پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ شیعه دریمن به دوران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باز می‌گردد، در سال «دهم هجری» پیامبر اکرم «خالد بن وليد» را سوى مردم يمن فرستاد، كه به اسلام دعوتشان كند، شش ماه آن‌جا مقيم بود و كسی دعوت وى را نپذيرفت، از این‌رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)  على بن ابى‌طالب (علیه السلام) را فرستاد و گفت: «خالد بن وليد و همراهان او را پس بفرستد و اگر كسى از همراهان خالد، بخواهد با وى بماند.»
امیر مومنان حضرت علی (علیه السلام)، پس از ورود به یمن، نامه رسول خدا را برای مردم قبیله همْدان خواند و همه مردم قبيله همْدان، به يك روز مسلمان شدند و حضرت آن چه را که اتفاق افتاده بود، براى نبی مکرم اسلام نوشت، حضرت چون نامه على را خواند، به سجده افتاد و آن‌گاه نشست و گفت: «درود بر قبيله همْدان، درود بر قبيله همدان.» مردم يمن از آن زمان به اسلام روى آورند.
امیر مومنان علی (علیه السلام) مدتی را در آن‌جا ماند و به‌واسطه عملکرد او همگی اسلام را پذیرفتند.[1] به‌سبب عشق و علاقه یمنیان به مولا علی (علیه السلام) و خاندان مطهرش، معاویه کینه آن‌ها را به‌دل داشت. از این‌رو یکی از فرماندهانش را به نام «بسر بن ارطاة»، برای سرکوب آنان فرستاد، وی هنگام ورود به مناطق یمن، مانند صنعا (پایتخت یمن) و جَیشان[2]  و قبیله همدان، فجایع خونینی را رقم زد.[3]
الان هم دو رکن شوم سیاسی، هم‌چون آمریکا و عربستان، به دلیل ترس از گسترش تشیع و نفوذ آن در منطقه، کینه یمنی‌ها را، به‌دل گرفته، دست به سرکوب محبین اهل بیت زدند، فقط به جرم این‌که یمن، خواهان استقلال و خواستار اجرای مرام علوی و حسینی هست، و زیر بار زور، نمی‌رود. تا بوده همین بوده است، اما دشمنان سیاسی و دینی بدانند، وعده خدا محقق می‌شود.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ‏.[محمد/7] اى كسانى‌كه ايمان آورده‌‏ايد، اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‏‌كند، و گام‌هايتان را استوار مى‏‌دارد» و منتظر باشند که ما هم منتظریم. «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ‏ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ.[قصص/5] اراده و مشيت ما بر اين قرار گرفته است كه بر مستضعفين در زمين منت نهيم و آن‌ها را مشمول مواهب خود نمائيم، و آن‌ها را پيشوايان و وارثين روى زمين قرار دهيم‏.» ان‌شاءالله.

پی‌نوشت:

[1]. أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق،  تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ‏3، ص 132«سنه 10 رسول الله ص خالد بن الوليد الى اهل اليمن يدعوهم الى الاسلام فكنت فيمن سار معه، فأقام عليه سته اشهر لا يجيبونه شي‏ء، فبعث النبي ص على بن ابى طالب، و امره ان يقفل خالدا و من معه، ثم قرأ عليهم كتاب رسول الله ص، فاسلمت همدان كلها في يوم واحد، و كتب بذلك الى رسول الله ص، فلما قرأ كتابه خر ساجدا، ثم جلس، فقال: السلام على همدان، السلام على همدان! ثم تتابع اهل اليمن على الاسلام»
[2]. ياقوت بن عبد الله الحموي الرومي البغدادي، معجم البلدان، دار إحياء التراث العربي،  بيروت – لبنان، 1399 ق، ج2، ص200 « مخلاف جيشان : باليمن كان ينزلها جيشان بن غيدان بن حجر بن ذي رعين» «جَيشان، سرزميني دريمن است که چون جيشان بن غيدان در آن منزل گزيد، به اين اسم، نامبردار شد»
[3]. احمد بن ابى يعقوب ابن واضح يعقوبى، تاریخ یعقوبی،  ترجمه محمد ابراهيم آيتى ، تهران ، انتشارات علمى و فرهنگى ، چ ششم ، 1371ش، ج2،ص104-105-107-108،«معاویه، بسر، پسر ابى ارطاة و گفته شده پسر ارطاة عامرى از بنى عامر بن لوى را با سه هزار مرد فرستاد ، سپس رهسپار جيشان شد و آنان شيعيان على بودند. پس با ايشان جنگيد و آنان را درهم شكست و در ميان آنها كشتار فجيعى كرد سپس به صنعا بازگشت. زنانى از بنى كنانه بيرون آمدند و گفتند: اى بسر اين مردان كشته می‌ى‏شوند پس فرزندان چرا؟ بخدا قسم جاهليت اينان را نمى‌‏كشت، بخدا سوگند سلطنتى كه جز با كشتن كودكان و برداشتن رحم محكم نگردد، سلطنت بدى است. پس بسر گفت بخدا سوگند قصد كردم كه شمشير در ميان شما زنان بگذارم. و دو كودك را پيش آورد و آن دو را سر بريد»
عبد الله بن محمد بن عبد البر، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقیق: علي محمد البجاوي، دارالجبل بیروت، 1412ق، ج1، ص159، باب بسر،« لما توجّه بسر بن أرطاة إلى اليمن فهرب ودخل بسر اليمن ، فأتى بابني عبيد الله بن العباس ، وهما صغيران فذبحهما»