روش اقتدا به پیامبر رحمت

  • 1393/11/25 - 12:55
حضرت امیر (علیه السّلام) در خطابه‌ای، لزوم الگوگیری از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مطرح فرمودند: «... فتأسّ بنبیّک الأطیب الأطهر (صلی الله علیه و آله و سلم)، محبوب‌ترین بندگان نزد خدا، کسی است که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی کند.» سپس اوصافی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را که باید به آن تأسی شود ذکر فرمود؛ از قبیل اینکه بر خاک می‌نشست؛ متواضعانه می‌نشست...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت امیر (علیه السّلام) در خطابه‌ای، لزوم الگوگیری از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مطرح فرمودند: «... فتأسّ بنبیّک الأطیب الأطهر (صلی الله علیه و آله و سلم)،[1] محبوب‌ترین بندگان نزد خدا، کسی است که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی کند.» سپس اوصافی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را که باید به آن تأسی شود ذکر فرمود؛ از قبیل اینکه بر خاک می‌نشست؛ مانند بردگان، متواضعانه می‌نشست؛ گاهی سوار الاغ برهنه می‌شد و کسی را هم پشت سر خود سوار می‌کرد؛ و کفش و لباسش را به دست خود وصله می‌کرد. وقتی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) سفارش می‌فرماید که ما به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی کنیم، دربارۀ خود هم می‌فرماید من آن چنان به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی کردم که لباسم را از بس وصله زدم، دیگر خجالت می‌کشم به تعمیرکار بدهم، و به من می‌گویند دیگر این لباس را دور بینداز «أ لا تنبذها عنک[2] آیا زمان دور افكندن آن فرا نرسیده است.»

اکنون برای تأسی به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چه باید کرد؟ در اینجا ممکن است گاهی برداشت‌های نامناسبی شود. آیا باید در خانه یا در خیابان لباس وصله‌‎دار بپوشیم و خود، لباسمان را با دست وصله بزنیم؟ آیا این‌گونه باید تأسی کرد؟ یا باید الاغی پیدا کنیم و برهنه و بی‌‎پالان بر آن سوار شویم، و کسی را هم‌ردیف خود سوار کنیم تا به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی شود؟ یا مطلب چیز دیگری است؟ اوایل انقلاب بسیار شایع شده بود که الگوی مردها علی (علیه السّلام) است و الگوهای خانم‌ها حضرت زهرا (علیها السّلام) است. آنها که می‌گفتند الگوی ما حضرت زهرا (علیها السّلام) است، آیا مقصود آن بود که باید چادرهایشان را با لیف خرما وصله بزنند، تا از حضرت زهرا (علیها السّلام) الگو بگیرند؟ یا باید پارچۀ کرباسی به تن کنند تا به حضرت زهرا (علیها السّلام) شباهت بیابند؟ ممکن است برخی اشخاصی که فکر عمیق ندارند، بگویند معنا ندارد خانم‌ها لباس کرباسی بپوشند و چادرشان را با لیف خرما وصله بزنند؛ پس نمی‌توان حضرت زهرا (علیها السّلام) را الگو قرار داد؛ و خانم دیگری هم بگوید الگوی ما اوشین (هنرپیشۀ ژاپنی) است.[3]

پرهیز از تکلف و رعایت روش متعارف در زندگی؛ جان مایۀ اقتدا به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

حقیقت این است که گاهی الگو قرار دادن در قالب کار است، و گاهی در محتواست. زمانی خانه‌های عموم مردم، از خشت و گل بود و هنوز در بعضی بخش‌های ایران خانه‎‌های کاهگلی وجود دارد. در آن زمان اگر خانه‌ای را سفید می‌کردند، آن خانه، طاغوتی به شمار می‌رفت. پرده‌ای هم که می‌انداختند از کرباس و یا چیزی شبیه آن بود؛ یعنی چیز ارزان‌قیمتی بود. زمانی که من بچه بودم، وقتی از برد یمانی نام می‌بردند، خیال می‌کردم پارچۀ فاخری است. جزیه‌ای که در صدر اسلام معین می‌کردند، چند پارچۀ برد یمانی بود. ما گمان می‌کردیم مانند طاقه‌های ترمه است. بعدها در سفر مکه تصمیم گرفتیم برای عمل به استحباب، از برد یمانی کفن تهیه کنیم؛ دیدیم پارچۀ زبر و ارزان‌قیمتی است. ولی در آن زمان یکی از پارچه‌های زینتی بوده است. همچنین اگر اتاقی را سفید می‌کردند طاغوتی حساب می‌شد، یا اگر پارچه‌ای نقش داشت، خیلی استثنایی بود و انسان را به یاد زخارف دنیا می‌انداخت. چیزی که عادی و همه‌جا پردۀ کرباسی ساده باشد، وقتی در جایی پردۀ منقوش و تزیین‌شده باشد جلب توجه می‌کند. اینکه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند این پرده را از جلوی چشمم بردار، از آن‌رو بود که این پرده استثنایی بود و جلب توجه می‌کرد. ایشان فرمود وقتی این پرده جلوی چشم من است، مرا به یاد زخارف دنیا می‌اندازد. اما اگر چیزی باشد که در خانۀ هر فقیر و انسان متوسطی باشد، آدمی را به یاد زخارف دنیا نمی‌اندازد و جلب توجه نمی‌کند.

بنابراین رفتارهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند سوار شدن بر الاغ بی‌پالان و بی‌زین عجیب نبود؛ مردم فقیر عرب نمونه‌هایی از این چیزها داشتند. ایشان هم مقید نبود که الاغ حتما زین داشته باشد، و بر الاغ بی‌پالان هم سوار می‌شد. محتوای این کار، تواضع و اهل تکلف نبودن است؛ ولی قالب آن، سوار الاغ بی‌زین شدن بوده است. قالب را گرفتن نه تنها تأسی نیست، بلکه شبهۀ حرمت دارد؛ مانند لباس شهرت که خود جلب توجه می‌کند. امروز لباس وصله‌دار در جامعه پیدا نمی‌شود. ولی آن زمان، همۀ مردم لباس وصله‌دار می‌پوشیدند. امتیاز پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که مقید نبود تعمیرکار به لباس او وصله بزند، بلکه خود وصله می‌زد. پیش‌تر، پینه‌دوزی شغل بود؛ ولی اکنون الحمدالله سطح زندگی مردم بالا رفته است و پینه‌دوزی وجود ندارد. کفش را شش ماه یا یک سال می‌پوشند و کنار می‌نهند، ولی پیش از این، وقتی کفش پاره می‌شد، به آن وصله می‌زدند. امتیاز پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که مقید نبود تعمیرکار، کفش ایشان را تعمیر کند، بلکه خود، آن را می‌دوخت؛ اهل تکلف نبود.

پی‌نوشت:

[1]. نهج‌البلاغه، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، خطبۀ 160، ص 210.
[2]. نهج‌البلاغه، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، خطبۀ 160، ص 210.
[3]. صحیفۀ امام خمینی، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، تهران، ج 21، ص 251.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.