افزودن نظر جدید

فکر می کنم سال هشتاد و پنج یا چهار یکی از دوستان به زور و اصرار من را چند جلسه به کلاس ایشان برد که آن زمان در زیرزمین ساختمانی در خیابان ستارخان تشکیل می شد و هنوز انقدر بزرگ نشده بود که به ساختمان باکلاس جردن برسد ...البته خودش صرفنظر از ادعاهایش چندان آدم بدی به نظر نمی رسید منتهی توسط گروهی احاطه شده بود که ظاهرا هیئت وزرای ایشان بودند و ماشالله هرکدام لیست طویلی از استعدادهای درخشان بودند که می شد سیرک کاملی راه انداخت تا خلق الله ببینند و شاخ دربیاورند ! در انتهای دوره هم یک فقره مدرک درمانگری به دست ما دادند و مفتخر به لقب درمانگری شدیم و در انتهای مدرک کذایی به شدت توصیه شده بود که مبادا در راه های شر از آن استفاده کنیم ! هرکس می دید واقعا امر بهش مشتبه می شد که نکند واقعا این مدرک به درد کاری هم بخورد حالا خیر و شرش به کنار . چندسال قبل در یک میهمانی خانمی گفت من به یکی از مریضام فلان توصیه را کردم و من خیلی تعجب کردم چون اصلا به پزشک جماعت شبیه نبود . پرسیدم شما پزشک هستید گفت خیر . گفتم دندان پزشک ؟ فرمودند خیر بلکه درمانگر فلان سبک هستم و پیش شاگرد مستقیم آقای طاهری دوره دیدم ! گفتم پس همکاریم ! منتهی من پیش خودش دوره دیدم و هنوز جرات نکردم جائی عنوان کنم ! واقعا ای کاش به درد می خورد و خودم از همه برای درمان واجب ترم ! از شوخی گذشته بدترین عارضه این گونه مکاتب خرد گریزی و ادعای انواع میانبرها در علم و دین است که برای جوانها یا افراد دیگر می تواند دام و تله بزرگی باشد
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.