دفاع از صحیحین و صحابه به هر قیمتی

  • 1394/02/22 - 07:58
از مسائلی که در بین علمای اهل سنت مورد اتفاق است، این است که در بین کتب حدیثی، شش کتاب که به صحاح سته معروفند، بهترین کتب به شمار می‌روند، و در بین این شش کتاب، دو کتاب به صحیحین معروف شده‌اند، که علمای اهل سنت معتقدند، این دو کتاب تمام احادیثشان صحیح می‌باشد، و صحیح بخاری بهترین این کتب به شمار رفته و علمای بزرگی از اهل سنت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از مسائلی که در بین علمای اهل سنت مورد اتفاق است، این است که در بین کتب حدیثی، شش کتاب که به صحاح سته معروفند، بهترین کتب به شمار می‌روند، و در بین این شش کتاب، دو کتاب به صحیحین معروف شده‌اند، که علمای اهل سنت معتقدند، این دو کتاب تمام احادیثشان صحیح می‌باشد، و صحیح بخاری بهترین این کتب به شمار رفته و علمای بزرگی از اهل سنت بر این کتاب شرح نوشته‌اند، تا جایی که در کتبی که عناوین کتب علما را جمع نموده‌اند، بیش از 200 عنوان شرح بر این کتاب نوشته شده است، که مهمترین آنها شرح ابن‌حجر و عینی و کرمانی بر صحیح بخاری می‌باشد.
در این نوشته قصد داریم طرز برخورد شارحان صحیحین را در مسأله‌ای که می‌بایست با غیر صحیح دانستن یک حدیث توهین آمیز نسبت به پیامبر، که در صحیحین و برخی سنن نقل گردیده، نشان دهیم و ببینیم اهمیت کتب صحیحین و خدشه‌دار نشدن صحابه، از زیر سؤال رفتن شخصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مهمتر است. بخاری و مسلم از حذیفه نقل می‌کنند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) به مزبله‌ای که در پشت دیوار قرار داشت آمد و ایستاده بول نمود، سپس آب خواست و وضو گرفت. «عن حذيفة قال أتى النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) سباطة قوم، فبال قائماً، ثم دعا بماء فجئته بماء فتوضأ.[1] حذیفه نقل می‌کند که رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به محلّ زباله قومى رفت و ایستاده بول کرد. سپس آبى خواست و من (حذیفه) آبى براى او بردم و او وضو گرفت.» «حدثنا عبدالله حدثني أبي ثنا يحيى بن سعيد عن الأعمش حدثني شقيق عن حذيفة قال كنت مع النبي في طريق فتنحى فاتى سباطة قوم فتباعدت منه فأدناني حتى صرت قريبا من عقبيه فبال قائما ودعا بماء فتوضأ...[2] حذیفه می‌گوید: به همراه پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) بودم که به مزبله‌ای رسید آن گاه ایستاده بول کرد، در این هنگام من خودم را از ایشان دور کردم، رسول خدا فرمود: نزدیک بیا، من نزدیک او رفتم و پشت سرش ایستادم، پس ایشان وضو ساخت».
ما اطمینان داریم که این حدیث مجعول است و از سوى بعضى از منافقان براى ضربه زدن به قداست رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) جعل شده و سپس به کتاب‌هایى مانند صحیح بخارى و صحیح مسلم (بر اثر سادگى نویسندگان آن‌ها) راه یافته است؛ آیا کسى که کمترین شخصیّتى داشته باشد، دست به چنین کارى مى‌زند که لوازم عدیده بسیار نامطلوبى دارد، که قلم از شرح آن شرم دارد؟ ولی می‌توان ملاحظه نمود که شارحان صحیحین به جای اینکه این حدیث را جعلی بخوانند، و از پیامبر اکرم در این نسبت دروغین دفاع نمایند، برای باز نشدن راه بر مخالفان، اصرار بر صحیح بودن این حدیث می‌نمایند و توجیهات مختلفی را ذکر می‌کنند؛ برخی از آن توجیهات را خود هم نمی‌پذیرند، ولی با تکثیر توجیهات اصرار بر صحت این حدیث می‌ورزند.
فهرستی از توجیهاتی که در سه کتاب فتح الباری و عمدة القاری شروح صحیح بخاری، و شرح نووی بر صحیح مسلم آمده به این شرح است:[3]
- در روایت ضعیفی که بیهقی نقل نموده آمده که پیامبر در زانوی پای خود مریضی داشته و توان نشستن نداشتند.
- پیامبر مکانی برای نشستن نیافتند، و مجبور شدند در مزبله که در گودالی بوده و دور آن مرتفع بود، رفتند.
- عادت مستمر پیامبر نشسته بول نمودن بود، ولی برای بیان جواز ایستاده بول کردن این کار را انجام دادند.
- روایت نهی از ایستاده بول نمودن ثابت شده نیست، و روایت عایشه در عدم ایستاده بول نمودن پیامبر که ثابت شده است، در حد علم عایشه است، و عدم انجام این عمل را در خانه پیامبر اثبات می‌کند، نه در مزبله‌ای در خارج شهر.
- اینکه آن قومی که پیامبر در مزبله آنان ایستاده بول نموده، از این کار کراهتی نداشته بلکه خوشحال هم می‌شدند.
- اینکه آن مزبله مختص قوم نبوده.
- آن قوم به کسی که قصد قضای حاجت داشته، اذن این عمل را داده‌اند، یا به صراحت و یا به گونه‌ای که به این معناست.
- اینکه آن مکان سست بوده و احتمال پاشیدن آن وجود نداشته است.
- بعد از آن زمان، ایستاده بول نمودن منسوخ شده است. (قول أبوعوانه در صحيحش و قول ابن‌شاهين.)
- پیامبر ایستاده بول نمود، چون در این حالت اطمینان از عدم خروج ریح با صدا وجود داشته، و آنجا نزدیک شهر بود.
- پیامبر ایستاده بول نمود، چون در این حالت انسان از عدم خروج حدث از راه دیگر مطمئن است، به خلاف حالت نشسته (قول إمام مازري قاضي عياض)؛ و به همین دلیل از عمر نقل شده است. «قال عمر: البول قائماً أحصن للدبر.[4] ایستاده ادرار نمودن دبر را حفظ می‌نماید.»
با این همه توجیهات که برخی غیر منطقی هم می‌باشد، خواسته‌اند زیر بار نسبت جعل به این حدیث نروند؛ ولی دو مطلب دیگر هم در کتبشان دیده می‌شود:
نووی در شرح صحیح مسلم و ابن‌حجر در شرح صحیح بخاری آورده‌اند: «فثبت عن عمر بن الخطاب و زيد بن ثابت و ابن عمر و سهل بن سعد، أنهم بالوا قياماً...[5] ایستاده ادرار کردن عمر بن خطاب و زيد بن ثابت و عبدالله بن عمر و سهل بن سعد، به اثبات رسیده است، و همچنین از برخی دیگر از صحابه هم نقل شده است.»
در روایتی از عمر نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، وقتی او را در این حال دیده، او را نهی نموده است: «... عن نافع، عن ابن عمر، عن عمر، قال: رآني رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) وأنا أبول قائماً. فقال: يا عمر! لا تبل قائماً، فما بلت قائماً، بعد.[6] عمر گفت: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا در حالیکه ایستاده بول می‌کردم، دید و فرمود: ای عمر! ایستاده بول نکن. پس من بعد آن ایستاده بول نکردم.» با توجه به این دسته از روایات است که به خوبی انگیزه جعل و نسبت دادن آن روایات به ساحت مقدس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مشخص می‌گردد.

 

 

پی‌نوشت:

[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1402ق، ج1، ص62.
[2]. مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج5، ص402.
سنن ابی‌داود، سلیمان بن اشعث سجستانی، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1410ق، ج1، ص14.
صحیح مسلم، مسلم، بیروت: دارالفکر، ج1، ص157.
[3]. فتح الباری، ابن‌حجر، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر، ج1، ص285.
عمدة القاری، عینی، بیروت: دار إحياء التراث العربي، ج3، ص136.
شرح صحیح مسلم، نووی، بیروت: دار الكتاب العربي، 1407، ج3، ص166.
[4]. سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، ج1، ص102.
[5]. شرح صحیح مسلم، نووی، بیروت: دار الكتاب العربي، 1407، ج3، ص166.
[6]. سنن ابن‌ماجة، ابن‌ماجه قزوینی، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص112.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.