مکتب جاینا

  • 1394/02/29 - 18:04
جایناها بر این باورند که 24 معلم بوده‏‌اند که از زمان‌‏های ناشناخته دور وجود داشته‌‏اند. اولینِ ایشان رشاب هادوا (Rsabhadeva) و آخرین‌شان واردهامانا (Vardhamana) یا همان ماهاویرا (Mahavira) به معنای قهرمان کبیر است. جایناها خدا را باور ندارند؛ به جای خدا، تیرت‏هان کاراها یا بنیان‌‏گذاران آیین را ستایش می‌‏کنند؛ همان کسانی که زمانی خود در قید و بند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  جایناها بر این باورند که 24 معلم بوده‏‌اند که از زمان‌‏های ناشناخته دور وجود داشته‌‏اند. اولینِ ایشان رشاب هادوا (Rsabhadeva) و آخرین‌شان واردهامانا (Vardhamana) یا همان ماهاویرا (Mahavira) به معنای قهرمان کبیر است. جایناها خدا را باور ندارند؛ به جای خدا، تیرت‏هان کاراها یا بنیان‌‏گذاران آیین را ستایش می‌‏کنند؛ همان کسانی که زمانی خود در قید و بند گرفتار بودند، با سعی و اهتمام فردی خویش، آزاد، کمال یافته، عالم مطلق، قادر مطلق و سعادتمند تام و تمام شدند.[1] به نظر اینان هر روح و روانی با پیروی از الگویی که آموزگاران داده‌‏اند می‌‏توانند رهایی یابند.
از مبانی اعتقادی و متافیزیکی جایناها می‏توان به اسارت روح اشاره کرد: «به‏‌طورکلی در فلسفۀ هند، اسارت (bondage) به معنای استعداد و اهلیّت فرد برای تولّدیافتن در این دنیا و در نتیجه تحمل رنج‌‏ها و آلام ناشی از آن است؛ به عبارت دیگر اسارت یعنی محکوم بودن به تولّدهای پی‏‌در‏پی در این جهان و تحمل پیامدهای دردآلود زندگی. انسان دردمند و گرفتار از نظر مکتب جاینا، جوهری است زنده (jiva) و شعورمند به نام روح که ذاتاً و فطرتاً کامل است».[2]
بر اساس این باور، روح باید تمام موانع فراروی خود را برای بازگشت به ذاتش طی کند: «موانع، ذرّه‏‌های ریز مادی(matter-partcles) می‌‏سازند و موجب آلودگی و ابتلای روح شده، بر توانایی‌‏های بالقوّه و طبیعی او چیره می‏‌گردند. به دیگر سخن محدودیت‏‌هایی که در روح‏ افراد می‌‏بینیم، ناشی از بدن مادی است که روح به‏‌خطا خود را با آن یکی می‏‌پندارد و از راه آن، خودش را شناسایی می‌‏کند.»[3]
ترتیب قرارگرفتن این ذرّات ریز مادی باعث صورت‏‌بندی و شکل‏‌دهی اجسام و ... می‌‏شود. روح بر اساس امیال و خواسته‌‏هایی که دارد ذرّات ریز مادی را مرتب نموده، جسم خود را برمی‌‏گزیند. این امیال و خواسته‏‌های روحانی ریشه‏‌ای کارمیک یا کارامایی دارند: «کارمای روح، حاصل‏‌جمع زندگی گذشته روح (اندیشه، سخن و کردار او در گذشته) است. کارما یا زندگی روح فرد در گذشته، برخی از خواسته‏‌ها و کشش‌‏های کور و لجام گسیخته در او ایجاد می‌‏کند که می‏‌خواهند ارضا شوند. این خواسته‌‏ها و کشش‏‌ها، نوع خاصی از ذرّات ریز مادی را به سوی روح جذب می‌‏کنند و آن‌‏ها را در هیئت و شکل و شمایل بدنی مرتب و منظم می‌‏سازند... به این ترتیب، جایناها معتقدند که نیروهای کارما، سامان‏بخش و شکل دهنده بدن و یا علت فاعلی، و ذرّات مادی علت مادی آن می‏‌باشند».[4]
جایناها معتقدند روح برای آزادی از اسارت باید فرایند مادّه‌‏سازی و هم‏نشینی اجباری با مادّه را تعطیل کند تا از بازتن‌‏یابی و تناسخ در امان باشد.[5]

پی‌نوشت:

[1]. معرفی مکتب‏های فلسفی هند، چاترجی، ساتیش چاندرا، با همکاری موهان داتا، دریندا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 200.
[2]. همان، ص 241.
[3]. همان، ص 242.
[4]. همان، ص 243-242.
[5]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 47.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.