ردیه‌ای بر دلیل نقلی و روایی تناسخ

  • 1395/03/05 - 23:14
احتمالاتی که در معنای آیه وجود دارد بسیار زیاد است؛ به‌گونه‌ای که مفسران در این‌که مراد از دو بار میراندن و دو بار زنده‌کردن چه باشد اختلاف نظر دارند، اما خلاصه سخن این است بین اهل بهشت و اهل جهنم در این‌که هر دو گروه مزه‎‌ی دو مرگ و دو حیات را خواهند چشید و در این‌که وقتی در بهشت یا جهنم قرار گرفتند غیر از مرگ در دنیا که پیش از این داشتند هرگز نخواهند مرد و جاودانه خواهند بود، تفاوتی نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قائلین به تناسخ در ادله‌ای که بر تأیید تناسخ می‌آورند به این آیه از قرآن تمسک می‌کنند: «قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ، وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ، فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا، فَهَلْ إِلى‏ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ.[بقره/29] پروردگارا دو نوبت ما را ميراندى، و دو بار زنده كردى، پس اينك به‌گناهان خود اعتراف مى‌‏كنيم، پس آيا هيچ راهى به‌سوى برون شدن هست؟»
چگونگی استدلال:
مقدمه‌ی اول: اگر درباره‌ی اشقیاء تناسخ روی ندهد آن‌ها تنها مزه‌ی یک مرگ را خواهند چشید که آن‌ها را از ابدان انسانی جدا می‌کند؛
مقدمه‌ی دوم: تالی نادرست است؛ زیرا خداوند متعال درباره‌ی سعادتمندان فرمود: «در آن‌جا طعم مرگ را نمی‌چشند، مگر همان مرگ نخستین و آن‌ها را خدا از عذاب جهنم نگه داشته است.»[1] ولی اشقیا در عموم آیه باقی می‌مانند؛
نتیجه: با ابطال تالی، مقدم نیز باطل می‌شود؛ بنابراین اشقیا گرفتار تناسخ خواهند بود.
بررسی و نقد
احتمالاتی که در معنای آیه وجود دارد بسیار زیاد است؛ به‌گونه‌ای که مفسران در این‌که مراد از دو بار میراندن و دو بار زنده‌کردن چه باشد اختلاف نظر دارند،[2] و با وجود این همه احتمالات، تعیین تناسخ امکان ندارد؛ زیرا با ورود احتمال، استدلال باطل می‌شود. البته اگر دلیل قاطعی بر تعیین هر یک از احتمالات وجود داشته باشد باید پذیرفت، که در اشکال پسین به آن اشاره می‌کنیم.
بر فرض تسلیم این‌که مراد از و اماته به صورت تناسخ باشد، هرگز تناسخ ابدی را اثبات نمی‌کند، بلکه تنها دو بار زنده کردن و دو بار میراندن در میان است، نه بیشتر. بنابراین آیه ناظر به یکی از این معانی است:
الف) مراد از احیای اول، احیا در عالم ذر است و میراندن اول، میراندن در همان عالم است که پس از آن احیا صورت می‌پذیرد و مراد از احیای دوم، ولادت است و اماته‌ی دوم مردن در آخر عمر است؛
ب) مراد از میراندن نخست، در عالم ذر و احیای اول ناظر به ولادت است و مراد از میراندن دوم، قبض روح و احیای دوم سر برآوردن از قبور است که یوم‌الحشر اتفاق می‌افتد؛
ج) مراد از احیای اول، ولادت باشد و مراد از میراندن اول، مرگِ پایان عمر باشد و مراد از مرگ دوم زمانی است که همه‌ی انسان‌ها و مخلوقات دیگر با نفخ اول می‌میرند و منظور از احیای دوم، احیای آن‌هاست زمانی که دوباره در صور دمیده می‌شود. به نظر ما، چه قایل به تناسخ باشیم چه نباشیم، احتمال سوم صحیح است.
و اما منظور از مرگ اول که در آیۀ 56 سوره‌ی دخان وارد شده، یک‌بار مردن[3] در زندگی دنیایی است که انسان با آن وارد عالم برزخ می‌شود. همه مفسران[4] در این معنا اتفاق نظر دارند؛ ولی چرا این معنا تنها دربارۀ بهشتیان گفته شده، برخی مفسران[5] در تبیین آن گفته‌اند: به سبب آن است که برای بهشتیان بشارتی باشد که زندگی جاویدان و گوارایی دارند؛ اما برای دوزخیان که هر لحظه از حیاتشان مرگی است و گویی پیوسته می‌میرند و زنده می‌شوند، این سخن مفهومی ندارد.[6] برخی دیگر از مفسران گفته‌اند: کلمه‌ی «لا» به معنای «سوی» است؛ چون آدمی دو مرگ دارد: یکی مرگ اول که آدمی را از دنیا به برزخ انتقال می‌دهد؛ دومی مرگی است که آدمی را از برزخ به آخرت می‌برد. وقتی کلمه‌ی «لا» به معنای «سوی» باشد، مجموعا جمله‌ی إلا الموته الاولی بدل از کلمه‌ی «الموت» باشد، آیه‌ی شریف در این سیاق و این مقام خواهد بود که غیر از مرگ اول را نفی کند و بفرماید در بهشت آخرت اصلا مرگی نیست؛ نه مرگ اول و دنیایی، (زیرا آن‌را چشیده‌اند)، نه غیر آن، که مرگ برزخ باشد. با این بیان علت تقیید موت به «اولی» روشن می‌شود.[7] بنابراین آیه در مقام تخصیص آیۀ یازده سوره‌ی غافر نیست.
خلاصه سخن ما این است بین اهل بهشت و اهل جهنم در این‌که هر دو گروه مزه‎‌ی دو مرگ و دو حیات را خواهند چشید و در این‌که وقتی در بهشت یا جهنم قرار گرفتند غیر از مرگ در دنیا که پیش از این داشتند هرگز نخواهند مرد و جاودانه خواهند بود، تفاوتی نیست.

پی‌نوشت:

[1]. دخان، آیه 56.
[2]. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، 1417ق، ج17، ص 312_314.
[3]. تفسیر احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج 10، مرکز چاپ و نشر بنیاد بعثت، تهران، 1378ش، ص 346.
[4]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، دار المعرفة، بیروت، ج 9، ص 105.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، 1417ق، ج 18، ص 149.
برای اطلاع بیشتر: تناسخ از دیدگاه عقل و وحی، محمد تقی یوسفی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه‌الله)، ص 97.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.