ارکان عرفان اسلامی

  • 1395/02/15 - 12:24
هر علمی مسائل خاصی دارد که رابطه آن علم را با عوارض و احکام آن علم بیان می‌کند. ازاین‌رو مسائل علم عرفان، نظیر: کیفیت صدور کثرت از حضرت حق، چگونگی بازگشت این کثرت به او، بیان مظاهر اسماء الهی و نعوت ربانی، کیفیت رجوع و بازگشت اهل الله به سوی حق‌تعالی، کیفیت سیر و سلوک و مجاهدات اهل الله و نیز بیان نتایج دنیوی و...

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ ارکان علم عرفان  مانند هر علمی شامل: موضوع، مسائل و مبادی است که بررسی آن برای جلوگیری از انحراف در هر مکتبی لازم و واجب است.
الف) موضوع عرفان: اصولاً هر علمی موضوع خاصی دارد، که در آن علم، از آثار و عوارض آن بحث و گفتگو می‌شود. تمایز علوم از یکدیگر نیز بر اساس تمایز موضوعات آن‌هاست. موضوع عرفان نیز ذات، اسماء و صفات حق‌تعالی است. چنانچه مرحوم قیصری نوشته است: «بدون شک موضوع مورد بحث این طایفه (عرفا) ذات، اسماء و صفات حق‌تعالی است. از آن جهت که اسماء و صفات هر یک از مظاهر و جلوه‌گاه‌ها و علائم خود را به ذات احدیت و نعوت ازلی و صفات سرمدی است.[1]
اما واقعیت این است که عرفان به دلیل اهمیّت و اشرافیت موضوع از سایر علوم برتر است.
عرفان نظری، علمی فوق فلسفه است؛ زیرا پیرامون وجود مطلق یعنی لا بشرط مقسمی مباحثی را مطرح می‌نماید که عصاره مسائل آن درباره تعیّنات آن مطلق است نه خود آن و فلسفه پیرامون وجود به شرط لا یعنی شرط عدم تخصیص طبیعی، ریاضی، اخلاقی و منطقی بحث می‌نماید و چون وجود لا بشرط که موضوع عرفان است فوق وجود بشرط لا است که موضوع فلسفه باشد، درنتیجه عرفان نظری فوق فلسفه خواهد بود.[2]
البته با تحلیل ذهنی می‌توان پذیرفت که حقیقت جهان هستی، موضوع عرفان، فلسفه و کلام است؛ زیرا حقیقت وجود عاری از قید اطلاق و تقید است.
ب) مسائل عرفان: هر علمی مسائل خاصی دارد که رابطه آن علم را با عوارض و احکام آن علم بیان می‌کند. ازاین‌رو مسائل علم عرفان، نظیر: کیفیت صدور کثرت از حضرت حق، چگونگی بازگشت این کثرت به او، بیان مظاهر اسماء الهی و نعوت ربانی، کیفیت رجوع و بازگشت اهل الله به سوی حق‌تعالی، کیفیت سیر و سلوک و مجاهدات اهل الله و نیز بیان نتایج دنیوی و اخروی یکایک اعمال و افعال و اذکار بر و جهی که در نفس الامر متحقق است، به طرز شایسته‌ای در ارتباط خدا با جهان و بالعکس خلاصه می‌شود.
ج) مبادی عرفان: مبادی در هر علم، مبنایی است که اساساً آن علم بر آن استوار است. این مبادی یا از اصول متعارفه هستند که بدیهی و غیرقابل تردیدند یا از اصول موضوعه هستند. مبادی خود به دو بخش تصوریه و تصدیقیه تقسیم می‌شود:
۱. مبادی تصوریه: مبادی تصوریه عبارت است از: امّهات، اصول و کلیات حقایق لازم وجود حق که عرفا از آن امّهات به اسماء ذاتیه، اسماء افعال و اسماء نِسَب و اضافات واقع بین این اسماء تعبیر نموده‌اند.
۲. مبادی تصدیقیه: مبادی تصدیقیه عبارت است از حکم به وجود  امّهات اسماء، صفات، اسماء افعال و ثبوت بعضی از لوازم این اسماء برای نفس اسماء.[3]

پی‌نوشت:

[1] . محمود قیصری، شرحی بر تائیه ابن فارض، مقدمه و تصحیح دکتر صادق خورشا، تهران: نشر مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۷۵، بخش مقدمه.
[2] . آیت الله جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، قم: انتشارات اسراء، ۱۳۸۷، ص ۱۳.
[3] . اسماعیل منصور لاریجانی، عرفان اسلامی، تهران: نشر بین الملل، ۱۳۸۸، ص ۹۵.

جهت مطالعه بنگرید به:  اسماعیل منصور لاریجانی، عرفان اسلامی...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.