آیا پيامبر اسلام، انسانی فوق العاده و يا ساحر بوده است؟

  • 1393/11/08 - 08:01
اتهام نسبت به پيامبران الهی چيزی نيست كه تازگی داشته باشد و فقط امروز به نظر بعضی ها -كه دور از عصر پيامبر(صلّی الله عليه و آله) زندگی می كند و هرگز نه او را ديده و نه رفتار و گفتار او را احساس كرده است- خطور می‌كند، بلكه اين منطق، منطق مخالفين و معاندين همه پيامبران الهی بوده كه وقتی در برابر قدرت معنوی و غيبی پيامبران عاجز می‌گرديدند ...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر مراد از انسان فوق العاده، انسان نابغه و دارای كمالات انسانی باشد در آن شكی وجود ندارد كه پيامبر اسلام(صلّی الله عليه و آله) در عين حاليكه امّی و درس نخوانده بود،[1] از كمالات برجسته انسانی برخوردار بود و به خاطر همين نهايت كمال، محل نزول وحی الهی قرار گرفت. اگر مراد از از انسان فوق العاده، انسان جن زده و يا ساحر و يا شاعر و كاهن و امثال آن‌ها باشد البته اين اتهام نسبت به پيامبران الهی چيزی نيست كه تازگی داشته باشد و فقط امروز به نظر بعضی ها -كه دور از عصر پيامبر(صلّی الله عليه و آله) زندگی می كند و هرگز نه او را ديده و نه رفتار و گفتار او را احساس كرده است- خطور می‌كند، بلكه اين منطق، منطق مخالفين و معاندين همه پيامبران الهی بوده كه وقتی در برابر قدرت معنوی و غيبی پيامبران عاجز می‌گرديدند به آن تمسک ورزيده و پيامبران را گاهی به سحر و گاهی به شعر و جنون و كهانت و امثال اين عناوين متهم می كرده اند. خداوند خطاب به رسول اكرم(صلّی الله عليه و آله) می‌فرمايد: «به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمی شود.»[2] و يا می فرمايد: «بدين سان بر كسانی كه پيش از آن‌ها بودند. هيچ پيامبری نيامد جز اينكه گفتند ساحر يا ديوانه‌ای است».[3]

در قرآن كريم آيات زيادی درباره حضرت موسی(عليه السّلام) ذكر شده است كه سران بنی اسرائيل آن حضرت را متهم به افسون گری كرده است. مثلاً می فرمايد: «به يقين موسی را با آيات خود و حجّتی آشكار فرستاديم به سوی فرعون و هامان و قارون امّا آنان گفتند او افسونگر شيّاد است».[4] و در خصوص حضرت عيسی(عليه السّلام) می‌فرمايد: «و هنگامی كه عيسی پسر مريم گفت: ای فرزندان اسرائيل من فرستاده خدا به سوی شما هستم، تورات را كه پيش از من بوده تصديق می كنم و به فرستاده‌ای كه پس از من می‌آيد و نام او احمد است بشارتگرم، پس وقتی كه برای آنان دلايل روشن آورد گفتند اين سحر آشكار است».[5]

پيامبر اسلام نيز بر همين اساس توسط كفّار و دشمنان حق، با عناوين مختلف مورد اتهام قرار می‌گرفت. علاّمه طباطبائی ذيل آيه 8 سوره ذاريات می‌فرمايد كه مراد از «قول مختلف» در اين آيه شريفه سخنان مختلف كفار و مشركين درباره قرآن است كه آن را به بهانه‌های عجيب و غريب انكار می‌كند، گاهی می‌گويند قرآن سحر است و آورنده آن ساحر است و گاهی می‌گويند آورنده آن مجنون است و گاهی می‌گويند آن را شياطين و جنيان در او القاء كرده است و آورندگان آن كاهن است. گاهی می‌گويند قرآن شعر است و آورنده آن شاعر است و گاهی می‌گويند كه قرآن افتراء است و گاهی می‌گويند آن را بشری به پيامبر آموخته است و گاهی می‌گويند قصه‌ها و داستان‌های گذشتگان است كه آن را به كتابت در آورده است.[6]

خدای متعال اين منطق كفار را چنين زير سوال می‌برد كه: «آيا برای مردم شگفت آور است كه به مردی از خودشان وحی كردم كه مردم را بيم ده و به كسانی كه ايمان آورده‌اند مژده ده كه برای آنان نزد پروردگارشان سابقه نيك است؛ كافران گفتند اين (مرد) قطعاً افسونگر آشكار است؟».[7] عناد دشمنان اسلام نسبت به حق به قدری شديد بود كه در عين حاليكه محمد(صلّی الله عليه و آله)را مثل فرزندان خودشان می‌شناختند كه او پيامبر خداست، باز هم او را انكار می كردند و حق را می‌پوشيدند.[8] پس رسالت پيامبر اسلام در نزد اهل كتاب روشن و واضح بود چون در انجيل و تورات صفات محمد(صلّی الله عليه و آله) و صفات اصحاب و حتی هجرت آن حضرت بر آنان نازل شده بود. خصوصاً علمای اسرائيل به خوبی می‌دانستند كه محمد(صلّی الله عليه و آله) رسول خدا است، ولی در عين حال نسبت به او كفر می‌ورزيدند.[9] علاوه بر اين مطالب، اصلاً در تاريخ ديده نشده است كه هيچ ساحری ادعای نبوت كرده باشد. چون اگر با سحر و جادوگری امكان تثبيت ادعای نبوت وجود می‌داشت، سحره فرعون اين كار را می‌كردند و لكن آنان نه تنها چنين كاری را نكردند، بلكه به مجرد ديدن معجزه حضرت موسی(عليه السّلام)به خدا ايمان آوردند و به خاطر ايمان شان بلافاصله توسط فرعون به قتل و اعدام تهديد می‌شوند، ولی آنان در جواب گفتند باكی نيست ما رو به سوی پروردگار خود می‌آوريم.[10] مطلبی كه در اينجا مهم است اينست كه اولاً كدام كار پيامبر اسلام شباهت به سحر و جادوگری دارد كه باعث می‌شود بعضی‌ها فكر كند او ساحر بوده است نه پيامبر واقعی؟ ثانياً پيامبر واقعی دارای چه خصوصيات و معيارهای می‌باشد كه پيامبر اسلام آن را ندارد؟ و از چه راهی پيامبر واقعی قابل تشخيص است؟ جواب اين سوال‌ها به عهده كسانی است كه می‌پندارند پيامبر اسلام يك جادوگر بوده است نه يك پيامبر واقعی. شايد گفته شود قرآن معجزه جاويد و ماندگار رسول خدا(صلّی الله عليه و آله) باعث اين توهم می‌شود چون همه انبياء الهی به خاطر معجزاتی كه آورده‌اند به اين عناوين متهم می‌گرديدند!

بعد از قبولی اينكه از طرف خداوند بايد پيامبرانی براي هدايت، انذار و بشارت بشر فرستاده شود. بايد راهی وجود داشته باشد كه پيامبران بتوانند به وسيله آن نبوت خودشان را برای مردم به اثبات برسانند. به عبارت ديگر مدعی نبوت بايد نشانه‌ای از خداوند به مردم ارائه دهد، تا مردم بپذيرد كه او واقعاً فرستاده خدا است و اين نشانه چيزی جز معجزه نمی‌تواند باشد. چون هر چيز ديگری اگر به عنوان نشانه و آيت فرض شود، دسترسی مردم به آن منتفی نمی‌باشد. پس با سحر و جادوگری، علم و نبوغ علمی، قدرت و نيروی بدنی و امثال اين امور مادی و غير مادی، نبوت قابل اثبات نمی‌باشد چون همه اين امور در دسترس مردم قرار دارند و لذا هيچ پيامبری علم و دانش خود را به رخ مردم نكشيده‌اند و قدرت و نيروی بدنی و سحر و جادوگری را دليل بر نبوت شان قرار نداده‌اند. و فقط معجزه است كه از حوزه قدرت علمی و غير علمی بشر خارج است و در نفس هر كه خدا بخواهد اين قدرت را ايجاد می‌كند. قرآن كريم علاوه بر معجزات ديگر، از نظر استقامت و محكمی معارف آن و از نظر نظام تشريعی و اتقان معانی و اخبار غيب و اسرار خلقت، معجزه الهی و جاويد پيامبر اسلام می‌باشد. و معجزه كه برای اثبات منصب الهی به كار می‌رود بايد چيزی باشد كه ناموس طبيعت را خرق كند و ديگران از آوردن آن عاجز باشد.[11]

اگر به قرآن كريم رجوع شود و اندك دقّتی در مطالب آن صورت گيرد و لجاجت و سماجت در جهل مركب در كار نباشد، به وضوح برای مراجعه كننده ثابت خواهد شد كه قرآن از انديشه و فكر بشری چه ساحر و چه غير ساحر نمی‌تواند تراوش كرده باشد. و لذا بزرگترين دانشمندان قرن حاضر كه قرن علم، فرهنگ و تكنولوژی است در برابر حكمت‌ها و مطالب بلند و پر از ارزش های انسانی، علمی، اخلاقی، عبادی،‌تربيتی، اقتصادی سر تعظيم و تسليم فرود می‌آورند و با پيشرفت علم هر روز مطلب تازه‌ای از آن به دست می‌آيد. و صدها كتاب تفسير توسط مفسرين بزرگ برای آن نوشته شده است. آيا يک ساحر و يا يك شعبده باز و مجنونی كه تمام كارهای آنان خيالی و چشم بندی و لحظه‌ای و نابود شونده است می‌تواند كتابی با اين عظمت را بياورد؟! و آيا از كدام ساحری اين كار ساخته است كه بيشتر از يك میليارد پيرو داشته باشد كه در بين آنان كسانی در راه دين او جان نثاری نموده و از جان و مال خود بگذرد؟ و چگونه ممكن است كه قرآن سحر را موجب كفر می‌داند ولی آورنده آن ساحر باشد؟[12]

پی‌نوشت:

[1]. اعراف:157 و 158.
[2]. فصلت:43.
[3]. ذارايات:52.
[4]. غافر:24.
[5]. صف:6.
[6]. طباطبائی، محمد حسين، الميزان، قم، موسسه نشر اسلامی، ج17، ص282.
[7]. يونس:2.
[8]. بقره:147.
[9]. طباطبائی، محمد حسين، الميزان، ج1، ص327 و 334.
[10]. شعراء:50.
[11]. خويی، ابوالقاسم، البيان فی تفسير القرآن، بيروت، دارالزهرا، چهارم، 1395 ه.ق، ج1، ص31و35.
[12]. بقره:102.

منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات

بازنشر

دیدگاه‌ها

کسانی در بین مردم بودند که به وجود خدا بیش تر پی بردند ودرونشون اون ذات نیک پندار به وجود اومد و خودشونو از جامعه کنار کشیدند واز بیرون به دنیا نگاه کردند (ببینید بعضی وقتها ادم ها دنبال چیزی می گردن تو یه تیکه جا و فقط چشماشو رو همون جا بسته ولی یکی دیگه می یاد جایی می ایسته که دید باز تری داره وبیشتر می بینه) دیدند کارهای مردم را و روی کارهای انها فکر کردن وتونستند خوب رو از بد تشخیص بدن پس خداوند نیز از طریق وحی حال تو خواب یا بیداری بهشون انسانیت را اموخت پیامبر ها هم گفته هایی که به انها وحی می شد رو کتاب کردند یکی از این انسان ها محمد بود یکی دیگه زرتشت و...

به نام خدا کاش اون روز زود بیاد که همه به حقیقت پی ببرن،به حقیقت دین به حقانیت اسلام به بزرگی محمد (ص) از زحمات شما ممنونم انشاالله خداوند رحمان به اندازه خلوص نیتتون بهتون اجر بده و روز به روز شما و همه ی ما رو به هدایت واقعی نزدیکتر بفرمایند.. آمین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.