چرا عثمان از نفرین شدگان پیامبر حمایت کرد؟

  • 1392/09/19 - 20:49
یکی از اشتباهات تاریخی عثمان این است که وقتی او به خلافت رسید ،بر خلاف عهدی که در شورای شش نفری با عبد الرحمن بن عوف در عمل به سنت و سیره رسول خدا بسته بود، گام برداشت و نه تنها به سیره آن حضرت عمل نکرد بلکه در جهت عکس آن ، اقداماتی را مرتکب شد که کاملا سیره آن حضرت را نقض می نمود .

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_یکی از اشتباهات تاریخی عثمان که از دیدگاه شیعیان از جمله مطاعن وی محسوب می شود این است که وقتی او به خلافت رسید و قدرت را در دست گرفت بر خلاف عهدی که در شورای شش نفری با عبد الرحمن بن عوف در پایبندی به سنت و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله بسته بود، گام برداشت و نه تنها به سیره آن حضرت عمل نکرد بلکه در جهت عکس آن ، اقداماتی را مرتکب شد که کاملا سیره آن حضرت را نقض می نمود . یکی از آن اقدامات جریان باز گرداندن حکم بن عاص و مروان بن حکم از طائف بود و لغو تبعید آنها بود .

قبل از هر چیز لازم است ابتدا این دو شخصیت را بشناسیم ، و پس از آن ببینیم برخورد خلیفه سوم با آنها چگونه بوده است.

مروان کیست ؟

مروان بن حکم بن ابی العاص اموی به قولی در سال دوم هجری متولد شد . مالک می گوید : او در روز جنگ احد یعنی سال سوم هجری متولد شده لذا طبق قول مالک زمان رحلت رسول خدا ، مروان حدودا 8 سال داشته است.مروان ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ندیده است زیرا وی در خردسالی به همراه پدرش حکم بن ابی العاص به دستور آن حضرت به طائف تبعید شدند از این رو وی را نمی توان صحابی رسول الله دانست.
عائشه می گوید : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پدر مروان و خود او را که در صلب پدرش بود لعنت کردند .(1)
عبد الرحمن بن عوف نیز می گوید : هر کسی صاحب فرزند می شد فرزندش را نزد پیامبر می آورد تا آن حضرت در حق او دعا کند . هنگام تولد مروان وقتی او را نزد حضرت آوردند ، پیامبر صلی الله علیه و آله با قورباغه خواندن مروان و پدرش هر دوی آن ها را لعن کرده و فرمودند : الوزغ ابن الوزغ الملعون بن الملعون (2)
حاکم نیشابوری حدیث یاد  شده را صحیح می داند و می گوید : هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه (3)
این جریان آن قدر شهرت داشت که مردم مدینه  در جریان واقعه حره به خاطر خیانت و نقش مروان در جنایات آن ، او را وزغ بن وزغ صدا می زدند .(4)
عبدالله بن زبیر هم می گفت : قسم به خدای کعبه که حکم بن ابی العاص و فرزندان او مورد لعن و نفرین پیامبرند .(5)
شواهد حاکی از آن است که او یکی از بدتری دشمنان امام علی علیه السلام و اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود
به عنوان نمونه وی در خطبه های نماز جمعه امیر المومنین علیه السلام را دشنام می داد (6)

پس از شهادت امام مجتبی علیه السلام با اینکه آن حضرت وصیت کرده بود تا او را در جوار رسول خدا  صلی الله علیه و آله دفن کنند ولی مروان از این کار جلوگیری کرد و گفت : به خدا قسم مادامی که شمشیر در دست دارم اجازه چنین کاری را نخواهم داد (7) و سرانجام باعث تیر باران شدن جنازه آن حضرت شد. (8)

ابن ابی الحدید می گوید : مروان والی مدینه در روز رسیدن سر مبارک امام حسین علیه السلام به مدینه خطبه خواند و سر مبارک امام را با دو دستش برداشت و گفت : ای خنکای سر تو در دستان من ( کنایه از خوشحالی وی ) سپس با بی شرمی تمام سر مبارک امام را به طرف قبر مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله پرتاب کرد و گفت : ای محمد این روز عاشورا مقابل روز بدر .(9)
او کسی است که قبر رسول خدا ص را سنگ خوانده و ابوایوب انصاری را از زیارت قبر شریف آن حضرت و تبرک جستن به آن باز داشت

لکه های ننگ در سرتاسر زندگی او بسیار است تا جایی که بسیاری از علمای اهل سنت نیز وی را مذمت کرده و معتقدند که او اصلا جزء اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله نبوده است

اکنون پس از شناخت اجمالی مروان و پدرش به زمان به خلافت رسیدن عثمان بر می گردیم ، و با کمال حیرت و تعجب می بینیم که وقتی عثمان به خلافت رسید با بی توجهی به لعن و نفرین رسول خدا در مورد این دو نفر و تبعید آنها ، فورا دستور داد تا آن دو را محترمانه از طائف بر گردانند و پس از بازگشت آنها مناصب مهم حکومتی را به آن دو سپرد و بذل و بخششهای فراوانی را به آن ها کرد .
مثلا گفته شده که او در یک بخشش 500 هزار درهم را از بیت المال مسلمین به مروان داد و در بخششی دیگر 200 هزار درهم به او داد و فدک را که ملک طلق حضرت زهرا سلام الله علیها بود به او بخشید .
او به این هم اکتفا نکرد و دختر خود را نیز به تزویج مروان در آورد و او را داماد خود نمود .و در نهایت مروان را کاتب خود قرار داد.

حال چند سوال مهم و تامل برانگیز را مطرح می نماییم:

مگر عثمان در شورای شش نفری انتخاب خلیفه ، با پذیرش این شرط که به سنت و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل نماید ، به خلافت نرسید ؟
مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله، مروان و پدرش را تبعید نکرده بود ؟
مگر سیره رسول خدا از همان ابتدا لعن و نفرین آن دو نفر نبود ؟
مگر مروان دشمن امیر المومنین و اهل بیت رسالت نبود ؟
پس چرا عثمان سیره و سنت رسول خدا را زیر پا گذاشت و از نفرین شدگان آن حضرت حمایت نمود ؟

 

 

 

منابع :
[1] المستدرک علی الصحیحین - حاکم نیشابوری 4/528 کتاب الفتن و الملاحم ح 191/8483
[2] همان 526 حح 185/8477
[3] همان
[4] طبقات الکبری - ابن سعد 5/67شرح حال عبدالله بن حنظله
[5] سیر اعلام النبلاء - ذهبی 2/108 شرح حال حکم بن ابی العاص
[6] همان 3/478 شرح حال مروان ش 102
[7] همان 2/605 شرح حال ابوهریره ش126
[8] مقاتل الطالبین - ابوالفرج اصفهانی ص48 و 49 شرح حال امام حسن علیه السلام
[9] شرح نهج البلاغه - ابن ابی الحدید معتزلی -4/71ذیل خطبه 56

دیدگاه‌ها

برادر این مردک عثمان که حق الهی حضرت علی را بلعید انتظار دارید دشمنان حضرت علی را در دامن حکومت خود نگیرد .این معلوم است برای روبرو شدن با اهل بیت به زنا زاده ها نیاز داشته است.

سلام دوست عزیز؛ این روایت که پیغمبر خدا وقتی مروان نوزاد بود وی را وزغ پسر وزغ گفت؛ صحیح نیست؛ هم از لحاظ سند و هم برای اینکه چرا باید پیغمبر خدا در حضور مادر یا پدر مروان نوزاد به او وزغ پسر وزغ بگوید!!!؟ آیا اینکار از پیغمبر خدا که رحمت برای عالمیان است سر میزند!!؟ آیا این ایجاد کینه در پدر و مادر مروان نمی کند!!؟ و مثلاً وقتی مروان بزرگ شد پدر و مادرش به او بگویند که این مرد وقتی نوزاد بودی به تو فُحش داد؛ آیا این سبب کینه و دشمنی نمی شود!!؟ و اصلاً پیغمبر خدا که همه کارهایش عقلانی است چرا بایست برای خودش دشمن تراشی کند و به نوزادی در حضور پدر و مادر او چنین بگوید!!؟ این روایت جعلی مرا به یاد دروغی که بر حضرت عیسی(علیه السلام)بسته اند و در کتب نوشتند می اندازد که به زن کنعانی دردمند که برای شفای فرزندش به عیسی مسیح علیه السلام پناه آورده بود گفت: سگ؛ و لابد فرزندش هم توله سگ خواهد شد این حرفها و رفتارها از پیغمبران خدا روا نیست

با سلام حکم بن ابی العاص بن امیه، عموی عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه بود. با پژوهش هایی که در مورد رجال انجام دادم به این پاسخ رسیدم و نظرم اینه که با اینکه عثمان جزو اولین مسلمانان بود، اما شدیدا سنت جاهلیت را پاس می‌داشت و بعد از فوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم این خصوصیت که بنی امیه همگی داشتند را آشکار و علنی کرد و بسیاری بدعتها در دین آورد. حتی برای عروسی دخترانش با پسران حکم، بدعت شگفت انگیزی آورد. یک پنجم یا همان خمس بیت المال مسلمین را به عنوان هدیه ازدواج به دخترش مریم و دامادش مروان حکم داد و مدتی بعد هم دختر دیگرش با برادر مروان حکم ازدواج کرد و دوباره خمس بیت المال را به دختر و دامادش هدیه داد. من احساس میکنم چون خلیفه بود، توهم استغفرالله یامبر بودن داشت. جاهلیت به معنای واقعی کلمه اهیا شد. حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم را پستچی می‌پنداشت که گفت پیامبر تفسیر وضو گرفتن را در مسح پا کشیدن می‌دانست اما تفسیر من از مسح کشیدن پا، شستن پا هست. حضرت علی علیه السلام در خطبه شقشقیه فرمودند سومی(عثمان) با خلافت خودش و خانواده پدریش همچون شترانی که با ولع خاصی میچرد، اموال و بیت المال مسلمین را خوردند و بدعتها در دین آوردند تا جایی که اعمالش جانش را گرفت

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.