افزودن نظر جدید

وندیداد کتابی از مجموعه کتابهای اوستاست و هیچ بحثی در این نیست. اما اگر نوشتار مرا به تمامی خوانده باشید، اوستا یک کتاب دینی و آسمانی نیست. اوستا را موبدان دوره های گوناگون نوشتند که همگی انها زرتشتی هم نبودند! در ایران باستان ادیان و باورهای گوناگونی از جمله زروانی ، مانوی ، مزدکی ، میترایی ، و... نیز بوده اند اما اگر هرچه به گذشته می رویم نام و نشان ادیان محو تر می شود دلیل ان وجود انجمن مگه و راهبرد اصلی ان پیرامون انجمن دوستی جهانی است که همه را تحت راهبردی ویژه بهم پیوند می دهد و از ایجاد مرزها می کاهد... اما هرچه تاریخ را به سمت دوره های نزدیکتر به ویژه دوره ساسانی ورق بزنیم متوجه یک نکته مهم می شویم که ان را پنهان نگه داشته اند. با روی کار امدن موبدان و به حاشیه کشاندن مغان ، دین اشوزرتشت که در گستره ی انجمن مگه و بدور از تعصب و دستور و مذهب گرایی و براساس اموزش و فلسفه ی گاتها پیشرو بود به مذهبی تبدیل شد که بویژه در دوره ساسانی به هرچیزی شبیه است غیراز انچه گاتها گفته. درواقع هرانچه از اموزه ها و گفته های دوره های دور و نزدیک بود (چه از زرتشتیان و چه از ادیان و مذاهب و فرق دیگر ایران باستان) را روی هم نهادند و مجموعه اوستا را به مردم شناساندند. در این دوره ها گاتها درک نمیشد و تنها بعنوان سرودهای فوق مقدس نگهداری و از بر میشد... انچه در وندیداد امده دستورات ایینی برای همان دوره زمانی ویژه و با همان امکانات و دانش همان زمان است. ان روز هم باید کسی چون شما میگفت چرا تا دیروز فلان روش را داشتیم و از امروز اموزه های جدیدی را باید بپذیریم!؟ مانند این است که ما بگوییم مسلمانان چرا تا دیروز یک محکمه ی اسلامی داشتند و یک دارالحکومه و خزانه و خلیفه و ... و امروز بانک داری اسلامی از کجا امده است؟!
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.