آیا ارتباط با اولیاء الهی و طلب شفاعت از آنان صحیح می‌باشد؟

  • 1393/04/23 - 12:40
از دیگرشبهاتی که اهل‎‌سنت به شیعه وارد می‎‌کنند این شبهه می‌باشد که توسل به اولیاء الهی، و طلب شفاعت و یا استمداد از آنان، بر این اساس استوار است که میان ما که در این جهان زندگی می‌کنیم، و اولیاء خدا که در جهان پس از مرگ به سر می‌برند، ارتباط بر قرار است بنابراین به چه دلیل این ارتباط وجود دارد، در این مقاله به بررسی این شبهه می‌پردازیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیگر شبهاتی که اهل‌سنت به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که آیا ارتباط با اولیاء الهی و طلب شفاعت و استمداد از آنان صحیح می‌باشد؟

پاسخ:

دلایل روشنی، امکان ارتباط ما و اولیاء خدا؛ بلکه تحقق آن را ثابت می‌نماید، و تفصیل این مطلب در گرو بیان چند مقدمه است که در ذیل به آنها اشاره می‌کنیم:

الف: ارتباط دو جهان با یکدیگر

پس از اثبات حیات برزخی برای انسان‌ها، نوبت به وجود رابطه میان این جهان و جهان برزخ می‌رسد و این که برزخیان سخنان ما را می‌شنوند و میان ما و آنان ارتباط برقرار است.

در اثبات این اصل، آیات قرآنی از وجود رابطه بین ما و کسانی که در جهان برزخ به سر می‌برند، پرده برمی‌دارند و ما در اینجا برخی از این آیات را مطرح می‌کنیم تا روشن شود چگونه میان این دو نوع زندگی، رابطه وجود دارد و کسانی که از پل مرگ عبور کرده و گام در جهان دیگر نهاده‌اند هنوز پیوند خود را با ما قطع نکرده‌اند؛ که برای نمونه به دو مورد اشاره می‌کنیم:

1. شعیب ( علیه السّلام ) با ارواح قوم خود سخن می‎‌گوید:

« فأخذتهم الرّجفة فأصبحوافی دارهم جاثمین ».[ اعراف / 91 ] « زمین لرزه آنان را فرا گرفت، و در خانه‌های خود هلاک شدند ».

« الّذین کذّبوا شعیبا کأن لم یغنوا فیها الّذین کذّبوا شعیبا کانوا هم الخاسرین ».[ اعراف / 92 ] « گروهی که شعیب را تکذیب کردند، تو گویی در آن دیار نبودند. گروهی که او را تکذیب کردند، زیانکاران بودند ».

« فتولّی عنهم و قال یا قوم لقد أبلغتکم رسالات ربّی و نصحت لکم فکیف آسی علی قوم کافرین ».[ اعراف / 93 ] « از آنان روی برتافت و گفت: ای قوم من، من پیام‌های خدایم را به شما رسانیدم و شما را نصیحت کردم. چگونه بر گروهی که کافرند، اندوه بخورم ».

ظاهر آیه این است که او با ارواح امت خود به طور جدّی سخن می‌گوید و آنان را مورد خطاب قرار می‌دهد و از عناد مستمر آنان که پس از مرگ نیز با آنان همراه بود خبر می‌دهد، و می‌گوید: هم اکنون نیز ناصحان را دوست نمی‌دارید.

2. پیامبر با ارواح انبیاء سخن می‌گوید:

« وسئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أجعلنا من دون الرّحمن الهة یعبدون ».[ زخرف / 45 ] « از پیامبران پیشین بپرس آیا غیر از خدای رحمان، خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد ».

ظاهر این آیه این است که پیامبر می‌تواند با پیامبران گذشته، که در جهان دیگر به سر می‌برند تماس گرفته و از آنان موضوع وارد در آیه را بپرسد.

ب: مرگ انسان پایان زندگی نیست

آیات قرآن به روشنی گواهی می‌دهد که مرگ، پایان زندگی نیست، بلکه دریچه‌ای است برای یک زندگی نوین، و انسان با عبور از این رهگذر به حیات جدید و عالمی کاملا نو، کام می‌نهد؛ عالمی که برتر از جهان ماده و طبیعت است.

« و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله أموات بل أحیاء ولکن لا تشعرون ».[ بقره / 154 ] « به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، نگویید مرده‌اند، بلکه آنان زندگانند، ولی شما احساس نمی‌کنید ».

« و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربّهم یرزقون ».[ آل عمران / 169 ] « گروهی را که در راه کشته می‌شوند، مرده مپندارید بلکه آنان زندگانند که نزدخدایشان روزی می‌خورند ».

ج: جهان آفرینش و علل معالیل

جهان آفرینش بر اساس اسباب و مسبّبات استوار است، و نظام علت و معلول بر آن حکم فرماست. هر پدیده‌ای در جهان به دنبال سبب ویژه‌ای پدید می‌آید، و در عین حال، خود آن پدیده نیز در پدیده‌های دیگر اثر می‌گذارد، و تأثیر سبب در مسبب‌ها به امر الهی و طبق مشیت او صورت می‌پذیرد. خدای متعال این نظام را آفریده و میان پدیده‌ها، رابطۀ علّیت و معلولیت پدید آورده است.[1]

 

منابع:

[1]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 127 ـ 136.

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.