یوگا و اسلام !!!

  • 1393/06/20 - 09:29
بسیاری‌از کسانی‌که در ایران یوگا کار می‌کنند، تصور می‌کنند که تمامی مبانی یوگا اسلامی است و با پیوستن به یوگا هیچ کدام از عقاید اسلامی آن‌ها تضعیف نمی‌شود؛ غافل از این‌که بسياری از آموزه‌های اسلامی در كتاب‌های يوگا تبیین‌های غیر دینی یافته‌‌اند؛ به‌گونه‌ای که این تفسیرها با مبانی دینی فاصله زیادی دارند. مثلا به جای تاکید بر جایگاه رسالت و نبوت، بر گورو و تقدس او ( گورو همان قطب در يوگاست ) تاکید می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  بسیاری‌از کسانی‌که در ایران یوگا کار می‌کنند، تصور می‌کنند که تمامی مبانی یوگا اسلامی است و با پیوستن به یوگا هیچ کدام از عقاید اسلامی آن‌ها تضعیف نمی‌شود؛ غافل از این‌که بسياری از آموزه‌های اسلامی در كتاب‌های يوگا تبیین‌های غیر دینی یافته‌‌اند؛ به‌گونه‌ای که این تفسیرها با مبانی دینی فاصله زیادی دارند. مثلا به جای تاکید بر جایگاه رسالت و نبوت، بر گورو و تقدس او ( گورو همان قطب در يوگاست ) تاکید می‌شود و حتی در پاره‌ای از کتاب‌های یوگا صریحا از گوروها به عنوان کسانی‌که از جانب خدا فرستاده شده‌اند نام برده می‌شود. « براي رسيدن به انسانی كه برخوردار از انرژی روحاني است، پيدا كردن گوروی مناسب يا معلمی كه از جانب خداوند فرستاده شده‌اند بسيار مهم است [1] و گفته می‌شود: « گورو معلم روحانی است كه خود به درجۀ وحدت با ذات الهی نائل شده است ». [2] نقش گورو تا حد یک پیامبر الاهی در یوگا بالا می‌رود: « هيچ موجودی بدون رسالت پا به جهان نمی‌گذارد و انسان‌ها نيز رسالت‌هايی دارند و رسالت انسان رسيدن به درجۀ روشن‌بيني است و گورو كسی است كه به درجۀ وحدت با ذات خداوند نائل شده است و می‌تواند ديگران را برای روشن‌بيني، دستگيری نمايد ». [3] در یوگا، کتاب‌های کهن یوگا تبدیل به کتاب مقدس آسمانی می‌شوند و مطالعه این کتاب‌ها به عنوان عبادت و نیایش معنوی توصیه می‌شود؛ به گونه‌ای که مطالعۀ كتاب سُوادهيايا یک عبادت روحی و اثر بخش معرفی می‌گردد. [4] در یوگا به جای نمادهای دینی، خدایی به نام شیوا نه فقط نامش که مجسمه‌اش تبلیغ می‌شود. پدر یوگای ایران در این رابطه می‌گوید: « در اتاق مديتيشن شخصی خود تصويری از لُرد شيوا يا ديگر جلوه‌های خدايان را قرار دهيد. » [5]

همین طور در یوگا اماکن مقدس مانند مسجد و حسینیه نه از آن‌جهت که مکان عبادت الهی و مکان رشد معنوی و محل کسب رضای خداست، مورد توصیه قرار می‌گیرد و رفتن به مسجد نه از این‌جهت که انسان را به قرب خدا می‌رساند، سفارش می‌شود؛ بلکه از این‌جهت که انسان به ارتعاشات خالص نیازمند است  و چنیین ارتعاشاتی در مساجد و مکان‌های مقدس وجود دارند [6] رفتن به مسجد در کانون توجه قرار می‌گیرد. با چنین نگاهی فرقی بین کلیسا و مسجد نیست و اگر این ارتعاشات در یک بت خانه هم پیدا شود، چون میزانی از این ارتعاشات در بتکده هم وجود دارد، پس رفتن به آن‌جا هم جایز است. « دليل اين‌كه انسان‌ها مجذوب معابد می‌شوند اينست كه معابد ( مكان‌های مقدس مديتيشن ) از ارتعاشات خالص اشباع شده‌اند و اين اماكن سرور، آرامش و قدرت را به انسان برمي‌گردانند ». [7] درست است در یوگا هم بر دوری از امور منفی توصیه می‌شود و بر بد بودن و نامطلوب بودن دزدی، مواد مخدر، الكل و امثال آن تاکید می‌شود، اما باید دید که آیا نجات‌بخش بودن یک آیین به این است که انسان را فقط به دوری از دزدی و الکل دعوت کند؟ آیا یک آیین کامل و متعالی آیینی است که انسان کامل را انسانی به دور از موادمخدر و مسکرات تعریف کند؟ آیا شکوفا شدن ابعاد مختلف روح انسان با چنین دستوراتی به سامان می‌رسد؟ برای رسیدن به قله‌های شهود و معرفت آیا دوری از دزدی و مسکرات کافی است؟ نامطلوب‌بودن مواد مخدر و سرقت برای هر کسی که از قوه عقل بهره‌مند باشد هم قابل تشخیص است و اصولا این نوع دستورات در بسیاری از مکاتب کهن یافت می‌شوند و منحصر به یوگا نیست. براستی اگر قرار باشد که هر مکتبی که این‌گونه بیندیشد، نامزد کرسی « عرفان » شود و علم‌دار « معنویت » گردد، در آن صورت بسیاری از مکاتب ( هم چون na ) [8] در این جهت از یوگا جلوترند.

اذکار و اوراد مقدسی که در متون اخلاقی اسلام وارد شده است، با همین تاویل‌ها در یوگا دست به گریبان است. در کتاب‌های یوگا صریحا ادعا شده  « ذكرها در اسلام به عنوان مديتيشن توصيه شده‌اند ».[9] حتی ذکر و ورد به عنوان یکی از راه‌کارهای ریلکس زبانی تفسیر شده است [10] البته از آن‌جا که ذکرها در یوگا فقط با هدف سامان‌دادن به پراکندگی‌های ذهنی و آرامش روانی مورد توجه قرار گرفته‌اند، این انتظار از یوگا که این ذکر از یک پشتوانه معرفتی عمیق برخاسته باشد و به انسان تعالی معنوی بدهد، واقع‌بینانه نیست؛ چرا که تکرار الفاظ و عبارات در یوگا مهم هستند نه معانی و مصادیق. به همین علت این که ذکری معنادار است یا نیست، برای تسبیح خداوند یکتاست و یا در ستایش شیوا و کالی و دیگر الهه‌های هندی؛ چندان مهم نیست. با همین نگاه است که ذكر اُم ناما شيوايا « Om Namahshivaua »  كه از نقطه نظر مذهبي به معنای ستايشی از شيوا است ( من سر تعظيم بر شيوا فرود می‌آورم ) در یوگا سفارش می‌شود و برایش اثر روانی و روحی شمرده می‌شود. [11] چرا که در یوگا، ذکر و مانترا با قصد متعادل ساختن هيجانات ذهني و ساختار ذهن و تعادل‌دادن به ورودی وخروجی‌های ذهن  به کارگیری می‌شوند نه با انگیزه پیوند خوردن با عالم معنا.

عبادت و پرستش که در اسلام مخصوص خداوند است، در میان یوگی‌ها برای خدایان هندی و مجسمه شیوا و شاکتی هم مجاز شمرده می‌شود، با این‌ادعا که این نوع پرستش، بالاخره نیاز به پرستش در انسان را جواب می‌دهد و در نهایت منتهی به شناخت و شهود می‌شود. در چنین نگرشی به عبادت، نه تهذیب نفس و زدودن رذایل اخلاقی اهمیتی دارند و نه نظام معرفتی و جهان‌بینی صحیح و قابل دفاع؛ بلکه مهم وجود گونه‌ای از نیایش و پرستش در زندگی انسان است که با پرستش شیوا و کالی و تقدس لینگا هم حاصل می‌شود. چنین پرستشی همان میزان برای یک دزد کارائی دارد که برای یک یوگی.

« افراد پول‌پرست و مادی‌گرا لاكشيمی را پرستش می‌كنند، دزدان معمولا كالی را به علت جنبه‌ی ارعاب آميزش پرستش می‌كنند؛ اما سوامی‌ها تمايل به پرستش شيوا دارند، ما به دنبال وجود خاصی در وداها يا تجلی از شيوا و شاكتی هستيم تا به شناخت برسيم ». [12]

در بعضی از منابع یوگا از تعدادی از ستاره‌ها و سيارات كه حاكم بر سرنوشت انسانند نام برده شده و اذكار خاصي هم برای جلب رضايت اين سياره‌ها پيشنهاد گرديده است [13] هم‌چنین از كالي و شيوا و راما و ديگر خدايان هندو به عنوان جلوه‌های الهی نام برده شده و تقدیش شده‌اند. [14] از كالی كه يكی از خدايان شرور هندی است در كتاب جاپا يوگا به عنوان جلوه‌ای از ذات خداوند نام برده شده و عنوان شده که تكرار ذكر ماها كالی از آن‌جا كه اثرات ويژه‌ای بر روح انسان دارد فقط تعداد خاصی از افراد می‌توانند اين ذكر را تكرار كنند. [15]

از آن‌جا که با پذیرش تناسخ جایی برای پرداختن به جهان برزخ و قیامت وجود ندارد، عذاب‌های بعد از مرگ در یوگا به صورت رنج‌های این جهانی تصویر می‌شود و انجام کار خیر برای مرده در ارسال انرژی مثبت خلاصه می‌گردد؛ آن‌هم نه انرژی که نفعی برای مرده داشته باشد، بلکه کار خیر یعنی این که فردی که قصد دارد کار خیر انجام دهد، خودش حال خوب و درونی آرام  داشته باشد؛ بدون این که نیاز به عمل خارجی باشد و حتی بدون این که نیازی به دعا باشد. یکی از صاحب نظران یوگا در ایران در جواب این سوال که « هنگامي كه فرد به سرطان يا بيماري به رحمت خدا می‌پيوندد آيا راهی وجود دارد كه به او در انتقال از اين دنيا به دنياي ديگر كمك كنيم؟ » می‌گوید:

« سعی كنيد براي متوفی ارتعاشات مثبت بفرستيد. برای انتقال انرژی خود به فردی كه در رنج است اولين چيز اين است كه خود ذهنی متعادل و آرام داشته باشيد، شما نمی‌توانيد انرژی مثبت برايش ساطع نماييد اگر خود نگرانيد. پس اگر می‌خواهيد به فردی كه بيمار يا نزديك به مرگ است كمك نماييد، ابتدا بايد خود را در آرامش نگه داريد و ذهن را پاك و روشن سازيد و انرژی خود را زياد سازيد ».[17]

بماند که رهبران یوگا عملا تعلمیات خود را برتر از ادیان می دانند و در نوشته‌ها و گفته‌های خود، نارسایی و ناکارآمدی ادیان الهی را گوشزد می‌کنند: « تمامی آئين‌ها اعم از مسيحيت، اسلام، ميترائيس، متناسب با زمان و شعور انسان هر يك درك خاصي از عملكرد ذهن و كيهان داشتند كه اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف گرديده است ». [18] مناسب است جملاتی از پدر یوگای ایران ( که در سال آخر عمر وی در یک نامه به رهبر انقلاب نوشته شد ) نقل شود. وی بعد از 50 سال تبلیغ یوگا در ایران، حاصل تلاش خود را در این جمله که عصاره تعلیمات یوگا و دیگر مکاتب یک جا در اسلام آمده است، خلاصه می‌کند: « تکرار مسافرت‌ها موجب گردید ایالات هند را بازدید کنم، با مشاهیر و مدعیان روحی سخن گویم و سخن بشنوم و به روش‌های علمی ـ عملی آن‌ها که در ساختار ابدان فیزیکی و روانی ـ روحی تعادل ایجاد می‌کند آشنا شوم و نامتعادلی را به سوی تعادل رهنمون سازم. در شگفت شدم وقتی ملاحظه کردم آنچه خوبان همه دارند اسلام عزیز به تنهایی دارد ». [19]

پی‌نوشت:

[1]. جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني، ص199.

[2]. همان، ص 236.

[3]. همان ص 236.

[4]. جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني، ص 34.

[5]. گنجينه‌ اسرار يوگا، تأليف و ترجمۀ جلال موسوي نسب و ساناز فرهت، انتشارات فردوس، ص 108.

[6]. همان، ص 222.

[7]. همان، ص 222.

[8]. « ان. ای » یکی از روش‌های ترک اعتیاد است که چند سالی است در کشورهای مختلف رایج است. در کشور ما هم تحت نام معتادان گم‌نام معتادان به معتادان کمک می‌کنند. روش کار این انجمن به این صورت است که افرادی که در حال بهبودی به سر می‌برند به طور مرتب گردهم می‌آیند تا به کمک هم، پاکی خود ( از مواد مخدر ) را حفظ کنند.

[9]. همان، ص 45.

[10]. كتاب دايره المعارف يوگا، تأليف سووامي شيواناندا، ترجمه‌ي رضا رامز ص 33

[11]. گنجينه‌ اسرار يوگا، ص122.

[12]. گنجينه‌ اسرار يوگا، ص 186.

[13]. جاپا يوگا، ص133.

[14]. جاپا يوگا، ص 176 و 159 و 116.

[15]. جاپا يوگا، ص164.

[16]. مراد از انتقال، انتقال به عالم بعدی نیست؛ بلکه مراد انتقال به زندگی بعدی و همان دوره بعدی حیات است.

[17]. گنجينه‌ اسرار يوگا، ص 258.

[18]. گنجينه‌ اسرار يوگا، ص 48.

[19]. سید جلال الدین موسوی نسب، سال 1387

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.