افزودن نظر جدید

پاسخ : سلام مجدد . فرمایش شما صحیح است و انجام اعمال خارق العاده یا به قولی کرامات دلیلی بر عارف بودن انسان نیست و در هندوستان تا دلتان بخواهد مرتاض هست که قادر به اعمال عجیب و غریب هستند ولی آیا واقعا راه آنها به سمت قرب الهی است؟ من در آن چند سطر منظورم کسانی بودند که احتمالا در سن و سال جوانی با خواندن شرح حال برخی از عرفا و شرح کرامات آنها جذب این مسائل می شوند و قسمت جلوه های ویژه ! این مباحث برای آنها شگفتی آور و خوشایند است . و اگر هدف انجام کارهایی است که پیش دیگران شاهکار تلقی شود و دنبال تحسین و میخ کوب کردن خلق الله هستید با دنبال کردن هرکدام از رشته های علمی یا هنری و نهایتا متخصص شدن در آن به این هدف می رسید . هرچند که انسان اگر صرفا به دنبال تایید گرفتن از دیگران باشد سرانجام خوشایندی نخواهد داشت و اتفاقا این از آن بلیات است که هزار نوع شر از آن تولید می شود . منتهی در یک سن و سال خاص که انسان هنوز به یک هویت شخصی دست پیدا نکرده طبعا واکنش بقیه در برابر اعمال وی خیلی مهم جلوه می کند و مثل فوتبالیستی است که گل زدن را به خاطر هورا کشیدن تماشاچی ها دوست دارد .خلاصه بگویم منظور من جوانها بودند . آخر خودم تا دلتان بخواهد وقت و انرژی در راه سراب و بیراهه های منتهی به هیچ هدر داده ام . کسی نبود که چراغی باشد یا دست راست را نشان بدهد و بگوید این راهی که افتان و خیزان می روی به هیچ دریاچه خنک و زلالی نمی رسد و چشمان تو محو سراب است . باور کنید عین علف هرز بار آمدم . آزمون و خطای محض ، که سهم خطاهای من وزنی ویران کننده داشت . اگر گفتم هیچ کسی نبود که راهی نشان بدهد منظورم این نبود که بی کس و تنهای مطلق بودم . شاید گاهی چراغی هم کورسو می زد یا نجوای هشداری شنیده می شد . منتهی من نمی دیدم و نمی شنیدم و برادامه سفر بر این بیراهه ها اصرار داشتم . ناپلئون می گوید هم سردار خوب و هم سردار بد هردو اشتباه می کنند . منتهی یک سردار بد بر تکرار اشتباه خود اصرار دارد . باید جای چو من باشی تا درک کنی معنی اصرار بر اشتباه چیست و چه طعم تلخی و چه تلخی مزمن و پایان ناپذیری....از اینها گذشته شروع این چندسطر چه ربطی به انتهای آن دارد؟ هیچ ربطی ندارد و مشکل از تداعی های نامربوط ذهن من است والسلام .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.