کُردها کریم‌خان را قهرمان ملت کُرد می‌نامند! شگفتا که زندیه را قاجارها که مورد پشتیبانی دو ایل بزرگ کُرد یعنی#اردلان و#مکری بودند، نابود کردند. زندیه توسط دو ایل کُرد اردلان و مکری نابود شد(دکتر مجتبی مقصودی، همگونی جمعیتی و توسعه ملی در ایران، صفحه‌‌۱۴۲) . دکترقدرت‌گراوند در رساله‌دکتری خود(جغرافیای‌تاریخی‌لُرستان)صفحه‌۹۷‌نوشته: کریم‌خان‌زند(بی‌خیر)به‌نوعی عمل کرد که گویا دشمنی جز لُر و لک و کُرد ندارد به‌همین‌سبب زاگرس و به‌ویژه لُرستان گرفتار جنگ‌ها و کشمکش‌های ویران‌گری شد که تنها با سقوط زند(بی‌خیر)و روی‌کارآمدن قاجار خاتمه یافت. کریم‌خان‌زند بیش‌ازهمه با والیان‌لُرفیلی مشکل‌داشت که علتش‌تاریخی‌بود زیرا والیان با داشتن تاریخی‌طولانی از حکومت‌گری حاضرنبودن زیر علَم او بروند بنابراین لرستان درعهد زندیه چندقدم به‌عقب‌برگشت . دکتررجایی درکتاب ایران‌وکریم‌خان‌صفحه‌۵۷‌نوشته: زند شعبه‌ای از طایفه لُر محسوب می‌گردد برخی به اشتباه زند را کُرد می‌دانند زیرا نواحی استقرار این طایفه در خط مماس مناطق لُرنشین و کُردنشین قرارداشت لذا رسوم و فرهنگ لُری و کُردی طوایف‌مجاور درهم آمیخته و بر لهجه، گویش و نام‌گذاری این طوایف تاثیر گذاشته‌ اما بنا به نقل برخی متون‌تاریخی(رستم‌التواریخ و مجمل‌التواریخ)کریم‌خان همواره خود را لُر معرفی می‌کرده‌ . تاریخ‌کمبریج‌جلد‌۷‌صفحه‌۶۴‌: زند گروه کوچک شبان(چوپان)بودن منشأ آنان از لرهای‌شمالی‌اند . تاریخ‌گلستانه‌صفحه‌۱۴۷‌: زند قبل‌از کریم‌خان در زاویه خمول و گمنامی به‌سر می‌بردند و تنها‌۷۰‌خانوار بودند . دکتررجایی درکتاب‌کریم‌خان صفحه‌۶۲‌‌:کریم‌خان‌‌زن پسر ایناق(نام‌ترکی)بود که طبق گفته‌خودش در گردنه‌های ملایر خر می‌دزدید و به‌علت راهزنی توسط نادرشاه به دره‌گز خراسان تبعید شدن. درتاریخ‌گلستانه‌صفحه‌۴۶۲‌داستان سرقت زین‌اسب‌طلایی توسط کریم‌خان درسپاه نادرشاه آمده . قزوینی‌درکتاب‌فوایدالصفویه‌صفحه‌۱۴۱‌: زند طایفه‌ای پست‌بُنیاد و اراذل‌نَهاد بود . تاریخ‌گلستانه‌صفحه‌۴۷۶‌: کریم‌خان از اذله خلق(مردم‌پست)و از کم‌پایه‌ترین طبقه و قطاع‌الطریق(راهزن)بود . درکتاب سرجان‌ملکم‌صفحه‌۵۵‌آمده: کریم‌خان حتی نوشتن نمی‌دانست و نسب شایانی نداشت و در اردوی نادر منصب و امارتی نداشت . جان پِری درصفحه‌۲۹‌: کریم‌خان با استفاده از غنایم، مزدوران بیشتری دراختیار گرفت و به بهانه حمایت از شهرها، مناطقی را متصرف شد . کریم‌خان بین مردم محبوبیت ومشروعیت نداشت لذا نوه‌شاه‌سلطان‌حسین‌صفوی(شاه‌اسماعیل‌سوم)را به‌تخت نشاند و خود وکیلش شد و لقب وکیل‌الرعایا از حیله‌‌گری اوست نه دلسوزی وگرنه چرا طبق‌‌تاریخ‌گلستانه‌صفحه‌۱۷۹‌به تخریب کُردستان کمر همت بست و سنندج و کرمانشاه را ویران نمود؟ . نصیرخان حاکم لار درجنوب شیراز تا آخرعمر زیربار زندیه نرفت . سفرنامه‌ نیبور نوشته مردم ایران از کریم‌خان‌زن متنفرند رفسنجانی سال‌۷۴‌: در حق کریم‌خان اغراق کردند و کریم‌خان را رمان‌نویس‌های تهران بزرگ کردند هندی‌ها به آتش میگن آگنی و لک‌ها میگن آگر رضا اقبالی درکتاب امنیت و انتظامات صفحه‌‌‌۱۸۳‌ آورده که طوایف دلفان خصوصاً#کاکاوند به کرمانشاه دستبرد می‌زدند. منوچهر احتشامی درکتاب خوزستان در عصر ناصری، صفحه‌‌۸۸‌،‌‌ به شرارت#کاکاوندها در کرمانشاه اشاره کرده‌ است. حتی امیدعلی نجف‌زاده درکتاب مردم‌شناسی لک صفحه‌‌‌۱۳۲‌ آورده: بین مردم شهرنشین#هرسین و لک‌های عشایر تضاد فرهنگی بوده و مردم هرسین حتی اجازه دفن محمدصادق بهرامی کاکاوند را در قبرستان هرسین ندادند و هر موقع لک‌‌ها برای خرید به هرسین می‌رفتند جوانان هرسین به لک‌ها هتک حرمت کرده و کلاه‌‌های آنان را برداشته و پرت می‌کردند یا طایفه#صله‌صله به بروجرد، ملایر و نهاوند دستبرد می‌زدند که به اشتباه الوار معرفی شدند درصورتی‌که#لک بودند . در روزنامه وقایع‌‌اتفاقیه در محرم‌‌‌۱۲۷۴قمری، شماره‌‌‌۳۴۳، صفحه‌‌۷‌ آمده: دسته#قطاع‌الطریق(راهزن)از طایفه#حسن‌وند به عزم دست‌برد عابرین، چندشب دور#خرم‌آباد کمین کرده و چندین فقره دست‌برد زدند یا بیرانوندها به#بروجرد و اراک می‌‌رفتند و دست به شرارت می‌‌زدند حتی حبیب‌الله نوبخت درکتاب تاریخ پهلوی صفحه‌‌‌۸۱ اسم طوایفی که در لُرستان، همدان و کرمانشاه، عامل شرارت و نا امنی شده‌ بودند را نام می‌برد که تماماً#لک هستند . درکتاب#اطلس‌تاریخی‌ایران رضا فرنود آورده که خاندان عرب#بنی‌دلف(اجداد#دلفان‌ها)در#همدان حکومت داشتند و شهر#کرج‌ابودلف در نزدیکی اراک یادگار بنی‌دلف‌عرب است. همچنین زبان‌کُردی جدای از زبان‌پهلوی بوده‌ و لکی لهجه‌ای از کُردی‌است . درکتاب دانشنامه جهان اسلام، جلد‌‌۱۸، صفحه‌‌۴۶، آمده:#دلفان نام فردی#نهاوندی ذکر شده که درگذشته به خاوه گریخته اما برخی محققان نام دلفان را برگرفته از نام یکی از#سرداران_عرب مشهور به#ابودلف_عجلی می‌دانند که در#قرن_سوم_هجری تیولی درهمدان داشته بر این اساس به‌نظر می‌رسد دلفان ابتدا به#مکانی_جغرافیایی اطلاق شده‌ و طوایف ساکن آن حدود به تدریج #نام_منطقه_را_بخود_گرفته‌اند(یعنی اصلا دلفان نیستند بلکه نام منطقه مسکونی به آنها اطلاق شده) . مهدی‌وزین‌افضل درکتاب تاریخ ایران صفحه‌‌۱۵۲، می‌نویسد:#بنی‌دلف سلسله#عرب‌تباری بود که درحدود#همدان حکومت داشته و طایفه#دلفان از نسل او هستند و به شجره‌نامه‌شان که خود را از نسل#حجازی‌عرب می‌دانند بسیار منطبق است . دلفان اصالتاً#عرب و از نسل#ابودلف‌عجلی‌عرب است و حکومت محلی#بنی_دُلف را هم در همدان درقرن سوم تاسیس کرده بودند . در دلفان طایفه مومه‌وند(میوند چهارلنگ بختیاری‌اند و بعداز قیام علیمرادخان میوند زمان نادرشاه از الیگودرز به دلفان و پلدختر تبعید میشن)، چواری(طرحانی‌اند)، سنجابی و ذهابی(کُرد کرمانشاه‌اند)، ایت‌وند(ایت‌ به‌ترکی یعنی سگ)و اولادقباد(آذربایجانی‌اند)، فلک‌الدین(از نسل فلک‌الدین حسن هشتمین اتابک لُرند)، قلایی‌ها هم لُر و لُرزبانند. . #ایت‌وند هم اصالتا تُرکند و #ایت به #ترکی یعنی #سگ . در دلفان طایفه #اولاد‌قباد و ایت وند تورک آذربایجانند