افزودن نظر جدید

دوست عزیز داخل و خارج پرانتز ندارد مهم این است که شما به تحریف معنوی قران پرداخته اید چنانکه آیت الله مصباح یزدی گفته است: «تحریف هایی که درباره متن قرآن کردند غالبا معنوی است» http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=117574 از مشکلات اسلام و مسلمین پرسیده بودید، در کتب اسلامی هست و بسیاری علمای اسلام آنها را بیان کرده اند. از جمله: طبق تحقيق شريف يحيي الامين 480 فرقهء اسلامی وجود دارد که همه با هم اختلاف و نزاع دارند و بعضا به قتل هم نیز کمر بسته اند و برای کار خود استناد به آیات قران مجید و احادیث می کنند. تفرقه در اسلام بیداد کرده است: چنانکه رسول اكرم پيش بيني فرموده بودند كه،"ستفرق امّتي علي ثلاث وسبعين فرقة؛ كلها في النارالا واحدة"(=بزودي امت من 73 فرقه خواهدشد كه همهء انها درآتش اند مگريكي ازانها). در احادیث مردم را چهارپایان می دانند: دركتاب "اصول كافي" كه يكي ازچهار كتب معتبر نزد شيعيان است، درجلد3،ص340، مي فرمايند: " النّاسُ كُلُّهُمْ بَهائِمُ- ثَلاثاً- الا قَليلٌ مِنَ الْمؤمِنينَ، وَالْمؤمِنُ غَريبٌ- ثَلاثَ مَرّاتٍ".[=مردم همگي چهارپايانند_ اين جمله را سه بارتكرارمي كرد،سپس مي فرمود: جزاندكي ازمؤمنين؛ومؤمن غريب است_ اين جمله را هم سه بارمي فرمود.]. امام صادق ع دربارهء مؤمنين شيعه مي فرمايند: " زن مؤمن ازمردمؤمن كمياب تراست ومرد مؤمن كمياب تراز كبريت احمراست. كدام يك ازشما كبريت احمررا ديده ايد؟!"( اصول كافي، ص340/ مترجم توضيح مي دهد كه درزبان عرب چيز كمياب را به كبريت احمر[اكسير] تشبيه مي كنند). امام باقرع مي فرمايند: " مردم همگي چهارپا هستند[ اين جمله را سه بار تكرار فرمود] جزاندكي ازمؤمنين، ومؤمن غريب است [اين جمله را هم سه بارتكرارفرمود]( همان،ص340). امام صادق ع مي فرمايند: " هان به خدا اگرمن درميان شما سه تن مؤمن پيدا مي كردم كه حديث مرا نگه دارند وفاش نكنند، روا نمي دانستم هيچ حديثي را از آنها نهان دارم"(همان) سديرصيرفي گويد: خدمت امام صادق ع رسيدم وعرض كردم: به خدا كه خانه نشستن براي شما روانيست، فرمود: چرا اي سدير؟! عرض كردم: براي بسياري دوستان و شيعيان وياوراني كه داري . به خدا كه اگراميرالمؤمنين ع به اندازهء شما شيعه وياورودوست مي داشت، تيم وعدي ( قبيلهءابوبكروعمر) نسبت به او طمع نمي كردند( وحقش را غصب نمي نمودند)[ توضيحات پرانتزها ازخود كتاب اصول كافي است] . فرمود: اي سدير، فكرمي كني چه اندازه باشند؟ گفتم: صدهزار. فرمود: صدهزار؟! عرض كردم آري، بلكه دويست هزار، فرمود: دويست هزار؟! عرض كردم: آري وبلكه نصف دنيا، حضرت ازسخن گفتن با من سكوت كرد وسپس فرمود: برايت آسانست كه همراه ما تا ينبع بيائي؟ گفتم: آري. سپس دستورفرمود الاغ واستري رازين كنند، من پيشي گرفتم والاغ را سوار شدم، حضرت فرمود: اي سدير، مي خواهي الاغ را به من دهي؟ گفتم: استرزيباتروشريف تراست، فرمود: الاغ براي من رهوارتر است، من پياده شدم، حضرت سوارالاغ شد ومن سوار استر وراه افتاديم تا وقت نماز رسيد؛ فرمود: پياده شويم نماز بخوانيم، سپس فرمود: اين زمين شوره زار است ونمازدرآن روا نيست، پس به راه افتاديم تا به زمين خاك سرخي رسيديم، حضرت به سوي جواني كه بزغاله مي چرانيد نگريست وفرمود: اي سديربه خدا اگرشيعيانم به شمارهء اين بزغاله ها مي بودند، خانه نشستن برايم روا نبود. آن گاه پياده شديم ونمازخوانديم. چون ازنماز فارغ شديم به سوي بزغاله ها نگريستم وشمردم، هفده رأس بودند".( همان،صص: 341-340) " وحمران بن اعين گويد: به امام باقرع عرض كردم: قربانت، چه اندازه ما شيعه كم هستيم، اگردرخوردن گوسفندي شركت كنيم آن را تمام نكنيم، فرمود: خبري شگفت ترازاين به تو نگويم؟ مهاجرين وانصار(پس ازپيغمبرازحقيقت ايمان) بيرون رفتند مگر_با انگشت اشاره كرد_ سه تن،( سلمان ومقداد وابوذر). حمران گويد: عرض كردم: قربانت، عمارچگونه بود؟ فرمود: خدا رحمت كندابا اليقظان عمار را كه بيعت كرد وشهيد كشته شد. من با خودگفتم: چيزي بهتر ازشهادت نيست( پس چرا عمارهم مثل آن سه تن نباشد؟). حضرت به من نگريست وفرمود: مثل اين كه تو فكر مي كني عمارهم مانند آن سه تن است، هيهات، هيهات( كه مثل آنها باشد). وبالاخره ازامام كاظم ع نقل شده است: "چنين نيست كه هركه به ولايت ما معتقد شد مؤمن باشد، بلكه آنها همدم مؤمنين قرارداده شده اند".( همان، ص342).
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.