کدام یک، شکوه بنی هاشم یا ضلالت بنی امیه در کتب اهل سنت

  • 1394/10/19 - 07:39
امیرالمومنان علی (علیه السلام) با صراحت تمام بنی‌امیه را منافق شمردند و دراین باره فرمودند که آنان هیچ‌گاه اسلام را با قلب‌های خود درک نکردند. بلکه همواره در پی ضربه زدن به دین خدا بودند: «قسم به خدایی که دانه را شکافت و پدیده‌ها را آفرید، آنان اسلام را نپذیرفتند، بلکه به ظاهر تسلیم دین اسلام شدند و کفر خود را پنهان داشتند، آن گاه که یاورانی یافتند آن را آشکار ساختند».

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنی‌امیه در تاریخ اسلام تاثیر زیادی داشته‌اند، چرا که هم توانستند حکومت بلند مدتی را تشکیل دهند، و هم به کمک همین قدرت و به واسطه جهت‌گیری خاص مذهبی تاثیرات عجیبی را بر تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی داشته باشند، لذا در کتب تاریخی اهل سنت نام بنی‌امیه فرزند عبد شمس و نوه عبد مناف با سابقه دشمنی با عبدالمطلب فرزند هاشم و نوه عبدمناف و در رأس همه اینان وجود پیامبراکرم و اهل‌بیت ایشان، همراه با تغییر سنّت جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تبدیل آن به ملک و پادشاهی، جنگ با امیرالمومنین علی(علیه السلام)، و وقایع صدر اسلام یکی پس از دیگری... است، لذا مسلمانان نگاه مثبتی به خاندان بنی امیه ندارند، برخی به انتقاد از این خاندان پرداخته‌اند و بسیاری دیگر در این موضوع سکوت می‌کنند.[1] در این ره آورد فرقه وهابیت به دفاع از این شجره خبیثه و ملعونه پرداخته‌اند، و سعی در تبرئه آنها از جنایات منتسب به آنها دارند، این فرقه نه تنها سعی در تبرئه این خاندان، بلکه بنی‌امیه را صاحب فضائل و کمالات اسلامی معرفی می‌کنند و این در حالی است که هر صاحب فکری اگر سیر کوتاهی در تاریخ اسلام داشته باشد و منصفانه قضاوت کند، خلاف نظر این فرقه برای او ثابت می‌شود.
البته شایان ذکر است که این فرقه ضالّه وهابیت تلاش می‌کند تا کتب قدیمی و تاریخی امویان را تجدید چاپ می‌کنند . به ستایش از بنی‌امیه می‌پردازند و این حاکی از یک موضوع مهمی است و آن این که وهابیت به بنی‌امیه تعلّق خاطر دارد و الّا هیچ صاحب منطقی این‌طور نسبت به این شجره خبیثه دید مثبتی ندارد، و ما از باب نمونه نام چند کتاب را که در مورد آنها نوشته شده است و اینان در تلاش‌اند که آن را احیاء کنند را اجمالاً ذکر می‌کنیم که عبارتند از: «من سبّ الصحابه و معاویه فأمه، هاویه که اثر المغراوی است»، «من قتل الحسین که اثر بن‌ عبدالعزیز است»، «المواقف المعارضه فی خلافه یزید که اثر بن رزّان الشیبانی است»، «اباحه المدینه و حریق الکعبه که اثر بن محمد العرینان است»، و... ده‌ها کتب و اثر دیگر که جای طرح آن در این مجال نیست.[2]
حکومت بنی امیه که از نوادگان عبد شمس هستند، گروهی از نسل دوتن از فرزندان او یعنی ابوالعاص و حرب توانستند بعد از وفات پیامبر اکرم نزدیک به صد سال بر سرزمین‌های اسلامی حکمرانی کنند، مورخانی مثل طبری در تاریخ الامم.[3] و بلاذری در تاریخ انساب الاشراف.[4] جریان رقابت هاشم و امیه در مکه و برتری هاشم در جلب نظر مردم و نظر دانایان عرب -کاهن عسفان- را ذکر کرده‌اند و به دشمنی بنی‌امیه و بنی‌هاشم از همان زمان‌ها اشاره کرده‌اند، این دشمنی در زمان پیامبر در جنگ احد به فرماندهی ابوسفیان آشکار گردید.[5] با فتح مکه ابوسفیان و فرزندش معاویه اظهار اسلام کردند اما امیرالمومنان علی (علیه السلام) با صراحت آنها را منافق شمرد و دراین باره فرمود: «قسم به خدایی که دانه را شکافت و پدیده‌ها را آفرید، آنان اسلام را نپذیرفتند، بلکه به ظاهر تسلیم دین اسلام شدند و کفر خود را پنهان داشتند، آن گاه که یاورانی یافتند آن را آشکار ساختند».[6] عمار یاسر هم که پیامبر در فضیلت او گفته بود: «تقتله الفئه الباغیه. [7] او را گروهی ستمگر می‌کشند». نیز به تبعیت از امام علی(علیه السلام) همین سخن را در جنگ صفین بیان می‌کند و می‌گوید: «والله ما اسلموا، ولکن استسلموا و أسرّوا الکفر فلمّا رأوا علیه أعواناً أظهروه.[8] به خدا قسم مسلمان نشدند، بلکه به ناچار تسلیم شدند و کفر خود را پنهان داشتند و آنگاه که یاورانی پیدا کردند آن را آشکار کردند».
لذا اقتدار ظاهری بنی‌امیه همان ضلالت آنها بود که از روی مکر و حیله و تظاهر به اسلام باعث گردید که مردم از گرد اهل‌بیت پیامبر پراکنده شوند و دین اسلام چند صباحی دستخوش افکار پلید و زشت این شجره ملعونه قرار گیرد و به مرور زمان محو و نابود شود ، به طوری که در دراز مدت هم از این خاندان حتی اسمی برده نشود و فقط در طول برخی از زمان‌ها عده‌ای به مانند فرقه وهابیت زیر پرچم این خاندان قرار بگیرند و از آنها حمایت کنند، اما از طرف دیگر بنی هاشم و در رأس این خاندان وجود نازنین پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت (علیه السلام) چنان شکوهی را به راه انداخته‌اند که دیگر فرق اسلامی و حتی ادیان دیگر الهی خود را مفتخر به آشنایی با این خاندان طیبه می‌دانند و از پرتو نورافشانی آنها بهره‌مند می‌شوند و این خاندان را الگوی تمام نمای انسانیت می‌دانند و در مجالس و محافل خود از اینان به نیکی یاد و ستایش می‌کنند.

پی‌نوشت :
[1]. فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفه، بیروت،(1379ق)، ج1 ص67.
[2]. سلفی و سلفی پژوهی، فصلنامه علمی تخصصی، دارالاعلام، ج1 ص84، پاورقی شماره2.
[3]. تاریخ الامم و الملوک، طبری، روائع التراث العربی، بیروت، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، ج2 ص253.
[4]. انساب الاشراف، بلاذری، دار الفکر، بیروت، (1417ق)، تحقیق سهیل زکار، ج1 ص58-63.
[5]. زندگانی محمد(ص)، ابن هشام، انتشارات کتابچی، تهران، چاپ پنجم، ترجمه هاشم رسولی، (1375ش) ج2 ص94.
[6]. نهج البلاغه، شریف رضی، للصبحی صالح، نشر هجرت، قم، (1414ق)، نامه16 ص375.
[7]. صحیح بخاری، اسماعیل بخاری، دار احباء التراث العربی، بیروت، (1422ق)، باب التعاون فی المسجد، ص 102 حدیث447.
[8]. مجمع الزواید، هیثمی، مکتبه القدسی، قاهره، مصر، (1414ق، تحقیق حسام الدین قدسی، ج1 ص113.

تولیدی

دیدگاه‌ها

اهل سنت به بنی امیه را محترم میدارند دارند خلیفه سوم عثمان بن عفان که از بنی امیه هست رو حتی برتر از علی میدونن ومعاویه رو خال المومنین(دایی مومنان)میدانند واورا از صحابه بزرگ پیامبرمیدانند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.