یحیی بن معین و دستگاه دروغ سنج

  • 1394/09/04 - 18:29
یحیی بن معین، در سال 158 هجری قمری در زمان خلافت منصور عباسی، در روستای نقیا در نزدیکی انبار، به دنیا آمد؛ ذهبی می‌گوید: «گفته‌اند فرعون هم از این روستا بوده است.» پدرش معین، در این روستا شعبده بازی می‌نمود، و استانداری ری و منصب کاتبی عبدالله بن مالک خزاعی (مسئول حفاظت خانه هارون الرشید، که برقراری امنیت در بغداد و مسئولیت زندان‌ها...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یحیی بن معین، در سال 158 هجری قمری در زمان خلافت منصور عباسی، در روستای نقیا در نزدیکی انبار، به دنیا آمد؛ ذهبی می‌گوید: «گفته‌اند فرعون هم از این روستا بوده است.»[1] پدرش معین، در این روستا شعبده بازی می‌نمود، و استانداری ری و منصب کاتبی عبدالله بن مالک خزاعی (مسئول حفاظت خانه هارون الرشید، که برقراری امنیت در بغداد و مسئولیت زندان‌ها، تبعیدها و اعدام‌ها هم به عهده او بود) از دیگر سمت‌های او بود.[2]
یحیی بن معین، از معاصرین احمد بن حنبل بوده که قبل او در سال 233 هجری در دوران متوکل عباسی، از دنیا رفت. او از علمای بزرگ اهل سنت است، که تخصص او در علوم حدیث بوده است، و مورد قبول اهل سنت می‌باشد؛ حنابله او را، به دلیل تعاریف احمد بن حنبل از او، قبول دارند، و ذهبی یحیی را حنفی و متمایل به ابوحنیفه می‌داند.[3]
در مقام علمی یحیی بن معین، غلو زیادی دیده می‌شود؛ مثلاً احمد بن حنبل، در مورد او گفته است: «حدیثی که یحیی بن معین نشناسد، و تأیید نکند، حدیث نیست.»[4] و علی بن مدینی در مورد یحیی بن معین آورده است: «بالاترین عالمان بصره، يحيى بن أبی‌كثير و قتاده بودند، و بزرگ‌ترین عالمان كوفه أبوإسحاق و أعمش، و عالمان حجاز، ابن شهاب زهری و عمرو بن دينار، بودند. علم این شش نفر به 12 نفر منتقل شد؛ که از شهر بصره، سعيد بن أبی‌عروبه، و شعبه، و معمر، و حماد بن سلمه، و أبوعوانه، و از شهر كوفه، سفيان ثوری و سفيان بن عيينه، و از أهل حجاز، مالك بن أنس، و از أهل شام، أوزاعی؛ و علم آنان به محمد بن إسحاق، و هشام، و يحيى بن سعيد، و وكيع، و ابن مبارك و ابن مهدی، و ابن آدم رسید. پس از آن علم همه آنان به يحيى بن معين رسیده است.»[5]
شخصی خواب می‌بیند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خوابیده‌اند و یحیی بن معین بالای سر ایشان نگهبانی می‌دهد. ماجرا را برای یحیی نقل می‌کند؛ یحیی بن معین خواب آن شخص را این‌گونه تعبیر می‌نماید که: «ما با تشخیص و آشکار کردن احادیث دروغ و جعلی، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دفاع می‌کنیم.»[6]
و نیز احمد بن حنبل می‌گوید: «خداوند یحیی را برای علم حدیث خلق کرد، تا دست دروغ‌گویان را رو نماید و دروغ‌های آنان را آشکار نماید.»[7] و ابوحاتم رازی، یحیی بن معین را ملاک و معیار شناخت دروغ‌گویان قرار داده و می‌گوید: «هر بغدادی که با یحیی بن معین دشمنی داشته باشد و او را دوست نداشته باشد، آدم دروغ‌گویی است.[8]
حال اگر از حدیث صحیحی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در فضیلت امیرالمؤمنین، در صحیح مسلم نقل شده: «دوست ندارد تو را مگر مؤمن، و بغض تو را ندارد مگر منافق.»[9] سخن به میان آید، ذهبی تحمل نمی‌کند و مضمون حدیث پیامبر اکرم را توجیه می‌کند، ولی همین مطلب در مورد یحیی بن معین مورد قبول واقع می‌گردد.
مسلمان با انصاف کدام را باید بپذیرد؛ که ملاک شناخت منافق، دشمنی با امیرالمؤمنین است، که حدیث صحیحی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، می‌باشد، یا بپذیرد ملاک شناخت دروغ‌گویان دشمنی با یحیی بن معین است، که سخن ابوحاتم رازی است، که در شرح حال یحیی در کتاب‌های تاریخ بغداد، تاریخ دمشق، الانساب سمعانی (باب المیم و الراء)، تهذیب الکمال، طبقات الحنابله ابن ابی‌یعلی، سیر اعلام النبلاء، تاریخ الاسلام ذهبی آمده، و هیچ‌کدام از علمای رجال، نظری در مورد این سخن نگفته‌اند. اگر این سخن در مورد امیرالمؤمنین نقل گردد، غلو نسبت به او صورت گرفته، اما در مورد یکی از علما چنین بگوییم، به راحتی باید پذیرفته شود؟!

پی‌نوشت:
[1]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1410ق، ج11، ص77.
[2]. همان.
[3]. همان، ص88.
[4]. شذرات الذهب، فی اخبار من ذهب، ابن عماد حنبلی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ج2، ص79.
[5]. تاریخ بغداد، ابوبکر بغدادی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1417ق، ج14، ص183.
[6]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، بیروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج65، ص41.
[7]. تاریخ بغداد، ابوبکر بغدادی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1417ق، ج14، ص185.
[8]. همان، ص188.
[9]. «ذهبی و حدیث ایمان محب و نفاق مبغض»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.