افزودن نظر جدید

سلام سامان جان .. ممنون که وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی ... بنده موظف نبودم که جواب سوالات شما را بدهم ولی چون پیگیر بحثم و دوستدارم دانسته های خودمو دیگران رو محک بزنم تا جایی که ذهنم و منابعم یاری میکرد جواب شمارو دادم ... پاسخ های بنده بسیار بسیار به بحث مربوطه و باید بگم تمام جواب سوال های شما در بین نوشته هام داده شده پس خواهشا دقیق تر مطالعه کنید. در رابطه با تطبیق خدایان گنفون مفصلا توضیح دادم و نیازی به تکرار نیست ... در رابطه با قربانی برای فرشتگان توضیح دادم که مقصود از قربانی و نذر به فرشتگان تقدیم ثواب ان به عنوان هدیه(نه به عنوان رشوه و فدیه ) به فرشتگان است و مقصود از ان تبرک از خداست ... مگر چنین نیست که شما شیعیان برای امامان قربانی میکنید این را چگونه توصیف میکنید؟؟(لطفا پاسخ دهید) در کجای قران به قربانی کردن برای امامام تاکید شده ؟؟ غیر از این این در زمره ی احکام مطرح شده ... قربانی برای فرشتگان در گاتها نیست ولی به عنوان یک عمل شایسته برای تبرک به خدا در احکام دین زرتشت مطرح شده و بس(چون انگیزه و هدف این عمل با انی عملی که در زمان زرتشت بوده زمین تا اسمان تفاوت دارد)..... در رابطه با اینکه کوروش چرا میترایی نبوده و زرتشتی است بطور بسیار بسیار مفصل توضیح دادم و مدارک اراعه کردم و بیان داشتم ((اصلا کشت و کشتار و سوزاندن و ویران کردن در شمار افتخارات بزرگ این شاهان بشمار میرفت .اعتقاد به خدایان خشمناک و خود خواه که به وسیله ی کاهنین سوداگر و فریبکار بر جامعه تحمیل میشد در فرهنگ مردم تاثیر مستقیم داشت و مکرو حیله و قساوت ثمره ی ان بود در بین ارایی ها نیز پولی تئیسم و کاهن امیری توام با قربانی و اعتقاد به خدایان متلون و هوسران رواج داشت و اجازه ی رشد طرز تفکر چون افکار کوروش و داریوش را نمیداد (پس اگه کوروش پیرو دین میترایی بود فاقد این طرز افکار بود))) ....قضیه اینجاست که شما فقط نیمه ی خالی رو میبینی نه شما به عنوان کسی که تحقیق میکنید باید هرد روی قضیه را ببینی ... رفتار والا و انسانی کوروش دم از تعلیم گاتایی او دارد (شما فقط خشم کوروش را دیدی ولی صفات والای انسانی و احترام به ایین ها و ازادی انتخابی را که در سخنانش هست را نمیبینی .. این نشون میده شما فقط دنبال نقطه ضعفی نه بحث منطقی)(در کجای ایین میترا به احترام گذاشتن به دیگران و اهداف والای انسانی سفارش شده؟(لطفا سند رو کنید) در حالی که اگر کمی شرایط ان زمان را درک کنید میبینید که ایین های ان زمان جز انکه مردم را در فضایی از وحشت و ترس نگه میداشت و دکانی را برای کاهنان (به انگیزه ی دوشیدن مردم) ایجاد میکرد چیز دیگری نبود ... رفتار کوروش و داریوش و طرز افکار انها تاثیر پذیری انها را از دین زرتشتی مسلم ساخته و بس و تذکر دادم که انها اگر در چنین خانواده و ایین رشد نمیکردند ان فضا اجازه ی رشد تفکر چون افکار کوروش و داریوش را نمیداد.(اگر کوروش شخصی میترایی بود (بر اسا تعالیم ایین میترا)شخصی متعصب میبود که نبود) در ضمن قبلا در یکی از کامنت هایی که شرح دادم گفتم که هیچ یک از انسان ها معصوم و بیگناه نیستند(بر خلاف عقیده ی شما .... اگه کمی منصفانه و منطقی تحقیق کنید به این نتیجه خواهی رسید) من نگفتم کوروش اشتباهی نداشته است ... هرکسی ممکنه اشباهاتی داشته ولی برای انکه پیام کار انها روشن شود باید شرایط ان زمان را درک کرد و براساس معیار ان زمانها سنجید نه معیار امروز(چه بسا کارهایی در گذشته درست بوده ولی با معیار امروز سازگار نیستند.)... در ضمن موارد رو باهم قاطی نکنید ... کتیبه و نوشته های کرتیر و واردشیر بابکان و ... ربطی به کوروش ندارد ... شما اول موضوع بحث رو روشن کن که میخوای در مورد کرتیر و ادرشیر بحث کنی یا کوروش؟؟ در رابطه با کرتیر گفتم بنده اطلاعات کاملی ندارم ... ولی انچه مسلم است که زمان ساسانیان با هخامنشیان کاملا تفاوت داشت چرا چون حکومت ساسانی یک حکومت مذهبی (کاهن امیری ) بود در حالی که هخامنشیان دین از سیاست جدا بود ... در زمان هخامنشیان دین زرتشتی دارای تشکیلات کلیسایی درباری نبود(برعکس زمان ساسانیان). این یک چیز جا افتاده در دنیاست که حکومت دینی افت دین خواهد بود ... نمونه قرون وسطی مسیحی ... مسیح دم از بخشش و مهربانی میزد ولی حکومت مسیحی در قرون وسطی همه را از دم تیغ میگذراند و حرف ها و حدیث هایی رو به مسیح نسبت میداد که اصلا مسیح(ع) هیچگاه بر زبان نیاورده بود.دقیقا همین مساعل در زمان ساسانیان اتفاق افتاد.از نظر زرتشت و مفهوم پیام گاتایی ان چنین حکومتی جایز نیست.چون دین تا زمانی که قدرت ندارد و در دل مردم جای دارد حامی مردم است ولی وقتی قدرت میگیرد بلای جان مردم خواهد شد چون خود را کلام خدا میداند با بدست اوردن قدرت و تحمیل کردن سلطه ی خویش تمام پیروان ادیان و مذاهب دیگر را نیز نابود میکند(یعنی تغییر ماهیت میدهد مانند دین مسیحیت در قرون وسطی یا همین حکومتی که در کشور هست نمونه و مثال روشنی برای گفته های من است)البته حرفای من به این معنا نیست که ساسانیان همش در قتل و قارت چپاول مردم بودن در دوره هایی نیز شکوفایی به اوج رسیده ولی متسفانه در بسیاری از دوران های دیگر خلاف این واقعه مشهود است. در جامعه ایی که دین روحانی دینی حاکم شود(بسیاری از پادشاهان ساسانی موبد بوده اند) تعصب کورکورانه به وجود میاید و چون خود را حقیقت ناب و دیگران کافر و مشرک میدانند قتل و جنایت بیشتر میشود (چون به عقیده ی خود این کشت و کشتار و سرکوبی شدید را عبادت میدانند) بارها دیده شده انسانی که ازار یک موجود کوچک را گناه میداند بارها بارها انسان هایی به اسم خدا کشته و عبادت میداند (این حاصل حکومت کلیسایی و دینی است و حاصل ان جز تعصب کورکورانه نخواهد بود که عقل را نابود میکند) و... /// از موضوع بحث خارج نشویم ... شما گفتی چرا پدران داریوش در کتیبه های خود نامی از اهورا مزدا نیاورده اند (منظور شما دقیقا کدوم کتیه از اجداد داریوشه من کتیبه ای از پدران کوروش و اجداد پدری انها ندیده ام )(لطفا سندی اراعه دهید). درباره دین اجداد داریوش صحبت مفصلی کردم و یک نمونه تاریخی که در کتیبه ی بیستون از زبان داریوش نقل کردم و توضیحاتم کافی است./// در رابطه با مجسمه ی بالدار گفتی نظراتی که اراعه کردم منسوخ شده ... نه عزیزم شما منابع و سندای اشتباه خوندی از همین رو اشتباه قضاوت کردی ... بعل نام خدایی است که جوامع باستانی بسیاری در سرزمین میان‌رودان(بین‌النهرین)، آنرا می‌پرستیدند. (نه در ایران) .به ویژه کنعانیان که او را خدای «باروری» و «حاصل‌خیزی» و از مهم‌ترین خدایان پرستش‌گاه می‌دانستند.... من برای اینکه بحث مجسمه ی بالدار روشن شود مثال هایی میزنم مثلا صلیب :صلیب که نشانه اعتقادی مسیحیان است ... هر کسی ممکن است که فکر کند که برای اولین صلیب فقط در بین مسیحیان باب شده یا اختراع شده در حالیکه چنین نیست ... تاریخ گواه آن است که فینیقی‌ها و کارتاژها مجازات اعدام با صلیب را گاه اعمال می‌کردند اما این رومیان بودند(که در اثر ارتباط با این فرهنگ) کاربرد گسترده آن را باب کردند. تنها بردگان و بدترین جنایتکاران به صلیب کشیده می‌شدند. یا در گذشته‌های دور صلیب نماد صلح و دوستی بوده‌است.برای مثال آمن هوتب جهارم(یکی از فراعنه مصر و معروف به آخناتون)که مردی صلح جو بود، برای پادشاهان کشورهای دیگر صلیب‌های طلایی به نشانهٔ صلح می‌فرستاد تا از جنگ جلوگیری کند. در آیین مهر پرستی یا میتراییسم صلیب نماد و آیکون خورشید بودنمونه آن در نقش رستم و صلیب پارسی وجود دارد .. این نشان میدهد علامت صلیب هم که نماد مسیحی شده، چیز تازه‌ای نبوده و تقریبا دو هزار سال پیش از پیدایش مسیحیت نماد آشوری‌ها بوده است. مصریان نیز همین نماد را سمبل زندگی جاوید می‌دانستند.در آیین مهر پرستی یا میتراییسم، صلیب نماد خورشید بود. نمونه آن در “نقش رستم ” وجود دارد. اما خود صلیب که دستگاه منفور اعدام بردگان بود، با مصلوب شدن مسیح به نماد عشق تبدیل شد(این نشان میدهد که مسیحیان در اثر برخورد با این فرهنگ و جوامع و مذاهب مختلف (مخصوصا ایین میترا)از انان تاثیر پذیرفته و صلیب را با تعریفی دیگر در دین و جامعه ی خود وارد کردند). در رابطه با مجسمه ی بالدار که مسلما بعد از کوروش در زمان اردشیر دوم هخامنشی ساخته شده چنین امری مشهور است ... که مفاهیم جامعه ی ایران و مصر و بین النهرین در اثر ارتباط با هم در امیخته و به عنوان نمادی نو مورد استفاده ی ایرانیان درامده ... به نطر من این نماد فرکیانی و یا فرشته بالدار است و بسیاری از کتب و دانشمندان ایرانی حتی معترف همین قضیه اند //دکتر سید حسین صفوی در مورد این مجسمه به صراحت مینویسد: ((این مجسمه ... ابدا متعلق به کوروش نیست و اکثر دانشمندان برآنند که این پیکر نه متعلق به کوروش اول و نه متعلق به کوروش دوم کوچک برادر اردشیر دوم بلکه خواسته اند ملکی را بنمایانند که در حال پرواز است و دست خود را برای رد کردن ارواح شریر بلند کرده )) در کتاب «تخت جمشید» نوشته مهرداد بهار- نصراله کسرائیان دقیقا در توضیح همان نقش جنجالی به صراحت نوشته شده «فرشته بالدار».کتاب تخت جمشید ، مهرداد بهار- نصراله کسرائیان، تدوین شهریار ایزدی ترجمه سودابه دقیقی، چاپ چهارم، 1372، ص 95 در کتاب سرزمین مهرو ماه تخت جمشد، نقش رستم، نقش رجب، پاسارگاد» در رابطه با همان مجسمه به اصطلاح کوروش سابق نوشته شده : پاسارگاد – فرشته بالدار .سرزمین مهروماه، تخت جمشید، نقش رستم، نقش رجب، دکتر فرخ سعیدی، سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول، تهران، 1376، زتصویر منسوب به کوروش سابق . اشتباه ان باستان شناسانی که ان مجسمه را بعل دانسته بخاطر شباهتی بوده که بین انها وجود داشته در حالی که تشابه دلیل و مدرک نمیشود .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.