پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ حکایت‌گر داستان‌های واقعی و تلخ و شیرین بسیار است. داستان‌هایی که برای صاحبان خرد، مایه عبرت و درس‌گیری است. چراکه خداوند حکیم پس از نقل داستان حضرت یوسف (علیه‌السلام) و برادرانش در قرآن کریم چنین می‌فرماید: «لَقَدْ كانَ في‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب [یوسف/111] در سرگذشت آنان براى صاحبان خرد عبرتى هست». ازجمله داستان‌هایی که بر حکمرانان و اندیشمندان مسلمان لازم است از آن عبرت بگیرند، داستان‌های مربوط به قرون وسطی و دوره حاکمیت کلیسا و روحانیون مسیح، بر بخش اعظمی از جهان است.
قرون وسطی نمایشگر کارنامه سیاه حکومت پاپ، کلیسا و روحانیون مسیح بر مردم است. قرونی که صاحبان کتاب مقدس و مدعیان صلح و دوستی امروز، در رأس هرم قدرت بر تمام مردم حکم می‌راندند. طبیعی است که اگر تعالیم آسمانی مسیحیت، ازجمله صلح و دوستی واقعیت داشت، مدینه فاضله شکل‌گرفته و همه در صلح و آرامش زندگی می‌کردند. حال این‌که عظیم‌ترین جنایت‌ها، ظلم‌ها و شکنجه‌های نقل‌شده در تاریخ، در طول قرون وسطی و در دوره حکومت مسیحیان رخ‌داده است. درنتیجه باید گفت یا تعالیمی که امروزه مسیحیان آن را ادعا می‌کنند، در منابع و کتب و آیین اولیه و واقعی مسیحیت وجود نداشته است. یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، باید مسیحیان بپذیرند که پاپ، کلیسا و روحانیون سرشناس مسیحیت که در آن دوران حکومت می‌کردند، کتاب مقدس و تعالیم ادعایی آن را باور نداشتند.
یکی از مشهورترین جنایات پاپ و کلیسا بر ضد بشریت در قرون وسطی، کشتار وسیع اندیشمندان نامی و صاحب‌نظران خبره بود. البته گاهی نیز بر حسب اتفاق، برخی از دانشمندان در صورت توبه کردن از واقعیتی که به آن دست یافتند، از شکنجه و مرگ جان سالم به در می‌بردند. یکی از سرشناس‌ترین دانشمندان که اسیر ظلم حاکمان مسیحیت گشته و با توبه خود از خطر مرگ رهایی یافت، گالیله بود.
داستان گالیله به قدری معروف است که لازم به ذکر سند و پرداختن به جزئیات ماجرا نیست. گالیله دانشمندی بزرگ که در عصر خود برای اولین بار برخلاف نظر گذشتگان، کشف کرد، خورشید به دور زمین نمی‌گردد، بلکه این زمین است که به دور خورشید می‌گردد. کشف بزرگی که گالیله را سزاوار جوایز، تعریف و تمجید بسیار می‌کرد، مورد توجه کلیسا واقع نشد و کلیسا با خوی استبدادی خود به خاطر این کشف بزرگ، گالیله را محکوم به اعدام کرد. داستان این ماجرا طولانی بوده و به همین مقدار اکتفا می‌کنیم. نکته قابل‌توجه این است که وقتى گاليله را به خاطر اعتقاد به حركت زمين و مرکزیت خورشيد، شكنجه مى‏‌دادند وى از بيم اينكه او را آتش بزنند از عقيده علمى خود اظهار توبه كرد، در همان حال روى زمين چيزى مى‌‏نوشت، ديدند نوشته است: «با توبه گاليله زمين از گردش خود باز نمى‏‌ايستد».[1] چنین روشی از سوی کلیسا، علیه دیگر اندیشمندان و صاحب نظران در زمینه‌های مختلف وجود داشت، آن چنان که هر صدای مخالفی را به سختی و با شدت سرکوب می‌کردند.
و اکنون تاریخ در حال تکرار است و حوادث گذشته تاریخی، در زمان حال و آینده تکرار خواهد شد. اثبات درستی یا نادرستی این نظریه را باید به اهل فن آن سپرد؛ اما داستان شیخ نمر مظلوم می‌تواند تکرار داستان دانشمندکُشی مسیحیان باشد. حاکمان جنایت‌کار سعودی که به اسم اسلام بر سرزمین وحی و مدینه پیامبر (صلی‌ الله علیه وآله)، حکومت می‌کنند، درست همان جنایاتی که کلیسا در قرون وسطی مرتکب می‌شد، انجام می‌دهد. قرآن هرگز جمود عقلی و استبداد رفتاری را نپذیرفته و دلیل و برهان را حاکم بر تمام مناقشات می‌داند. خداوند در قرآن کریم چنین می‌فرمایند: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ [نمل/64] بگو اگر راست مى‌‏گوييد برهان خويش را بياوريد». حاکمان عربستان سعودی اگرچه خود را مسلمان و عامل به قرآن می‌دانند ولی این آیه صریح قرآن را رها کرده و مانند مسیحیان تنها به‌این‌علت که شیخ نمر نظری برخلاف نظر حاکمان، البته به حق بیان داشته، وی را محکوم به اعدام کردند. باید به سعودیان گفت که با «اعدام شیخ نمر، احرار و اندیشمندان واقعی نسبت به ظلم سعودی‌ها هرگز سکوت نخواهند کرد».

پی‌نوشت:
[1]. مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏1، ص 291