افزودن نظر جدید

ما باید به دو نکته توجه کنیم:۱-شاهنامه ی فردوسی وحی منزل نیست که همه چی در اونه حقیقت محض باشه.۲-زمان نوشته شدن شاهنامه:فردوسی زمانی شاهنامه رو نوشت که بسیاری از کتاب ها و منابع تاریخی از بین رفته بودند و انچه که باقی مانده بود نیز در معرض نابودی بود و فردوسی با نوشتن شاهنامه از منحدم و نابودی انهاد جلوگیری کرد.منابعی که فردوسی از اون برای نوشتن شاهنامه بهره گرفت اکنون موجود نیست(بسیاری از منابع فردوسی رویات سینه سینه بود , و شاهنامهٔ ابومنصوری(که نیمه کاره بود) و بعضی از کتبی که امروز نابود شده اند) پس با در نظر گرفتن این موضوع طبیعیست که بعضی مطالب در شاهنامه نیومده باشه یا غلط باشه.(که این نکته خیلی حائز اهمیت است) در اینکه فردوسی ادم باسوادی بوده شکی نیست. اما نمیشه با قاطعیت گفت فردوسی به تمام منابع دسترسی داشته(مثل طبری و..... که بطور محدود در دسترس بود) و کوروش رو میشناخته.(چون سندی برای این حرف نیست) این یک فرضیست. حالا در ثانی اگر بپذیریم(فرض کنیم) که فردوسی به منابع یهود , طبری و... دسترسی داشته حق داشته در مورد کوروش سردرگمی داشته باشه .این منابع بطور کلی با هم متضادند و فردوسی با چندگانگی روبرو بوده. *مثلا شما همون روایت طبری رو نگاه کن.طبری برا داستان خیالی خودش اصلا سند موثقی ذکر نمیکنه . و داستان بطوریه که هضم اون برای خواننده مشکله.طبری کوروش رو دست نشانده و سردار بهمن اردشیر (اردشیر یکم هخامنشی)میدونه و در کمال تعجب کوروش رو پسر سام و پسر نوح میدونه!!!! (کوروش یک نام ایرانیست در حالیکه نسب نامش در تاریخ طبری اسراییلیست این اصلا قابل قبول نیست) *یا در روایت حذفیه که برادران این سایت بطور قاطع انرا رد کرده اند و معلوم نیست در چه زمانی این روایت جعلی وارد اسلام شده. *یا در کتاب اردشیرنامه و عزرانامه، کوروش حاصل ازدواج استر و اردشیر است!!!! یا درکتاب مقدس کوروش پادشاه ماد و فارس است. و.... این روایات متضاد کار را برای فردوسی مشکل مینمود و او با یک داستان درست و موثق روبرو نبود (مسلمانان هم که تورات نوشته دست یهود رو قبول نداشتند و اونو تحریف شده میدونستند) پس طبیعیست که فردوسی به سردرگمی شده باشد و در مورد کوروش سکوت کرده باشد (که من این مورد رو موثق نمیدانم چراشو توضیح خوام داد) **همانطور که شرح دادم در زمان فردوسی منابع کمی برای نوشتن شاهنامه وجود داشته. اگه در شاهنامه دقت کنیم میبینیم فردوسی علاوه بر کوروش , اسامی خیلی از پادشاهان ایرانو نیاورده مانند پادشاهان ایلام , پادشاهان ماد و بسیاری از پادشاهان هخامنشی(مانند خشایار شاه داریوش اول کمبوجیه و...) و حتی اشکانی(که وجودشان مسلمه). اگه فردوسی از کل تاریخ اگاهی داشت چرا نامی از این پادشاهان نیاورده ؟؟ این نشان میدهد که فردوسی از کل تاریخ کشور باخبر نبوده(اسنادی را نداشته).یکی از مدارکی که میتوان از خود شاهنامه ذکر کرد مسعله ی پادشاهی بهمن اردشیر بعد از گشتاسب است.گشتاسبی که فردوسی از ان صحبت میکند و زمان زندگی زرتشت را در زمان او میداند بر اساس تحقیقات تاریخی حدود ۴۰۰۰ سال پیش در شرق کشور بود و فردوسی بلافاصله بعد از او نام بهمن اردشیر را می اورد (حدود ۱۵۰۰ سال به یکباره گم میشود) این نقص شاهنامه بخاطر نبودن مدارک کافی تاریخیست. به همین دلیله که نام بسیاری از پادشاهان در شاهنامه نیامده و طبیعیست.(و این نظر درست است) *** در مورد پادشهان پیشدادی که در شاهنامه اومده نمیتوان به یقین نظر داد. از نظر فردوسی تمام این پادشاهان (از پیشدادیان گرفته تا ساسانیان ) همه منظم و بدنبال یکدیگر بوده اند یعنی فردوسی در تخمین زدن تاریخ کشورش دچار اشتباه شده که این اشتباه بخاطر فقدان منابع تاریخی در ان زمان بوده. **در مورد کتیبه کورش و منشورش نمیتوان به این راحتی اظهار نظر کرد. بسیاری از محققان و پزوهشگران این منشور و کتیبه ها را موثق میدانند و من در این نر اکثریت رو قبول دارم.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.