنه به انوع و اقسام اتهامات پذیرایی میشه ! که این خودش بهترین دلیل بر نقص عقلانی و ببسوادی امثال مهرداد هست !

شما که دانشجو هستید، می توانستید حداقل یک رفرنس و منبع برای حرفهای خود ارائه می نمودید. صرف ادعا پذیرفته نیست و مقاله هم دارای رفرنس است.

بدون دليل و مدرك معتبر حرف ميزنيد... همه رو به لرها وصل مي كنيد و مي خواين بهترين ها ماله لرها باشه... اين طور نيست، ايران ماله ايرانيه كوروش ماله ايرانيه... ايراني تو جنگ جنگيده خون داده و دفاع كرده... شما مي گين لرها با غيرت هستن يعني بقيه بي غيرتن... اين نوع رفتار هيچ اصالتي در خود نداره... در ضمن در رابطه با جنگ بيشتر بخونيد تا متوجه بشين كه افراد مهم و تاثير گذاري توي اين دوره بودن كه لر نبودن ولي ايراني بودن و غيرت داشتن خيلي بيشتر خدمت كردن و اثرات بيشتري گذاشتن... با اين نوع برخورد شما بيشتر بي احترامي مي كنيد و خودتون رو زير سوال مي بريد...

کوروش کبیر ❤❤❤❤+ ❤❤❤❤بختیاری

واقعا متاسفم واسه این اشخاصی که دارن به قوم اصیلی ایرانی توهین میکنن اگه تاریخ بختیاریو بخونین بختیاری هایی که میگین وحشین با هر چیز کوچکی با برنو به جون هم میافتن همونایی هستند که مقابل ظلم قاجار ایستادن و یکی از فرماندهان اونا بیبی مریم بختیاری خواهر سردار اسعد بختیاری در میان مردان به مبارزه پرداخت پس چه جوریه که میگین زن بین بختیاری ارزش و قدرتی نداره کاری با کوروش بزرگ ندارم ولی فقط میتونم بگم شما که از کوروش حرف میزنید و نظر میدید چطور اینو یادتون رفته که کوروش به دشمنانش هم توهین نکرد طوری که مصریان تا تقریبا 1 قرن بعد جدایی از ایران خودشونو مردم ایران میخوندن و حالا شما فرست رو مناسب دونستید و عقده ها و کینه هاتون رو از قوم بختیاری ایجا خالی میکنین تنها برداشت من اینه که بختیاریو انقدر بالا تر از خودتون دیدید که برای جبران عقده هاتون دارین تنها کاری که ازتون برمیاد انجام میدین فحاشی و فحاشی کار ادمای کوچک و ضعیف.

تمام جواب سوالات دوستانو با سند و مدرک میزارم امیدوارم ک دوستان اینقد در تخریب قومهای ایرانی و بزرگان ایرانی و بزرگان علم تلاش نکنن

سلام .با سند و مدک تمام سخنان و توهینات شما رو ب خودتون بر میگردونم

بله شما راست میگن کورش کبیر بختیاری نبود ولی چیز های زیادی درباری بختیاری ها فرمود وما به احترام کورش همیشه کورش رامی پرستیم و خواهیم پرستید اگه کورش طرفتار بختیاری ها نبود به قوم های دیگر می گفت نصف ایران هستید

اینقدر ساده و خوش‌باور نباشید. کورش هخامنشی حتی یک جمله درباره بختیاری‌ها نگفت. اگر بر خلاف این اصرار دارید، یک جمله با سند و مدرک بگویید. نه بر اساس توهمات و دروغ...

از کوروش چه متنی باقی است که در آن در مورد بختیاری ها هم سخن گفته باشد؟! شما یک جمله، حتی یک کلمه و حتی عنوان بختیاری هم از کوروش بیاورید، قبول میشود ولی چیزی نیست!

کوروش که مرد نادر هم مرد . ما چه کردیم ؟ الان ناتو حمله کنه میتونیم چکار کنیم ؟ بمب هسته ای بزنه چی ؟ همه میمیریم ! پس کو غیرت ؟ چرا دست رو دست گذاشتیم ؟ باید انقدر قوی باشیم و علم داشته باشیم که بمب هسته ای پیش بمب ما ترقه باشه . افتاد ؟

سلام عزیزان چرا به جون هم افتادین من حقیر یه حرفی میزنم از من قبول کنید کوروش ایرانی بود و همه ما ایرانی هستیم کرد و لر و بلوچو گیلک و... نداره ایرانی بود ایرانی

جناب رضا سامی ؛ با تشکر از لطف شما، متأسفانه افرادی مبتلا به بیماری قوم‌گرایی با حماقت هرچه تمامتر به سوی پرتگاه در حال تاخت و تازند. پیرامون آنچه فرمودید اگر امکان دارد شماره خود را در این جا قید کنید (شماره شما منتشر نخواهد شد. بلکه پس از دریافت، حذف خواهد شد) تا بیشتر از تحربیات شما بهره ببریم. سپاس

پیرو نظرات و تجربیات قبلی میتونم در مقاله بعدی این قوم بختیاری را به هزاران تکه تقسیم کنم . این قوم من میشناسم 90 درصد انها از نژاد عرب عیلامی هستن . تعدادی از سادات که از سلاله حضرت محمد هستن تعدادی از طایفه بنی طرف که به عرب کمری معروفن . طایفه ای از اورک که از نژاد عیلامی . تعدادی از دیناروند جدشون دینار بن خزرج انصاری هستن و غیره که بعد مفصل توضیح میدم باقیمانده انها لر اصل پاپی هستن که اصالت خوشون فراموش کردن . منتظر افشاگریهای بعدی از این قوم بی هویت خودباخته باشید

منتظر نظرات شما هستیم ولی با رفرنس بیان کنید بهتر است. چون قوم بختیاری در منطقه عیلام قدیم است و براحتی نمی توان آنرا زیر سوال برد.

در مقاله بعدی طوایف بختیاری که اصالتن عرب هستن و جمعیت بسیار زیادی را تشکیل میدن معرفی میکنم. امیدوارم که اقایان تعصب بیخودی که چشماشون کور کرده بزارن کنار و حقایق شیرین قبول کنن!

بختیاری نام نژاد یا قوم و ملتی نیست که برای ان تاریخ چنر هزار ساله ساختید . یک هویت جعلی خودساخته بیشتر نیست . بخوانید از زبان یک لر روشنفکر بی تعصب: بختیاری تاریخی _ فرهگی _ اجتماعی بختیاری،چطور بختیاری شد به قلم نورعلی مرادی بئوار الیما ﻧﻮﺭﻋﻠﯽ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﺑﺌﻮﺍﺭ ﺍﻟﯿﻤﺎ * ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺷﺪ ؟ ۱ - ﻣﻨﺸﺎ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ ۲ - ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ , ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺗﯿﺮﻩ ﺍﺯ ﻗﻮﻡ ﻟﺮ ﺍﻃﻼﻕ ﺷﺪ ؟ ۳ - ﭼﺮﺍ ﺍﻭﻻﺩ ﺣﺴﯿﻨﻘﻠﯽ ﺧﺎﻥ ﺍﯾﻠﺨﺎﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ , ﺧﻮﺩ ﺭﺍ " ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﻭ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﯾﻼﺕ ﻭ ﺭﻋﺎﯾﺎ ﺭﺍ " ﻟﺮ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ! ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ﺣﯿﺪﺭ ﮐﻮﺭ ﺍﺯ ﻃﺎﯾﻔﻪ ﻟﺮ ﭘﺎﭘﯽ ﺍﺯ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ !! ؟ ۴ - ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﯿﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻟﺮ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪ؟ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﻬﻢ ﻣﻮﺿﻮ ﻉ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻣﺎ , ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ , ﺑﺎ ﺩﻭ ﺍﺻﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ / ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻨﺎﺳﯽ , ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﻬﻢ ﻭ ﻫﻀﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﻧﺎﻡ ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ‏( ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﭘﺪﺭ ﺟﺪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ‏) ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ‏( ﺧﺎﮎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﺑﮑﺎﻥ ﻟﺮﺑﺰﺭﮒ ‏) ﺍﻃﻼﻕ ﺷﺪ , ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﺁﺳﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﺮﺍ ﺗﺎ ﯾﮏ ﺳﺪﻩ ﭘﯿﺶ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻭﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﺎﻥ ﻭ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﺍﻃﻼﻕ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺎ ‏( ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ‏) ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻟﺮ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﻟﺮ ﺑﻬﺘﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻭﺭﻋﺎﯾﺎ ﻭ ﺍﯾﻼﺕ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﻫﻔﺘﻠﻨﮓ ﻭ ﭼﺎﻟﻨﮓ ﺍﻃﻼﻕ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻻﺩ ﺣﺴﯿﻨﻘﻠﯽ ﺧﺎﻥ ﺍﯾﻠﺨﺎﻧﯽ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﻭ ﺍﺻﻼ ﻟﺮ ﭘﺎﭘﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ! ﺍﻟﻒ : ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ , ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺣﮑﻮﻣﺘﮕﺮ , ﻧﺎﻡ ﺳﻠﺴﻪ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻧﯿﺎ ﻭ ﺟﺪ ﭘﺪﺭﯼ ﺍﺧﺬ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ . ﻧﯿﺎﯼ ﺳﺎﺳﺎﻧﯿﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻥ ﺑﻮﺩ , ﻧﯿﺎ ﻭ ﺟﺪ ﺁﻝ ﻃﺎﻫﺮ ﻭ ﯾﺎ ﻃﺎﻫﺮﯾﺎﻥ , ﻃﺎﻫﺮ ﻧﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩ , ﺟﺪ ﻭ ﻧﯿﺎﯼ ﺁﻝ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﯾﺎ ﺳﺎﻣﺎﻧﯿﺎﻥ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﻧﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﯿﺎ ﺳﻠﺠﻮﻗﯿﺎﻥ ﺳﻠﺠﻮﻕ ﻧﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﯿﺎﯼ ﻋﺜﻤﺎﻧﯿﺎﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻧﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩ ! ﻧﯿﺎﯼ ﺁﻝ ﺳﻌﻮﺩ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺳﻌﻮﺩ ﻧﺎﻣﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺧﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﯿﺎ ﻭ ﺟﺪ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻡ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﮔﺰﯾﺪﻧﺪ ‏( ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ‏) ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ . ﻣﻨﺠﻤﻠﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺟﺪ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﻥ ﺷﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﮐﺸﻮﺭ ﺳﻌﻮﺩﯼ ‏( ﺍﻟﻤﻤﻠﻜﺔ ﺍﻟﺴﻌﻮﺩﻳﺔ ‏) ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺳﻌﻮﺩ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺳﻌﻮﺩ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﺮﺍﺽ ﺍﺗﺎﺑﮑﺎﻥ ﻟﺮ ﮐﺒﯿﺮ ‏( ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ‏) ﺩﺭﺳﺎﻝ ۸۵۰ ﻩ . ﻕ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻟﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺯ ﻫﻢ ﭘﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﻟﺮﻫﺎ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﺷﺎﺧﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ , ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺷﺎﻩ ﺗﻬﻤﺎﺳﺐ ﺻﻔﻮﯼ , ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻨﺎﻡ " ﺗﺎﺟﻤﯿﺮ ﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﺍﺯ ﺳﺮﺍﻥ ﻃﺎﯾﻔﻪ " ﺁﺳﺘﺮﮐﯽ " , ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺻﻔﻮﯼ ﻟﻘﺐ ﺳﺮﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﺑﺨﺶ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﻟﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ! ﻭﯼ ﺑﺎﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺻﻔﻮﯼ ﻭﺻﻠﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ " ﻣﯿﺮ ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﭘﺪﺭﺵ ﻭ ﺣﮑﻤﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ " ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ! ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ؟ ﻣﺆﻟﻒ ﮐﺘﺎﺏ " ﻋﺎﻟﻢ ﺁﺭﺍﯼ ﻋﺒﺎﺳﯽ " ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺗﺎﺟﻤﯿﺮ ﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ ": ﺍﻣﯿﺮ ﺗﺎﺟﻤﯿﺮﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﺑﺎﻋﻦ ﺟﺪ ‏( ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﭘﺪﺭ ‏) ﻣﯿﺮ ﻭ ﻣﯿﺮﺯﺍﺩﻩ ﺍﻟﻮﺍﺭ ‏( ﻟﺮﻫﺎﯼ ‏) ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻭﻓﻮﺭ ﻋﻘﯿﺪﺕ ﻭ ﺍﺧﻼﺹ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺷﺎﻩ ﺻﻔﻮﯼ ﺷﺮﻓﯿﺎﺏ ﺷﺪ "... ﮐﻪ ﻣﺸﺤﺺ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﭘﺪﺭ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﻭﺳﺎﺑﻘﻪ ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻟﺮﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺪ ﺗﺎﺟﻤﯿﺮ ﺧﺎﻥ , ﺑﻬﺮﺍﻡ , ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﺑﻬﺮﺍﻣﺴﺮ ‏( ﺳﺮ ﻭ ﺳﺮﻩ ﺩﺭ ﻟﺮﯼ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺭﻫﺒﺮ ﺍﺳﺖ ‏) ﻭﺍﻟﯽ ﻭ ﺍﻣﯿﺮ ﺩﺭ ﻟﺮﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﺪ ﺗﺎﺟﻤﯿﺮ ﺧﺎﻥ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ " ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻪ ﺗﺎﺟﻤﯿﺮ ﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﻧﺎﻡ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻧﯿﺎ ﻭ ﺟﺪﺵ " ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ " ﺍﺧﺬ ﮐﺮﺩ . ﻭ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺍﻃﻼﻕ ﺷﺪ ﻭ " ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﯾﺎ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩ ﻟﺮﻫﺎ " ﺧﺎﮎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ! ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﭘﺪﯾﺪﻩ ﻫﺎ ﻭ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻣﺜﻼ : ﻟﺮ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﮐﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﻧﺎﻡ ﻧﯿﺎﯼ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺨﺶ ﻭﺳﯿﻌﯽ ﺍﺯ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﻟﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺧﺎﮎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﯾﺎ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻋﻬﺪ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ . ﻟﯿﮑﻦ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻓﺘﺢ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺪﺳﺖ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﻓﯿﻠﯽ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﻭ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﻭ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻭ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﮔﺮﺩﯾﺪ , ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻧﯿﺰ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﻭ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻭ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ , ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻣﺤﺎﻝ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﻋﻤﻼ ﻭﻻﯾﺖ ﻭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺭﻭﯼ ﻧﻘﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻋﯿﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ . ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﻋﻠﻠﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ " ﺏ " ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ , ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺸﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮﺩﮔﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﻧﺎﻡ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻗﻮﻣﯿﺘﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ " ﻟﺮ " ﻧﺸﺴﺖ " ﻭ ﺣﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﺗﻌﻤﯿﻢ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺯﺑﺎﻥ ﻟﺮﯼ , ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻏﻠﻂ " ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ! ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺳﺒﺐ ﺍﯾﻦ ﺗﺤﻮﻝ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ? ﺏ : ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﺻﻮﻝ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ , ﻃﺒﻘﺎﺕ ﺣﺎﮐﻤﻪ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﮐﻮﭺ ﻧﺸﯿﻦ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮﯼ ‏( ﺧﺎﻥ ﻫﺎ , ﻣﯿﺮ ﻫﺎ , ﺁﻗﺎﻫﺎ , ‏) , ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮑﺠﺎﻧﺸﻨﯿﻨﯽ ﻭ ﻃﯽ ﭘﺮﻭﺳﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﺷﻬﺮﻧﺸﻨﯽ , ﺍﺯ ﻋﺼﺒﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻋﺸﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﻭ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﻗﻮﻣﯽ ﻋﺸﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﻩ ﺧﻮﯾﺶ , ﮐﻢ ﮐﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮑﺠﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺷﻬﺮﯼ ﻭ ﺍﻧﺒﺎﺷﺖ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﮑﻨﺖ , ﺧﻮﺩ ﻃﺒﻘﻪ ﺍﯼ ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﻭ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﯾﻠﯽ ﯾﺎ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﺎﯾﺰ ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ , ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﺹ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻗﺸﺮ ﻋﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ , ﺗﺒﺎﺭ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﻨﺰﻩ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﺘﯽ ﻭﺻﻠﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭﻡ ﺷﺮﻗﯽ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻗﺒﺎﯾﻞ ﺗﺮﮐﻤﻦ ‏( ﺗﺮﮎ ‏) , ﮐﻢ ﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﺟﺬﺏ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯿﺎﻥ ﺗﺮﮎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ " ﻋﺜﻤﺎﻧﻠﯽ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ . ﻋﺜﻤﺎﻧﻠﯽ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺮﮐﺎﻥ ﻃﺒﻘﻪ ﻋﻮﺍﻡ ! ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻗﺒﺎﯾﻞ ﻋﺮﺏ , ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻃﺒﻘﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺷﻬﺮﯼ ﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯽ ﭘﺪﯾﺪ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺮﺏ ﺑﺎﺩﯾﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ " ﺍﻋﺮﺍﺑﯽ " ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺑﺪﻭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﯾﺎﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ! ﺩﺭﺑﯿﻦ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﻧﯿﺰ , ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻃﺒﻘﺎﺕ " ﺁﻗﺎ " ﻫﺎ ﮐﻪ ﺣﮑﻢ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺠﯿﺒﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﺒﺎﯾﻞ ﻭ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﮐﺮﺩ ‏( ﮐﺮﻣﺎﻧﺞ ‏) ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ , ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﭘﯿﺶ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻋﻤﻼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻭﺑﺨﺶ ﺁﻗﺎ ‏( ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﺣﮑﻤﺮﺍﻥ ‏) ﻭ ﮐﺮﺩ ‏( ﮐﺮﻣﺎﻧﺞ - ﺭﻋﯿﺖ ‏) ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺩﺭﺑﯿﻦ ﻟﺮﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﯾﻠﺨﺎﻧﯽ ﺣﺴﯿﻨﻘﻠﯽ ﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﻫﺎ ‏( ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﻟﺮ ﭘﺎﭘﯽ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﺟﺪﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺣﯿﺪﺭ ﮐﻮﺭ ‏) ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﮑﻠﮕﯿﺮﯼ ﯾﮏ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﯾﻠﺨﺎﻧﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ , ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻈﺎﻡ ﮐﺎﺳﺘﯽ ﻭ ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﺭ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﻫﺎ - ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺎ ‏( ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﮐﻼﻧﺘﺮﺍﻥ ‏) ﻭ ﻟﺮ ‏( ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ , ﻋﺸﺎﯾﺮ ﻭ ﺭﻋﺎﯾﺎ ﻫﻔﺖ ﻟﻨﮓ ﻭ ﭼﺎﻟﻨﮓ ‏) ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮔﺮﺩﯾﺪ ! ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﮕﯽ ﻧﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻠﯽ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﻫﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﺑﯽ ﻫﺎ ﻭﺻﻠﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﻟﺮ ﻫﺎ ! ﮐﻼﻧﺘﺮﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺷﮑﻞ ! ﻭﻟﯽ ﮔﺎﻩ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﯽ ﯾﺎ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯽ ﺑﯽ ‏( ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ‏) ﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻟﺮ ‏( ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ - ﺍﯾﻠﯿﺎﺗﯽ -ﺭﻋﯿﺖ ‏) ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻟﺮ ﺭﺍ " ﻟﺮﺯﺍ " ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ! ﻭ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻓﻼﻥ ﮐﻼﻧﺘﺮ ﯾﺎ ﺧﺎﻥ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﯽ ﺑﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻟﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﯾﺎ ﻓﻼﻥ ﺑﭽﻪ ﮐﻼﻧﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻟﺮﺵ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺑﯽ ﺑﯽ ﺍﺵ !! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺸﺎﯾﺮﻫﻔﺘﻠﻨﮓ ﻭ ﭼﺎﻟﻨﮓ , ﻟﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ . ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﮑﻮﻧﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ , ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻏﻠﺐ ﻧﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻠﯽ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﯾﺎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ! ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺗﺎ ﺩﻭﺭﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﻭ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺍﻭﻝ , ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﺟﺮﺍﯾﺪ ﻭ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺧﺎﮎ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺴﺖ , " ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﺩﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﯾﮑﯽ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﺑﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺗﻮﺩﻩ ﻋﺎﻣﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﻠﯿﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻟﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭ ﺷﺎﻋﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﻟﺮﯼ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻼ ﺯﻟﻔﻌﻠﯽ ﮐﺮﻭﻧﯽ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﺏ ﺍﻓﺴﺮ , ﻧﺎﻡ ﻟﺮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺮﺍﺕ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ! ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻗﻮﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﯾﺎ ﻓﺮﺩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ﺑﺮﻋﮑﺲ , ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ , ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻟﻬﺎ , ﺩﺭ ﻣﺎﻧﯿﻔﺴﺖ ﻭ ﺍﺳﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺣﺰﺏ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﭼﭙﮕﺮﺍ ﻭ ﺑﻮﻡ ﮔﺮﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ , ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ " ﺣﺰﺏ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ " ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ " ﺣﺰﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﻭﻻﯾﺖ ﻭ ﺍﯾﺎﻟﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻧﺠﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ " ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻋﻀﻮ ﺍﯾﻦ ﺣﺰﺏ " ﺷﻮﻧﺪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ , ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺍﻧﺪ ! ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﻮﻗﻮﻓﻪ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭﮔﺎﻩ ﯾﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﺑﯽ ﺑﯽ ﻭ ﺧﺎﻥ ﺧﯿﺮﺧﻮﺍﻩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻭﻗﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ": ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺵ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ , " ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻟﺮﻫﺎ ﯼ ﭘﺎﭘﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﻠﯿﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ! ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺍﺯﺍﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﻭ ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﻟﯿﺪﮔﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﻏﺎﺯﮔﺮﺍﻥ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﻮﮔﺮﺍ ﯾﺎﻧﻪ / ﻣﻠﯽ ﮔﺮﺍ ﯾﺎﻧﻪ / ﭼﭙﮕﺮﺍ ﯾﺎﻧﻪ / ﺣﺘﯽ ﺩﯾﻦ ﮔﺮﺍ ﯾﺎﻧﻪ و ﺣﺘﯽ ﻗﻮﻡ ﮔﺮﺍﯾﺎﻧﻪ - ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮔﺮﺍﯾﺎﻧﻪ , ﻫﻤﯿﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ ﻫﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﮐﻼﻧﺘﺮﺍﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ , ﺑﺎﻟﺘﺒﻊ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﯿﻦ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﮐﺸﻒ ﻧﻔﺖ , ﻭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺟﺪﯾﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﻣﺴﯿﺮ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ‏( ﻏﺮﺏ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ‏) ﻋﻠﯽ ﺍﻟﺨﺼﻮﺹ ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻃﺒﻘﻪ ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮﺩﻩ ﻏﯿﺮ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻟﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻢ ﮐﻢ , ﺍﯾﻦ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻟﺮﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﻨﺠﻤﻠﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ ﻟﺮ ﻭ ﻓﺎﺧﺮ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ آﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺯﺍﺩﻩ ﻣﺜﻼ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﺳﯽ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﻩ , ﻟﻔﻆ ﻟﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ظاهر ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺭﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻋﻤﻼ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ , ﺩﺭ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﻭ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﺎﻧﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﺑﺮﺩﻧﺪ ! ﭼﻨﺪ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺟﺎﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺭﺍﻧﺪﻥ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻟﺮ ﻭ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻗﻮﻣﯽ , ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﻮﺩ ۱ - ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻭ ﻭﻻﯾﺘﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻣﮕﺮ ﺑﺨﺸﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺗﺤﺖ ﻧﺎﻡ ﺑﯽ ﻣﺴﻤﯽ ﭼﻬﺎﺭﻣﺤﺎﻝ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ! ۲ - ﻧﺎﻡ ﻟﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻓﺘﺢ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺕ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺣﺎﮐﻤﻪ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﻭ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺩﻭﻡ ﻭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺕ ﻭ ﻧﺸﺮﯾﺎﺕ ﻭ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﻭ ﺗﻠﻮﺯﯾﻮﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻓﺘﻮﺣﺎﺕ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﻭ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﻭ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻟﺮﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻧﺎﻡ ﯾﺎﻏﯽ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﺭ , ﺩﺭ ﺍﻓﻮﺍﻩ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻭ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺟﻤﻌﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻭ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ , ﺑﺪﻧﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﺭﺕ ﻭ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﻭ ﯾﺎﻏﯿﮕﺮﯼ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩ , ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺍﻭﻝ , ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻟﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﺳﻤﺒﻞ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﺳﻨﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺪﺭﻧﯿﺘﻪ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻟﺮﻫﺎ ﻧﻤﺎﺩ ﺳﻨﺖ ﻭ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻣﺪﺭﻧﯿﺘﻪ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﻗﺒﻮﻻﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ , ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺯﺍﺩﻩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻣﻠﯽ ﮔﺮﺍ ﻫﺎ ﻧﻪ ﻣﯽ ﭘﺴﻨﺪﯾﺪ ﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﻼﺡ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﯾﺪ ﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻫﻮﯾﺖ ﻟﺮﯼ ﺷﺎﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﻭ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪ . ۲ - ﻧﺎﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﻮﺩ , ﺍﺷﺮﺍﻓﯽ ﻭ ﻓﺎﺧﺮ ﺑﻮﺩ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻧﺎﻡ ﻟﺮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﺒﺎﺭ ﻋﺎﻣﯽ ﻭ ﻓﺮﻭﺩﺳﺖ ﻋﺸﺎﯾﺮﯼ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺗﻬﯿﺪﺳﺘﯽ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺖ . ﺑﻪ ﻫﺮﺟﻬﺖ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺳﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻃﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻭ ﻫﻢ ﻟﺮ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﻭﺑﺨﺶ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺯ ﺍﺟﺰﺍ ﻫﻮﯾﺖ ﻗﻮﻣﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﺣﺬﻑ ﺷﻮﻧﺪ ! ﻟﺮﺑﻮﺩﻥ , ﻣﺎﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﯼ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ ﻫﻤﺘﺒﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺰﺑﺎﻧﺎﻥ ﻟﺮ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺎﻥ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻭ ﭘﺸﺘﻮﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﻼﯾﺎ ﻭ ﻣﺨﺎﻃﺮﺍﺕ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﯼ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﺉ ﭘﺮ ﺗﻬﻠﯿﮑﻪ ﻭ ﺧﻄﺮ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻭ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯ ﻣﺎﺳﺖ . ﻟﺮ ﻧﺎﻡ ﻫﻮﯾﺖ ﻗﻮﻣﯽ ﻭ ﻟﺮﯼ ﻧﺎﻡ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺎﻡ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺟﺪﺍﺩﯼ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﯿﺎ ﺧﻮﺩ " ﺑﺨﺘﯿﺎﺭ " ﺍﺧﺬ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻟﺮ ﺭﻭﺡ ﻫﻮﯾﺖ ﻗﻮﻣﯽ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﺎﻟﺒﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺡ ! ﺑﯽ ﮔﻤﺎﻥ ﻟﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﺗﻀﺎﺩ ﻭ ﺿﺪﯾﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻫﺮﺩﻭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻗﻮﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻧﮑﺎﺭﺵ ﮐﺮﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺮﺩﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻫﻮﯾﺖ ﻗﻮﻣﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﺩﻝ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ ﻭ ﻭ ﮐﻮﺷﺎ ﺩﺭ ﺗﺮﻗﯽ ﺧﻮﺩ , ﻫﻮﯾﺖ ﻗﻮﻣﯽ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺟﺪﺍﺩﯼ ﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻨﺪﻩ(نورعلی مرادی بئوار الیما)

اولا انتساب اسم بختیاری به مردم فعلی بختیاری هیچ ربطی به خاندان استرکی و بختیار جد میرجهانگیرخان استرکی ندارد آقای علی بهرامی آسترکی فرزند امروز همین خاندان چند سال پیش در کتابی واژ ه بختیاری منتسب ایل بختیاری را به اجدادشان و شخصی به اسم بختیار ربط داده و با تفاخر به اجداد خود به مبالغه و اغراق پرداخته است دقیقا اشخاصی مشابه به ایشان در طایفه دیگری بنام بهداروند ادعای چنین چیزی دارند و با ربط دادن و مشابه دانستن بهداروند به بختیار وند و اینکه اجدادشان بختیار بوده و ادعای این رو دارند که نام قوم بختیاری برگرفته از نام جد آنها که بختیار نامی بوده است !گرفته شده به علت فراوانی اسم بختیار در مردم منطقه از این قبیل منتسب و ربط دادنها زیاد است و سردار اسعد که خود نوه فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری است از احتمال ارتباط اسم ایل بختیاری به عزالدوله بختیار ال بویه گفته است حیدر کور جد ایشان و فرزندان او نوه و نبیره بیش از بیست پشت در طول سیصد چهارصد سال در طایفه زراسوتد بختیاری بوده اند و با وصلت های متعدد با خوانین و بزرگان خاندان زراسوند در این مردم هضم شدن چنانچه خود حیدر کور که به این طایفه پناهنده شده بود از ایشان زن گرفت و اینان خود را زراسوند و بختیاری میدانستند ونه چیز ی چنانچه ایل پاپی هم از ایلات بزرگ و محترم لرستان بزرگ هستند آقای نور علی مرادی هم به پیروی از مطلب کتاب علی بهرامی استرکی این رو نوشته

دوست عزیز حیدر کور از لرستان فرار کرد اومد تو بختیاری موند، دیدن مرد لایقیه بهش زن دادن ، قبل اینکه چیزی بگی نظری بدی بعتره قبلش اطلاعات درست جمع کنی

ترک مغول زاده بی پدر (اولا کوروش بختیاریه و بختیاری تنها قومی هست که به ایران خیانت نکرد) دوم لباس محلی بختیاری نقشه چقازمبیله سوم زبان بختیاری تنها زبانی هست که با این که در طول تاریخ گویشهایی آمده و رفته هنوز به دوره هخامنشی و زبان ایرانی باستانی خیلی خیلی نزدیکه ....

1. کامنت منتشر شد تا سطح ادب و شخصیت کورش‌پرستان روشن شود. متأسفانه شعارهای نژادپرستانه (ضد عربی، ضد ترکی و ...) از سوی نژادپرستان کورش‌‌گرا راه هرگونه بحث منطقی را مسدود می‌کند، لکن برای اتمام حجت گفتنی‌ها را خواهیم گفت. 2. در میان هر قومی افراد خائن وجود دارند. همانطور که افراد خادم و صالح نیز در هر قومی وجود دارند. برای نمونه در میان بختیاری‌ها افرادی هستند که در راه حقیقت جان خود را نیز فدا می‌کنند. از سویی افراد بی‌فرهنگی نیز وجود دارند که با رفتارهای زشت و سبک‌سرانه خود باعث آبروریزی آن هم در سطح جهانی هستند. نمونه‌اش درگیری‌های خانوادگی در میان "برخی" بختیاری‌های خوزستان (در سال 1394-1395) که خویشاوندان به خاطر مسائل کوچک و بی‌اهمیت و از سر لجبازی، بلایی بر سر هم آوردند که در دنیا تحقیر و مورد تمسخر قرار گرفتیم. این خیانت است. اما نمی‌توان این خیانت از سوی "برخی" از بختیاری‌ها را به پای همه قوم نوشت. 2. شهروز می‌گوید: «بختیاری تنها قومی هست که به ایران خیانت نکرد» این حرف خود نشان از خیانت و توهین به اقوام ایرانی است. بختیاری تنها قومی است که به ایران خیانت نکرد؟ یعنی بقیه خیانت کردند؟ 3. لباس بختیاری اگر نشان از چغازنبیل (نه چقازمبیل) باشد، پس چه ربطی به کورش دارد؟ چغازنبیل معماری عیلامی است. ولی کورش پارسی هخامنشی بود (نه عیلامی). همینکه شهروز می‌گوید لباس بختیاری نشان از چغازنبیل است، خود گویای این است که کورش ربطی به قوم بختیاری ندارد. 4. اگر زبان بختیاری به زبان هخامنشی نزدیک هست پس لطفاً این عبارت را برای ما ترجمه کنید: ««آتى دارَيَوَئوش خشايَثىَ [هزوارش] مَنا تَئومايا تيَيى پَرووَم خشايَثيا آهـَ آدَم نَوَمَ [هزوارش] دوويتاپَرَنَم وَوَم خشايَثى. وَشنَ اَئورَ مَزد.»»

هرچی هستیم ما بختیاریها خواستار احیای سرزمین پارس هستیم بدور از هر فرهنگ و گویش بیگانه ای اصلن این ملی گراییمون رو به پای پان بودنمون بذارید!نوبت به ما که میرسه اسمش میشه وحشیگری و تعصب!

شما ک نژاد پرست نیستید هدفتون از این سایت چیه؟!

شهروز و همفکران و طرفداران کوروش، از آن جمله افرادی هستند که برای بزرگ کردن کوروش اقوام دیگر را تخریب و توهین می کنند.

هموطنان عزیزم بیایید این بختیاریهای پرادعا بشناسید کسانی به خوزستان نیامدید مردمانی که 90 درصدشان عرب اصل و عیلامی هستند چطور ادعا میکنند که یک نژاد اصیل باستانی اریایی هستند در زیر تعداد زیادی از طوایف بختیاری عرب الاصل معرفی میکنم که حداکثر جمعیت این قوم تشکیل میدن. ببینید از این قوم با هویت جعلی چی مانده که بخواهند خودشان به کوروش 2500 سال پیش نسبت بدهند. به قول نسب شناسان اگر بفرض محال جد بزرگ انها کوروش بوده ( معاصر فرعون مصر) الان می بایست جمعیتی معادل کل اعراب روی زمین داشته باشند در صورتی که در ایران حداقل جمعیت تشکیل میدن! یکی دیگر از طوایف بختیاری که از بازماندگان عیلامیها هستن معرف میکنم: اوکسی شاخه ای از نژاد عیلامی بوده  در بعضی اسناد تاریخی با نامهای اورکسی ، اوراکسی ، اوراکسین و نام هایی از این دست هم گفته می شده که گویا بدلیل راحتی تلفظ آن را اوکسی یا اوکسین ها می گفته اند و نام اصلی آن همان اوراکسی یا اورکسین بوده. شباهت این نام ها با نام بعضی از طوایف بختیاری کاملا آشکار است، که در زیر به چند نمونه از آنها اشاره می کنم. طایفه اورک: این طایفه از بزرگترین طوایف هفت لنگ می باشد.و محل سکونتشان بیشتر در اطراف ایذه و دهدز می باشد.این طایفه با نام های اورکی یا اوراکی هم بیان می شود و اوراکی تلفظ قدیمیتر این طایفه هست که حتی هم اکنون نیز گاها استفاده می شود اما برای راحتی کمتر این کلمه مشکل را تلفظ می کنند. احتمالا کلمه اورک همان اورکسی یا  اوراکسی بوده که بعدها بخاطر راحتی تلفظ به اوراکی  و اورکی تقییر یافته. طایفه راکی : این طایفه هم یکی از طوایف بزرگ هفت لنگ بختیاری است. و محل سکونتشان هم کمی بالاتر از طایفه اورک و نزدیک به طایفه بابادی و ململی است. نام راکی هم احتمالا تقلیل یافته همان کلمه ی اوراکسی هست. طایفه اسیوند: این طایفه طایفه ای از هفت لنگ بختیاری می باشد. کلمه اسیوند شباهت خیلی زیادی به کلمه اکسیوند دارد. که در طول زمان کاف این کلمه حذف شده و اسیوند شده. در ضمن طوایف زراسوند ، الاسوند، بساک ،ساکی، استکی ، آسترکی و ... هم بی شباهت به کلمه اوکسی و همینطور نام های عیلامی نیستند. و البته نام آسترکی شباهت خاصی به نام آشتروک ناخونته پادشاه عیلامی دارد. یکی دیگر از طوایف عرب الاصل عرب کمری میباشند که جمعیت بسیار زیادی دارند  کمری/ عرب – بختیاری  عربهایی را می‌گویند که در مجاورت بختیاری‌ها زندگی می‌کنند، با ایشان وصلت کرده‌اند و از نظر رسم و رسوم و زبان و … اشتراکات زیادی با بختیاری‌ها پیدا کرده‌اند، اما در اصل بختیاری نیستند. در حقیقت عرب کمری‌ها، عرب هستند که اصطلاحأ در کوه و کمر زندگی می‌کنند، و وجه تسمیه آنها نیز همین نکته است. زبان عرب کمری  زبان آنها در اصل عربی است بر اثر مراوده و تبادل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با اقوام بختیاری، با گویش بختیاری ترکیب شده و اصطلاحاتی مخصوص به خود پیداکرده است، بطوری که فهم آن، هم برای عرب‌های خوزستان و هم برای بختیاری‌ها ممکن نیست. عرب کمری‌ها معمولاً هم به گویش بختیاری و هم به لهجهٔ عرب کمری و گاهی نیز به عربی خوزستانی تسلط کامل دارند.عرب کمری‌ها به دیگر عرب‌های خوزستان، اصطلاحاً عرب بَری می‌گویند عرب بری یعنی عرب‌هایی که در بر یا زمین مسطح زندگی می‌کنند . پیشینه قومی ایشان از طایفه عرب از نژاد قهاوی هستند و از طایفه بنی طرف منشعب شده‌اند. بر اساس گفته‌های بزرگان آنها عرب‌های کمری که از طایفه بنی طرف هستند ، فرزندان فردی به نام هیکل هستند که به دلیل مشکلات نامعلوم که بین طایفه رخ داده از طایفه جدا شده و به سمت شهر شوش می‌رود و پس از مدتی از آنجا به سمت ارتفاعات شمال خوزستان (اطراف مسجدسلیمان کنونی) نقل مکان می‌کنند. عرب کمری نیز شاخه‌های متعدد دارد و به دلیل وصلت‌های زیاد و نزدیکی جغرافیایی با بختیاری‌ها برخی آن را به اشتباه زیر شاخه قوم بختیاری و طایفه دورکی تصور می‌کنند. عرب کمری‌ها به سه گروه تقسیم شده‌اند و هر گروه جزو یکی از باب‌های بختیاری به شمار می‌رود: عرب دورکی – عرب بهداروند – عرب چهارلنگ عرب‌های کمری استان خوزستان عرب‌ها کمری استان خوزستان تیره هائی هستند که هزاران سال پیش ساکن این مناطق بودن آثار تاریخی پیدا شده عیلامی مردم این مناطق را با لباس شبیه اعراب امروزی نشان میدهد ( لباس بلند دشداشه چفیه وعگال) ‏عرب‌ها ی کمری خوزستان به مرور زمان بر اثر اختلاط و امتزاج قومی و فرهنگی با اقوام غیر عرب زبان و فرهنگ آنها دگرگون شده و بصورت معجونی از فرهنگ‌های محلی (عربی، لری، بختیاری، کردی و ترکی) در آمده است.  ‏از معروفترین عرب‌های کمری خوزستان قنواتی ها: (از قبیله مذحج اهل کوفه و از جهتی دیگر آنها را از قبیله بنو تمیم می‌دانند) قبیله ألأوس (ساکن شمس العرب در بهبهان) البوهیچل یا البوهیکل (قبیله بنی طرف)، اچمیل یا اکمیل (کمالی) و بوستانی‌ها (ساکن عنبر و لالی – مسجد سلیمان) آل دینار یا«دیناروندیها »: دیناروندیها عقیده دارند که از عقاب دینار بن نجار بن ثعلبه هستند و از قبیله خزرج بن حارثه می‌باشند پسران خزرج بن حادثه: ١ ‏- عمرو ٢‏- عرف ٣– چشم ۴- کعب ۵ ‏- حارث از پسران عمرو یکی ثعلبه پدر تیم ا… ‏ملقب به نجار است نجار صاحب چهار فرزند به نامهای: مالک، عدی، مازن و دینار شده بود. دیناروندیها طایفه‌ای عرب که خود را از دینارونی‌ها می‌دانند و نسل خود را از همان، دینار پسر نجار می‌دانند.  تیره‌های دینارونی: ١- عالی محمدی ٢- عالی محمودی ٣- اورک ۴- لجم اورک ۵- شالو ۶– سرکول ٧- سهید ٨- گورونی ٩- شیخ عالیوند ١٠- نوروزی ١١- بویر ١٢– کورکور طایفه عکاشه: عکاشه خود را از احفاد «عکاشه» أز أصحاب پیامبر (ص) می‌دانند: (عکاشه بن محصن بن حرثان) و از فرزندان «دودان بن أسد بن خزیمه» حلیف «عبدالشمس» أین عکاشه بن محصن از اصحاب صفه و از زمره مهاجران و نخستین یاران پیامبر (ص) به شمار می‌رود.  تیره‌های عکاشه: ١– طایفه خدر ٢- طایفه میرزاوند ٣- طایفه کاشهوئی ۴- طایفه کید ۵- طایفه ونکی ۶- طایفه میلاسی ٧- طایفه سادات امامزاده سلطان ابراهیم ٨- طایفه مراد ٩– طایفه موئی ١٠- طایفه کلا ١١- طایفه آلوئی ١٢- طایفه شهروئی ١٣- طایفه کربلائی حسن ١۴- طایفه کوشکی ١۵- طایفه دینار عالی» طایفه بابادی: نژاد بابادیها به قبیله «الازرق» عرب که در بین النهرین سکونت دارند می‌رسد اینان در زمان خلفای عباسی به بصره کوچ کرده‌اند و مدت شش سال در آنجا بسر بردند. سپس به طرف خوزس‌تان پیش آمدند. بابادی‌ها از زمان بسیار قدیم مردمانی خشن و قانون شکن بودند و به علت همین طغیان و گردنکشی، حکومت وقت آنها را از چندین منطغه اخراح کرد تا سرانجام در محل فعلی (زردکوه بختیاری) مأوا گزیدند و سپس در «اندیکا» (مسجد سلیمان) اقامت یافتند. طایفه‌های بابادی شامل:  آرپناهی، کله یا گله، بدبینی، مدلیل، احمد محمودی، راکی، شهنی، کمار و نصیر» است  طایفه نقدی پورها که تاالان به اولاد عرب معروفن ‏طایفه‌های دیگر عرب کمری خوزستان عبارتند از: عرب شیخ، کلانتر، داودی، قریشی یا قریشوند، البوکردون(کردونی)، عقیلی و هاشمی (گتوند ـ شوشتر)، مددی (بنوکعب – مجدم) ساکن پرسیاه یا بیشه شیرین مرغاب از توابع ایذه و مسجد سلیمان، خانواده انصاری (از قبیله خزرج)خانواده جزایری، سادات بهبهانی(سید ابراهیم و سید اسماعیل و. ..) سگوندیها (اولاد کلاب) یا بنی کلب ساکن شوش «برخی از تاریخ نویسان آنها را از عرب‌ها «خزاعل» می‌دانند که در صدر اسلام به لرستان آمده و به مرور زمان با طوایف «لر» منطقه بهم آمیخته و بطور کامل با آنها همانند شدند. » همچنین نقل شده که «میرزا قواما» یا «جامه بزرگ» خود از تبار عرب است خانواده‌اش از مکه مهاجرت کرده است و در جلگه بهبهان زندگی می‌کنند. لهجه عرب‌های کمری «علی بیگی»، (مهاوی ـ بنی طرف) که از بین آنها تیره عبدالهی ساکن نفتون و اسکاچ مسجد سلیمان و سادات خانواده‌های محترم «گوشه» ساکن دزفول و شوشتر و سادات موسوی بهبهان عرب‌های کمری بر اثر اقامت طولانی خود و ارتباط سببی (ازدواج‌های برون گروهی) با طوایف غیر عرب با لهجه‌های گوناگون و متاثر از محیط مسکونی لغات و کلمات مختلف عربی و غیرعربی را بصورت خاصی (وارونه – مقلوبه) بکار می‌برند. همانند جملات زیر که از زبان عرب‌ها کمری بخش‌های اندیکا» و «لالی» در محدوده شهرس‌تان مسجد سلیمان شنیده می‌شود:  ‏«قبشه اسریع راحم عرکه» «صبح زود رفته‌اند به جنگ  « بت أمحمد جوزت ورا أبن أحسین» «دختر محمد با پسر حسین ازدواج کرد وینتم اترید اتروح گول الیانه دعی اژی اوراکی» «هر وقت خواستی بروی بگو تا همراهت بیایم ‏انت چند اخو و را چند اخوات عندک» «تو چند برادر و چند خواهر داری  ‏با توجه به جملات فوق می‌توان گفت: کلمات عربی در برخی جملات جابجا شده و در بعضی دیگر جملات به وسیله حرف ربط و یا کلمه فارسی کامل می‌شوند. آداب ورسوم  عرب‌های کمری خوزستان نه تنها در کلمات روزمره بلکه در آداب و رسوم نیز تحت تاثیر اقوام غالب منطقه درآمده و با پیمان طایفه‌ای خود را به ایلات غیر عرب منسوب ساخته‌اند همچنین رابطه خویشاوندی سببی برخی از عرب‌های کمری و تیره‌های منطقه (الوار، بختیاریها و ترکها) خوزستان از جمله با سران ایل چهار لنگ بختیاری «محمد صالح» و «علی صالح» و «رشیدخان» و «علیمردان خان» نواده دختری والی حویزه بودن وصلت با خوانین دورکی که نتیجه این پیوند ظهور خوانین دورگه (عرب ـ بختیاری) از قبیل: «امان الله خان بابادی» «خاج خسروخان احمد خسروی»، «لطف علی خان چهار لنگ» و «علیقلی خان بهمئی» عرب‌های کمری استان فارس این ایل به دو بخش بزرگ «شیبانی» و «جباره» و تیره‌های متعدد تقسیم می‌شود و همه ساله از لارستان در جنوب فارس تا اقلید در شمالی آن در ناحیه‌ای که در شرق سرزمین ایل فارس زبان «باصری» ‏قرار دارد کوچ می‌کنند «دو تیره جباره و شیبانی عده‌ی آنها در دوره قاجاریه بالغ بر ١۵ ‏هزار نفر است. محل ییلاق آنها در بلوک «بوانات، قنقوری، سرچاهان» و «بندرعباس و لار» محل قشلاق آنها در بلوک «محله سبعه» یعنی فسا و داراب و جهرم و رودان احمدی تا تنگ دالان و نیریزوده بیده است. از بین ایلات عرب استان فارس ایل شیبانی‌ها دارای قدرت و نفوذ بیشتر است. معروفترین تیره‌های این ایل: «پاپتی، تکریتی، حساتی، کتی، شیبانی، فارسی، ولی شاهی، شیبانی کتی، عبدالیوسفی، لوردن، مریدی، ابولحسنی، حیاتی، شاه سواری، ستوده، صباحی، ابوالحاجی، عزیزی، عمادی، کریحه، مهاری، اردن پلنگی، خوشنامی، سقلی، غله ریشی، الوانی، بنی عبداللهی، قلابه، جمالی، غلام شاهی، و ولی شاهی می‌باشند. تیره‌های جباره شامل «آل ساعدی، ابوالغنی، پیراسماعیل، سادات حسینی، شیری ابوالمحمدی، بوربور، بهلولی، جابری، حنائی، عزیزی، أربز، بزسرخی، تنی، جاهکی، سقری، قره غانی، شیرانی، ابوالحسینی تربر، جلوداری، شاهسون، قنبری، عیسائی، نقدعلی، ابوالشرف، درازی، شعبانی، ولر» تعدادی معروف به اولاد محمد و اولاد سبار و اولاد رستم خان و اولاد زین العابدین و گروه دیگری به نام «مقطجات» ‏می باشند همچنین عرب‌های باصری که از عرب‌های خمسه‌اند و معتقدند که از عرب‌های بصره می‌باشند زبان آنها عربی تحریف شده است. آنها از حیوانات باربر ارتزاق می‌نمودند و کمتر به ییلاق و قشلاق می‌روند به استثنای وائسی‌ها  * ‏باصری‌ها ‏از دو قبیله تشکیل شده‌اند ١ ‏- وائسی‌ها ٢ ‏ـ علی میرزائی‌ها  ١ـ وائسی‌ها ـ سردسیرشان در احمد آباد و گرمسیرهاشان در هرم و بندشهر و شامل شعب: «عبدالیوسفی، علیمردی، علی شاهقلی، بهلولی، حنائی، جوجین، لبومومی، میر احمدی، میرکی، میری، میر سلیمی، سرو گری، شاه حسینی و ولی شاهی»  ٢ـ علی میرزائی‌ها ـ متشکل از شعب: «کرمی که سردسیرشان در اسو پاس و گرمسیرشان در مرودشت است و حسین احمدی که سردسیرشان در باجگاه و گرمسیرشان در سروستان است و علی قنبری و میری که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سروستان و تیره قوغی که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سروستان و تیره قوغی که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سرگاه است  طایفه صلاحی که اسکان یافته (تخته قاپو) و حرکت ییلاق و قشلاق ندارند. » عرب‌های کمری کهگیلویه و بویر احمد عشایر باوی این تیره‌ها که اصلا از باویه شرق کارون هستند و در دوره قاجاریه در حدود چهار هزار خانوار در این منطقه ساکن بوده و بواسطه اختلاط و امتزاج با الوار منطقه جزو قسمت الوار کهگیلویه و بویر احمد محسوب می‌گردند. ‏ناحیه موسوم به «باشت» و «کوه مره» را مالک شدند و دو قطعه مزبور را به اسم خود «باوی» نام نهاده‌اند باوی‌های این منطقه که توسط نادر شاه افشار از ایل کعب جدا کرده، ابتدا همراه با رئیس‌شان «شیخ هاشم باوی» در خراسان اسکان یافتند که پس از مرگ نادرشاه به فارس و کهگیلویه بازگشتند.»  از تیره‌های معروف آنها: «علی شاهی، موسائی، کاشین(کیشی)، بارآفتابی، قلعه‌‌ای (عمله )، می‌باشند در ناحیه کهگیلویه نیز چند خانوار از سادات عرب ساکنند از جمله: سادات طیبی، سادات میر سالار و رضا توفیقی هستند.  عرب‌های ساکن استان ایلام (عیلام) عشایر عرب داخلی غرب استان ایلام شامل: تیره‌های سادات «نجات» و «خرسان» در دهلران و عشیره «شوب» در موسیان و عشیره «ربود» (الرویشد) در دشت عباس عین الربیع و عشیره چنانه «کنانه» در دشت عباس و عین الخصال و بنوکعب در موسیان سکونت دارند.  عشایر عرب خارج غرب استان ایلام  تیره سادات «سید صابر» در موسیان و «شبل» در عین الربیع و «طراز» در عین الخصال و «دبار» در فکه «بنی لام» «منتفک (منتفق)» در برج آمنه  عرب‌ها ی کمری اطراف طهران  عرب‌ها حاجی آقا سلطان و عرب کتی و صحنائی در حدود ورامین و عرب حلوائی می‌باشند.  عرب‌های کمری لرستان  لرهای پیشکوه به: «سلسله، دلفان، بالاقریه و طهرانی» تقسیم می‌شوند:  ١ – قبیله سلسله ـ گفته می‌شود از عرب‌ها هستند و در ناحیه شمال خرم آباد و دشت الیشتر ساکنند که تقسیمات فرعی آنها بدین ترتیب است: «حسنوند» «یوسفوند» «قلی وند» بادیه نشین و در حدود ٣۵ هزار نفرند (دوره قاجاریه) در زمس‌تان بسمت جنوب رود کرخه (صیمره) می‌روند.  ٢ – قبیله دلفان ـ سراوستن لایارد، جهانگرد انگلیسی به هنگام بازدید از ایران که لرس‌تان جزئی از اس‌تان خوزس‌تان بوده در کتاب «سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزس‌تان می‌نویسد: «دلفان بخش شمالی لرس‌تان است نام آنرا معمولاً به «ابودلف» عرب که در قرن سوم هجری به شمالی لرستان است انداخته بود منتسب دانسته‌اند معروف است که یکی از اسرای قبیله «دلف» که پس از بازگشت بنام «دلفی» شناخته می‌شود. چهار پسر به نامهای: ایتی، مومی، بیژن (پیرن) و کاکا داشته که هر یک طایفه‌ای به ترتیب به نام «ایتی وند» «مومی وند»، «پیروند» و «کاکاوند» ایجاد می‌کنند. بعدها طایفه «ایتی وند» به دو طایفه ایتی وند اولاد قباد تقسیم می‌شوند. همچنین مومی وند نیز به دو طایقه «نورعلی» و «میر بیگ» تقسیم شده و طایفه «چاواری» را نیز باید به این طوایف افزود این طوایف در بخش دلفان لرس‌تان زندگی می‌کنند.  ‏هنری فیلد می‌نویسد: «دلفان قبیله ایست که گفته می‌شود، از نژاد عرب هستند. ناحیه نزدیک دماوند بسمت کرمانشاه قره سو و مادیان رود را در اشغالی خود دارند. این قبیله که تعداد آنها به ٣٢ ‏هزار نفر تخمین زده می‌شوند به تیره‌های «کاکاوند »، «ایتاوند» و «مومیاوند» تقسیم می‌شوند. باقیمانده این قوم جدید التأسیس بختیاری از نژاد لر اصیل پاپی هستن که با این بختیلریها درآمیخته شدن.

اولا خودتو تسکین نده دوما در جواب طوایفی که نام بردی باید بگم اوراک یا آورک همان ابراک هستش اب در زبان محلی میشود آو +راک که میشود نامی خاص در گویش بختیاری برگرفته از مکانهای چشمه خیز و مرتفع میباشد( ودر زبان معیار معادلی ندارد) و به کسانی که در چنین مناطقی زندگی می کردند به سرچشمه اصلی دسترسی داشته اند به ابراکی یا همان اوراکی و بعدها به دلیل استعمال لغت به اورکی تغییر کرده است چنانچه طایفه راکی هم برگرفته از راک یعنی مکانهای مرتفع و چشمه خیز هستش مکانهایی باز وجود دارد به نام سر راک یا همان بالای راک که هم اکنون نام روستایی بر بلندای بخش دهدز شهرستان ایذه هستش که دوباره نشان از بودن راک دارد و برگرفته از اسم چنین محلی هستش در ضمن عربها به دلیل شرایطشان نمیتوانند در مکانهای کوهستانی زندگی کنند و همگی ساکن دشتها هستند اکثر اسامی طوایف بختیاری برگرفته از محل و محیط سکونت آنها را دارد مثل گورابی (گور +اب =باتلاق )یا تلفظ محلی ان گور آ وی و گورویی ایا گ ان عربی است در ضمن طایفه دینارونی برگرفته از دشتی حاصلخیز و بزرگ در استان چهارمحال بختیاری به نام دینارون هستش و چون این سرزمین را از طایفه دیگر خریدند ودر قبال آن دینارها پول دادند و معادله کالا به کالا نکردن به دیناران و دینارون مشهور شد (چون در دوران اسلامی چند قرن پیش واحد پول ایران دینار بوده یه سری به کتابهای تاریخی بزنید دینار درهم سه چهارقرن واحد پول ایران بودند بعدها و تومان ترکی و ریال جایگزین شد ) مردمی که به کمک هم این سرزمین را صاحب شدند و درآن زراعت کردند و ساکن شدند دینارونی لقب گرفتند که طوایف ان سهید ،اورک،(ابراک ) گورویی (گورابی ) نوروزی ، شالو ،سرقلی (سرقله ای یا سرقلعه ای ) کورکور می باشند حالا کدوم این اسمها عربی است در ضمن این پسوند «وند » که گفتی چی آنهم عربیه وند علامت جمع هستش یه چیزی معادل رضا اینا احمداینا هست =رضاوندها احمدوندها کسانی که نسب فامیلی دارند یا از یه گروه یا خاندان هستند در پایان اسامی مذهبی و تاثیر پذیرفته از اسلام رو اگر جدا کنی از این اسامی و طوایف اگر یک اسم عربی غیر مذهبی پیدا کردی آنوقت حرف شما قبوله

خب منم همیشه همینو سرکلاس میگم مطمئنن همه ی جمعیت ایران ترکیبی از مغول و ترک و عربه اریایی باقی نمونده وگرنه باید سنگ نبشته رو میتونستیم بخونیم

آقایان پرادعای بختیاری ؛ سه چیز مهم میتواند هویت یک قوم را اثبات کند از چه نژادیست. 1_ آثار تاریخی بجا مانده.2 _زبان 3_آداب و رسم رسوم. از نظر اثار تاریخی کشف شده در خوزستان اکثرا متعلق به تمدن 6000 ساله عیلام هستن نه هخامنشی 2500 ساله. یا بقول ناصر پورپیرار هخامنشیان هیچگونه اثر مادی فیزیکی در ایران ندارند فقط اسمشان در تورات نوشته شده. تمدن شوش ، هفت تپه ، دورانتاش(چغازنبیل جعلی رضاشاهی) ، اثار باستانی ایذه مسجدسلیمان و غیره همگی عیلامی هستن . خوشبختانه ترجمه خط میخی کتیبه های یافت شده بضرر نژادپرستان تمام شد چون خیلی از حقایق فاش کرد مثلا کتیبه عیلامی در ایذه مربوط به چند هزار قبل هخامنشی میگوید این شهر همان ایذج پایتخت پادشاه هانی عیلامیست نه انشان ساختگی بختیاریها ( توجه کنید اسم هانی عربی و تا الان در بین اعراب رایج است) . عیلامیها: در کتاب مقدس تورات گفته شده عیلام فرزند سام بن نوح (ع) است همچنین بزرگترین نسب شناسان دنیا گفتن عیلام فرزند سام و هر کس از نژاد سامیست عرب زبان است پس اریاییهای فارس هیچ ربطی به عیلامیها ندارند. علم نسب شناسی یا علم رجال در دو دانشگاه مهم دنیا مصر و امریکا تدریس میکنند ، آیا یک نفر در دنیا پیدا میشه که بگوید عیلام فرزند سام نیست؟ هموطنان عزیزم نقش برجسته ملک هانی عیلامی در ایذه بیایید ببینید لباس عربی به تن دارد ( دشداشه بلند ، عگال چفیه ) تندیس خدای شوش اینشوشیناک را ببینید بسیار زیباست لباس عربی کاملا مشهود است . همچنین نقوش برجسته شتر اسب و درخت خرما در ایذه که نماد بین المللی اعراب محسوب میشوند که نشان از هویت عربی عیلامیهاست پس چه ارتباطی به هخامنشیان دارند؟ عکس تمامی اثار یاد شده موجود است حاضرم به اشتراک بگذارم . بختیاریهای عزیز اگر شما ساکنان و بازماندگان قدیمی سرزمین عیلام هستید پس عربید نه اریایی! با توجه به اینکه خیلی از لرها به عیلامی بودنشان اعتراف کردند. یک سوال: آیا شما بختیاریها شجره نامه ای سندی مکتوبی دارید که ثابت کند از نژاد کوروش اریایید؟ ایا کسی از شما پیدا میشه اسم حداقل 5 جد و ابادش بلد باشد ؟ چرا تو شجره نامه ابا و اجدادتون یک اسم ارییایی پیدا نمیکنیم؟ چرا اسم اکثر اجداد شما عربی مثل صادقی اولاد صادق ، رضایی اولاد رضا ، الیاسی اولاد الیاس و خیلیای دیگه پیدا میشه؟ چرا خبری از کوروش و داریوش و هخامنش نیست؟!!!!! همه اعراب شجره نامی تاریخی ثابت شده ( از پوست اهو مربوط چند صد سال پیش) دارند حتی قوم مایا سرخپوست در امریکا شجره نامه ابا و اجدادشون دارند فقط شما بختیاریها چیزی ندارید که ثابت کند از کوروش اریایید و عده ای با مقاصد شوم یک هویت جعلی به شما نسبت دادند. از نظر زبان ، ترجمه کتیبه های عیلامی اشتراک 6000 کلمه عربی با زبان حال حاضر خوزستان را نشان میدهد! مثل امی ( مادر) ، بیت( خونه) ،تمیم ( اسم قبیله بنی تمیم)و.... که اثبات عیلامی بودن اعراب خوزستان است. عزیزانی که تا حالا خوزستان تشریف نیاوردن بیایید این کلمات عیلامی را در زبان روزمره اهوازیها بشنوید تا همه صحت گفتارم ثابت شود. اما در مورد اداب و رسومات که میراث گذشتگان است. بختیاریها ، کجای رسم و رسوم شما شبیه اریاییها یا حداقل یک ایرانی فارس زبان است؟ چرا همه رسم و رسوم و اداب معاشرت شما شباهت 100درصد به رسومات اعراب دارد؟ شما یک نفر فارس ایرانی افغانی یا هندی اریا تبار بیارید که بگوید رسم و رسوم ما با بختیاری شباهت دارد! از مراسم ازدواج بختیاریها مثل اعراب خواستگاری میکنند شیربها بله برون عقد و عروسی . مراسم فاتحه خوانی بختیاری سرباره( کمک مالی به عزادار) جمع میکنن اعراب هم سرباره جمع میکنن. از نظر احترامات خانوادگی و قبیله ای اعراب شیخ دارن بختیاری خان داشتن!!! اعراب عقید ( بزرگ خاندان) دارن بختیاری کدخدا!!!! اعراب بطور طایفه ای زندگی میکنن بختیاری هم طوایف دارن !!! جای تعجب دارد قوم اریایی که کثیف ترین تاریخ دنیا را به یدک میکشد کسانی که با محارمشان ازدواج میکردند . چطور بختیاریها که به غیرت و مردانگی معروفن خودشان را به انها نسبت میدهند. مثل کوروش که با خالش ماندانا ازدواج کرد داریوش با خواهرش کمبوجیه با دخترانش لکه های ننگی تو تاریخ بشریت بجا گذاشتند بطوری که یک نفر اریایی اصیل با غیرت جرات نمیکند خودش را به این افراد نجس نسبت دهد. پس با همه این تعاریف ایا بختیاری هنوز اریایید؟

خان که واژه ای مغولیست!

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.