عدم تطبیق تاریخی کورش و کیخسرو (از نگاه ابوریحان بیرونی)

  • 1394/02/03 - 16:49
آیا ابوریحان بیرونی گفته است که کورش همان کیخسرو است؟! آیا ابو ریحان معتقد بود که کورش از شاهان ایرانی است؟ در پاسخ باید بگوییم ک خیر! به هیچ وجه! ابوریحان به صراحت می‌گوید که کورش جزو شاهان ایران نبود. به صراحت می‌گوید که کورش تنها و تنها دت نشانده بهمن اردشیر بود. می‌گوید ادعای یونانیان -درباره اینکه کورش شاه ایران بوده- دقیق نیست. بلکه ناشی از خلط مبحث است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کورش هخامنشی از جمله اشخاصی است که پیرامون او سخن بسیار است. لیکن جالب است بدانیم که در منابع ایرانی،‌ وی چندان شخصیت خوشنامی نیست. حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، با اینکه زندگی شاهان ایران باستان را به نظم درآورد، اما هیچ نامی از کورش نمی‌آورد. حتی منابع ساسانی هیچ نامی از کورش (به عنوان شاهِ شاهان) و تاریخ هخامنشیان نیاوردند. گویی وجود آنان را باور نداشتند، یا به قدری آنان را بدنام می‌دانستند که از آوردن نام آنان شرم داشتند. از سویی برخی می‌کوشند که به هر تزویر، جایی در منابع تاریخی ایران برای کورش باز کنند. از جمله تلاش عده ای برای تطبیق شخصیت کورش هخامنشی، با کیخسرو پادشاه کیانی ایران باستان است. تطبیقی که بیش از هر چیز مصداق هذیان‌گویی است. عجیب اینکه برخی می‌کوشند برای اثبات این ادعا، به ابوریحان بیرونی استناد کنند (که مثلاً ابوریحان گفته است که کورش همان کیخسرو است) که البته ابوریحان به خوبی نادرست بودن این ادعا را بیان کرده است.

نگاهی به سخنان ابوریحان بیرونی پیرامون کیخسرو و کورش

ابوریحان بیرونی پیرامون شخصیت کیخسرو و کورش دو دیدگاه را مطرح می‌کند. دیدگاه اول بر مبنای متون ایرانی، و دیدگاه دوم بر اساس متون غربی (یونانی).

- دیدگاه اول: ابوریحان می‌گوید که طبق منابع ایرانی، بهمن اردشیر، شاه بزرگِ ایران بود و کورش عامل دست‌نشانده او در کَلده (بابِل) بود. از همین روی، طبق گفته ابوریحان بیرونی، کورش جزو ملوک کلدانی شمرده می‌شود. نه جزو شاهان ایرانی.[1] نکته اینکه کلدانیان به هیچ وجه آریایی نبودند. بلکه سامی (و احتمالا عرب) بودند. اسکن:

اسکن: ابوریحان می‌گوید کورش شاه ایران نبود. بلکه دست نشانده بهمن اردشیر در بابِل بود:

اسکن: ابوریحان در فهرست شاهان ایرانی هیچ اسمی از کورش نمی‌برد:

همچنین روشن است که طبق کلام ابوریحان، بهمن اردشیر، 240 سال پس از مرگ کیخسرو به حکومت رسید.[2] کورش نیز در زمان بهمن اردشیر می‌زیست و دست‌نشانده او بود. لذا کورش بر اساس متون ایرانی ابداً نمی‌تواند شخص کیخسرو بوده باشد، چون نه از حیث زمان زندگی، و نه از حیث جایگاه اجتماعی هیچ شباهتی با هم ندارند. طبق گفتار ابوریحان بیرونی، کورش تنها یک حاکم دست‌نشانده بود و تا آخر عمرش چنین بود، اما کیخسرو؛ شاهِ شاهان بود. از سویی کورش حداقل 240 سال پس از کیخسرو می‌زیست.

- دیدگاه دوم: ابوریحان پس از ذکر دیدگاه منابع ایرانی؛ از نگاه منابع غربی هم به این مسئله پرداخته است و گفته که کورش (طبق ادعای یونانیان و رومیان) از شاهان ایران بوده است. لیکن ابوریحان، حرفی از تطبیق کورش و کیخسرو نزده است. اسکن:

اصلاحیه و نکته مهم: ابوریحان وقتی به بیان پادشاهان کلدانی (که آریایی نبودند و بلکه در بین النهرین حکومت می‌کردند) می‌رسد، می‌گوید "از دید اهل مغرب" کورش کیخسرو است. نه از دید ایرانیان (بلکه از دید اهل غرب). همچنین ابوریحان به نقد دیدگاه یونانیان و رومیان پرداخته و درباره این ادعا می‌گوید: «در کتاب‌های سیَر و اخبار که از روی کتب اهل مغرب نقل شده، ملوک ایران و بابل را نام برده اند و از فریدون که نزد آنان یافول نام دارد شروع کرده اند تا دارا که آخرین پادشاه ایران است ولی با آنچه می‌دانیم از حیث عدد ملوک و نام‌های ایشان و مدت پادشاهی و اخبار در دیگر احوال ایشان اختلاف دارد و آنچه بوَهم سبقت می‌جوید این است که ملوک ایران را با عمّال ایشان در بابل روی‌هم‌رفته نامبرده اند.». ایشان (ابوریحان بیرونی) به صراحت، به «غیر ایرانی» و «غیر دقیق بودن» این دیدگاه اشاره کردند و این نظر را سخن اهل مغرب (غربی‌ها) و ناشی از خلط مبحث معرفی کرده اند و تنها برای رعایت امانت و برای اینکه متاع خود را به سنگ تمام فروخته باشد(!) دیدگاه غربی‌ها را بیان نمود. اسکن:

سرپرسی سایکس (متوفای 1965) در این رابطه می‌گوید: «بسيارى از نويسندگان اروپایى و عموم ايرانی‌هایی كه احوال كورش كبير را شنيده ‏اند، او را با كيخسرو تطبيق می‌كنند، اما نمی‌توان تصديق نمود. به دليل اينكه كيخسرو همان كاواهوسروا (Kava Husrava) می‌باشد كه در افسانه‏‌هاى هند و ايرانى مذكور و راجع به دوره قبل از تاريخ می‌باشد. بارى كيخسرو پس از چشيدن گرم و سردهاى زيادى به مدد رستم بر افراسياب غلبه كرد و بالاخره او را گرفته اسير نمود و به كينه خون پدرش سياوش به قتل رسانيد».[3] و این سؤال همچنان باقی است، که اگر به راستی کورش انسانی وارسته بود، پس چرا منابع کهن ایرانی تا این حد از آوردن نام او (به عنوان شاهِ شاهان) گریزان بودند؟!

خلاصه کلام

۱. ابوریحان بیرونی، کورش را جزو شاهان ایران نمیداند.
۲. ابوریحان کورش را یکی از حاکمان دست نشانده کلده (بابل) معی داند.
۳. ابوریحان، در فهرست شاهان ایرانی، نامی از کورش نمی‌برد. بلکه می‌گوید غربی‌ها در اثر خلط مبحث و از روی اشتباه کورش را همان کیخسرو نامیده اند.

پی‌نوشت:

[1]. ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، تهران: نشر امیرکبیر، 1363. ص 129-130 و 149-150 و همچنین: پیشگفتار: صفحه بیست و هفت.
ابوريحان بيرونى، الآثار الباقية عن القرون الخالية، تهران، مركز نشر ميراث مكتوب، 1422 ه.ق، ص 24-26
همچنین بنگرید به «کورش در نگاه طبری و بلعمی».
[2]. ابوریحان بیرونی، همان، ص 150-151
اقبال یغمایی، زگفتار دهقان (شرح شاهنامه به نظم و نثر)، تهران: انتشارات توس، ص 259-470 (ذیل پادشاهی کیخسرو، لهراسب، گشتاسب و بهمن.)
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه (نسخه مسکو)، ذیل زندگانی پادشاهان فوق.
[3]. سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، تهران‏: نشر افسون‏، 1380، ج 1، ص 179 (متن).

تولیدی

دیدگاه‌ها

واقعن چرا؟؟؟

چون کورش پرستها دروغ گو هستن

چرا کورش باید کیخسرو باشه وقتی که کیخسرو چند صد سال یا حتی چند هزار سال قبل از کورش زندگی میکرده ! عقل هم خوب چیزیه

عقل که خوب چیزی هست ولی وقتیکه کورش پرستها از این نعمت محرومن چه میشه کرد؟

آره عقل چیز خوبیه ابوریحان داره هزیون میگه و داره فقط راجعب شاهنامه و کیخسرو که از دوره ساسانیان هستش ربط داده به دوره هخامنشیان که تقریبا هزار اندی سال فاصله داره سخن میگه سوال اینجاست که چرا باید تاریخ نویسان بنام یونانی همچون گزونفن و هرودوت باید به دروغ از یک شاه به این شفافی سخن بگن آیا ابوریحان تاریخ نگار بوده ؟ تمام این پاسخ ها رو زمانی دریافتیم که یک سده پیش باستان شناسان توانستند خط باستانی و کتیبه های سنگی را بازخوانی کنند

میراث ایرانی که شامل 10 هزار صفحه متون تاریخی دوان باستان و تاریخ کلاسیک هست رو رها کردید و چشم و گوش بسته تابع انگلیسی‌ها شدید.

واقعا شمایی که سایت مذهبی دارید باید به کوروش توهین کنید تا ایمانتان محکم شود? از کوروش نترسید

کسی توهین نکرده. به دروغ ها باید پاسخ داد. کورش یک بازیچه در دست یه عده بچه کم عقل شده باید تکلیف بعضیا روشن بشه. این که توهین نیست

سلام علیکم برادران گرامی به خدا قسم که انکار و توهین به بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران خدمت به دین نیست و فقط باب میل نئومارکسیست ها و تجزیه طلب هاست. از امثال غیاث آبادی بترسید که در ابتدای یک مقاله اش می گوید تا زمانی که مردم ایران به شخصیت های ملی و مذهبی افتخار میکنند راه به جایی نخواهیم برد. اگر امروز در این فضا به کوروش می تازد مطمئن باشید اگر فضا مساعد شود به شخصیت ها و پیشوایان مذهبی ما خواهد تاخت و کاری خواهد کرد که سلمان رشدی خائن انگشت به دهان بماند. حقیقتا اگر صادقانه و از سر ایمانتان به اسلام به ایران باستان می تازید بدانید که نه لازم است و نه سودی ندارد. والعاقبه للمتقین.

خدا ما را از شر شما بیشعوران متوهم و خرمقدس که به دروغ حقایق را به عنوان توهین مطرح میکنید تا سواستفاده کنید خلاص کند.

یا بیش تر طالعه بفرمایید یا این واژه جامع رو از نام سایت کم کنید واقعا کم سوادی بیداد می کنه دست کم نظر علامه طباطبایی رو مطالعه کنید. کی از بردن نام کوروش شرم داره بجز عده ای کم خرد در ضمن شما و امثال شما به ادیان دروغین حتا شیطان پرستان کمک می کنید چون پشتوانه فرهنگی و تاریخی ملت رو از بین می برید هرچند که به لطف خدا زیاد موثر نیستید.

کوروش بدنام ! کم سوادی که هیچ... بی سوادی از سر و روت میباره ! طباطبایی به استدلال ابوالکلام آزائ استناد کرده که امروز دیگه باطل بودن اون استدلال روشن شده ! تو و دوستات از دنیا عقب هستید ! امروز صهیونیستها و شیطان پرستها برای بالابردن اسم کورش هم قسم شدن ! اون وقت تو میگی نقد کردن کورش کمک به شیطان پرست ها هست ؟؟؟ حرف شیمون پرز صهیونیست درباره ترویج کورش گرایی رو نخوندی ؟

کوروش و کی خسرو که تصدیق باشن. آن چه که حقیر با استناد بر شاهنامه منصوری و مجمع التواریخ وحتی ادیب باستان قبل از نصرانی ها هم چون حماسه کیل گمش و شاماس و تاریخ اساطیری هندو آریایی می توان بر صداقت حتم رسانید این است که اکثر اساطیر و نوام تاریخ اعم از مرجع آن ها و گداز آدمی حضرت نوح به نام حامی هم نامی است که در زبان اکدی و وسومر قبل از یهود به جمشید شاه دادندی. کمی از طمع و منصب به شر و جیره دنیوی پایین آمدی تا شاید بر ذات الهی حق توانی سخنی بر حقیقت آشکار ساختنی

علامه هیچ نظر خاصی در مورد کورش ندارند . فقط یکی از 39 مورد مصداق ذوالقرنین رو کوروش ذکر کردن اونهم از باب تجمیع نظرات .

هر کاری کنم نمیتونم نسبت ب کوروش بی اعتنا باشم , چون با این اسم و افتخار بزرگ شدم, ینی تاریخ دانا تا الان اشتباه کردن؟ من ک نمیتونم رفتار نیک گفتار نیک پندار نیک رو فراموش کنم

منظور از رفتار نیک کوروش تجاوز به خاله خودش و گفتار نیک کوروش دستور به کشتار مردم مختلف است و پندار نیک کوروش هم یاوه دانستن عقاید حاکم بابل است.

درود بر همگی.من خودم یک زرتشتی ام و درباره دیروک(تاریخ ) و دین می پژوهم.و باید بگویم که ساسانیان به خوبی هخامنشیان را می شناختند ولی از آنها نامی نمی آوردند و در خداینامه ها(بنمایه های نوشتن شاهنامه ) نامی از آنها نیاورده بودند.واسه همین است که فردوسی نام بسیاری از هخامنشبان را نیاورده(چون نمیشناخته )ولی ابوریحان بیرونی(که همدوره فردوسی بوده ) به چند نسک از دوران ساسانی بر میخوره که نام همه هخامنشیان اشکانیان و هتا پادشاهان ماد در آن بوده و در آثار الباقیه همه را یاد میکنه.این نشان میده ساسانیان هخامنشبان را خوب میشناختند و در نوشتن خداینامه ها پادشاهان افسانه اوستا را با آنان همگام کرده اند پس کیخسرو میتواند کوروش باشد.

جواب به کامبیز زرتشتی »»»»» اولاً این کامبیز همون کسی هست که با اسم شمس میاد به مسلمونها فحش ناموسی میده. الان با ظاهر زرتشتی اومده داره لفظ قلم حرف میزنه ! و ادای آدمای مؤدب رو میاره ! لعنت به این همه نفاق و فریبکاری ! ثانیاً اگه ساسانیان کورش رو میشناختن پس چرا اسمش رو نیاوردن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خودت اعتراف کردی که میشناختن و اسمش رو نیاوردن !!! ثالثاً کیخسرو چندصد سال و حتی چند هزار سال قبل از کورش زندگی میکرد ! تو میتونی ادعا کنی که لیونل مسی همون کریستف کلمب هست ؟!؟!؟!!؟ پس ادعای احمقانه نکن !

سلام میشه چند سوال از شما بپرسم اگه میشه شفاف جواب بدین و مغلته نکنید. آیا سلسله هخامنشیان وجود داشته؟ واگر داشته مطمعنا یک بنیانگزارهم داشته خب میشه اسم اون بنیانگزاروبفرمایید؟ یه چیز دیگه نام کوروش یا سایروس یا ذالقرنین یا بهمن شیر یا کی خسرو یا فریدون زیاد مهم نیست مهم اینه که تو باور داشته باشی یک انسان بزرگ بنیانگزار بزرگترین امپراطوری باستان بوده

مهم توهم بودن اینه که کوروش بنیانگذار بزرگترین امپراطوری باستان بوده!

با سلام دوستان اگه تعصبی برخورد نکنیم و تعصب رو کنار بزاریم همه چی واضحه و روشنه من ی سوال میپرسم اگه کسی مثل کوروش وجود داشته پس هرچی دارم دنبال پدربزرگها میگردم که اسم کوروش باشه نیست وشما هم بگردید اگه از صد سال به قبل کسی اسمش کوروش بود. ولی از زمان‌رضا شاه این جریان شروع شد. ما از سه جا کتیبه باستان داریم تمام مطالب دوستان از این سه جا نقل میشود : ۱ - تخت جمشید ۲ - نقش رستم ۳- بیستون که همه کتبه ها با سند و مدرک جعلی و ساختگی هستند

نام حضرت علی هم در قرآن نیامده. آیا دلیل میشه بگیم شخصیت بدی داشته که خدا اسمشو نیاورده؟ ضمنا فردوسی کتاب تاریخ ننوشته که! از روی حس وطن دوستی و علاقه به کشور از بعضی اشخاص و حماسه های ایرانی شعر نوشته. نام اَبَر پادشاهان پارتی، سلوکی، اشکانیان و ... هم در شاهنامه نیس!

پاسخ به سینا نصرتی ::: 1. لفظ "علی" در آیات متعددی از قرآن آمده است. 2. صفات علی (ع) نیز در بیش از 300 آیه قرآن به گفته علمای اهل سنت آمده است. چنانکه برخی از این صفات، تنها بر علی (ع) صدق میکند. که میتوانید در این زمینه مطالعه کنید. 3. نام و یاد و وصف فضائل علی (ع) مکررا در سنت (که عِدل قرآن است) آمده است. 4. شاهنامه کتابی است که دربردارنده زندگی شاهان ایران باستان است. حداقل، شاهان مهم و نامدار را گردآورده. اما نامی از کورش نیاورده. شما میگویید شاهنامه کتاب تاریخ نیست. خوب این برداشت غربی‌هاست. چیزی است که در گوش شما خوانده اند. فردوسی خود کتابش را متن تاریخ میداند. فردوسی در روایت این تاریخ، اصرار دارد که چنین سِیر تاریخی، دروغ و افسانه نیست. بلکه واقعیت است: «تو این را دروغ و فسانه مدان؛ به رنگ فسون و بهانه مدان». هرچند برخی از تشبیهات و توضیحات به رنگ رمز و راز است، اما کلیت این کتاب (شاهنامه) نه دروغ است و نه افسانه و نه اسطوره‌بافی. اینکه چرا از ابرپادشاهان (؟!) پارتی و سلوکی نام نبرده را از خود ایشان بپرسید. جالب اینجاست که عده‌ای مدعی وطن‌پرستی، که خود را مدافع تاریخ نیاکانِ خويش(؟!) می‌دانند، به راحتی جعلیات و دروغ‌بافی‌های جریان فراماسونری را باور می‌کنند، و شاهنامه و دیگر متون ایرانی را «افسانه» و «سخنان پای منقل و وافور» می‌نامند. اگر واقعاً وطن‌پرستند، اگر واقعاً مدافع نیاکان و دستاوردهای آنان هستند، چرا این گونه شاهنامه را مورد تحقیر قرار می‌دهند. بر سر سفره هفت‌سین، شاهنامه قرار می‌دهند و در عین حال محتویات آن را غلط می‌دانند!

من حرفی از سنت نزدم. سوال من اینه ایا اسم امام علی یا هر امام دیگه تو قرآن اومده یانه! صفت و فضیلت و اینارو ول کن. تو قرآن هیچ اسمی از امام علی نیومده. اگر قرار بود با صفت و فضیلت اشاره بشه عیناً اسمش رو میاورد. شاید شما داری تفسیر به رأی می کنی. البته که من منکر فضایل این بزرگوار نیستم اما معتقد این نیستم که بخواهیم با تخریب شخصیت دیگران خودمو بالا ببرم. اگر قرار به سنت و حدیث و فضیلت اشاره باشه از کوروش کبیر خیلی بیشتر از اینها یاد شده. فردوسی کتاب مقدس و الهی نیست که ازطرف خدا اومده باشه.

در سوره شعرا، آیه ۸۴ این دعای حضرت ابراهیم را نقل می‌فرماید که: « وَاجْعَل لِّی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ» (یعنی: در میان آیندگان [امت آخرالزمان] «لسان صدق»ی [= زبانِ حقیقت] برای من قرار بده.» خداوند در سوره مریم (آیات ۴۹-۵۰) خبر از استجابت این دعا می‌دهد و می‌فرماید: « فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلّاً جَعَلْنَا نَبِیّاً؛ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً» «پس هنگامی که از آن بت‌پرستان و آنچه می‌پرستیدند کناره گرفت، به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همگی را پیامبر قرار دادیم؛ و از رحمت خود به آنها بخشیدیم و برای آنها لسان صدق را علی قرار دادیم.» متاسفانه، اغلب مفسران اهل سنت به‌تبعِ یکی از علمای درباری بنی‌امیه (به نام مجاهد) جمله « وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً» را به صورت «برای آنها ثنای نیکویی قرار دادیم»[۱] (مثلا در معانی القرآن، نوشته ابوزکریا الفراء (متوفی ۲۰۷)، ج۲، ص۱۶۹؛ بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۳) تفسیر کرده‌اند. اگر دقت شود در این تفسیر، «علی» به عنوان صفت برای «لسان صدق» قلمداد شده که به لحاظ دستور زبانی مشکل دارد زیرا فعل «جعلنا» (= قرار دادیم) فعلی است که دو مفعول می‌گیرد؛ یعنی مثلا جمله‌ای که به صورت مبتدا و خبر است را به عنوان دو مفعول این فعل قرار می‌دهند (مثلا جمله «این تابلو عمودی است» را به صورت «این تابلو را عمودی قرار دادم» می‌توان تعبیر کرد.) در آیه ۸۴ سوره صافات، جضرت ابراهیم (ع) از خدا می‌خواهد که «برای من لسان صدقی در میان آیندگان قرار بده»، و در این آیه خداوند می‌فرماید «برای ایشان، لسان صدق را علی قرار دادیم» اما مفسر درباری این جمله را این طور تفسیر کرده که خدا فرموده باشد: «برای ایشان ثنای خوبی قرار دادیم». (یعنی فعل «جعل» را یک مفعولی در نظر گرفته و «علی» را صفتِ «لسان صدق» قلمداد نموده است) بعدیها دیدند که این مشکل هست و گویی در تعبیر «ثناءا حسنا» کلمه «علی» کاملا حذف شده و وی فقط کلمه لسان صدق را تفسیر کرده، «علی» را به «مرتفع» تفسیر کردند تا این مشکل هم حل شود. مثلا واحدی (متوفی ۴۶۸) در «الوسیط فی تفسیر القران المجید» (بیروت: دارالکتب العلمیه) می‌گوید: « وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ» ثناء حسنا فِی الناس، «عَلِیّاً» مرتفعا سایرا فِی الناس، فکل أهل الأدیان یتولون إبراهیم وذریته، ویثنون علیهم.» جدای از این اشکال دستور زبانی، آیا واقعا معنای مورد ادعای اینها با سوال حضرت ابراهیم تطابق دارد، یا همان صریح آیه که «لسان صدق درخواستی تو در میان آیندگان، همان علی علیه‌السلام است» معنای آیه است؟ اگر این مفسر درباری تابع بنی‌امیه اصرار دارد که از ادبیات عرب تخطی کند تا اسم علی، اسم علی محسوب نشود، ما چرا از او پیروی کنیم؟ اکنون برای اینکه متهم به تفسیر به رای نشوم اشاره می‌کنم این مطلب که اینجا «علی» اسم امیرالمومنین است، مطلبی است که بسیاری از علمای بزرگ شیعه از ائمه اطهار روایت کرده‌اند. مثلا ابوبصیر از امام صادق علیه‌السلام (بحار الانوار، ج۳۵، ص۵۹)، یونس بن عبدالرحمن از امام رضا علیه‌السلام (بحارالانوار، ج۳۶، ص۵۷) و علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود از امام حسن عسگری (بحار الانوار، ج۱۲، ص۹۳) صریحا این مطلب را نقل کرده‌اند که در اینجا فقط به بیان یونس بن عبدالحمن بسنده می‌کنیم: «یونس بن عبدالرحمان به امام رضا علیه‌السلام عرض کرد: گروهی از من اسم علی در کتاب الله عزوجل را طلب کردند؛ برای آنها این آیه را خواندم که خداوند می‌فرماید: « وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً». امام به من فرمود: «صدقت، هو کذا» (درست گفتی، این همان است)

ضمناً بعد از حذف نام بزرگ کوروش کبیر از تاریخ و تقویم سعی نداشته باشید که از اذهان نسل جدید این نام مقدس رو حذف کنید. من و امثال من اول ایرانی هستیم بعد مسلمان و خیلیا به دین دیگر. اما هویت دینی اولین هویت ماست. با تحقیر و تخریب این اشخاص به وسیله اسناد جعلی و خود ساخته سعی در ترفیع خودتون نداشته باشید.

پاسخ به سینا نصرتی::: اینکه میگویید حذف نام کورش کبیر از تاریخ... دروغ است. این یک نمونه از آنکه نام کورش هخامنشی حتی با اغراق و بزرگنمایی در کتاب‌های تاریخ وجود دارد: [http://www.adyannet.com/fa/news/22142]... دیگر اینکه منظور شما از نام کورش در تقویم چیست؟ 7 آبان میگویید که آن روز هیچ وقت در تقویم ایران به نام روز کورش ثبت نشده بود که بخواهد حذف شود. اصلا این روز، روز آزادی یهودیان است. چرا باید توسط ایرانیان گرامی داشته شود؟

شما که دم از تاریخ میزنین تاریخ وفات پیامبر بین شیعه و سنی اختلاف دارین تاریخ وفات فاطمه زهرا نمی دونین اونوقت تاریخ کربلا انگاری با هندی کم یکی از روحانیون فیلم گرفته گرفته لحظه به لحظه گزارش میدنن بعد میاین کوروش نادیده می گیرین تاریخ کشورتون نادیده می گیرین متاسفام واسه ایرانی که تمدن خودشو نادیده می گیره

1. بحث را عوض نکنید. مشخص است که تلاش میکنید برای تغییر موضوع بحث. اختلاف در وفات پیامبر تنها 14 روز است. خوب این چه ارتباطی با بحث دارد؟ اینکه نام کورش در شاهنامه نیامده و عده‌ای سعی میکنند با دروغ و سخنان ابلهانه آن را با شخصیت‌های شاهنامه تطبیق میدهند، باید مورد نقد و رد قرار بگیرد. حال شما میگویید تاریخ کربلا فلان است. اینها چه ارتباطی با هم دارند؟ در تاریخ کربلا حداقل 30 هزار نفر حضور داشتند که راویان و نقل‌کنندگان تاریخ از هر دو جریان بودند. طبیعی است که جزئیات حوادث ثبت شود. و امروز هم شیعه و هم سنی مقتل‌های متععدی درباره حادثه کربلا نوشته اند که به خاطر وجود راویان بسیار زیاد، جزئیات امر ثبت و ضبط شده است.

اگه واقعل مستقلین نظر منو بزارین می خوام جوابشون ببینم

سلام یسوال چرا فردوسی عظیم القدر در شاهنامه پر محتوا و زیباش اسمی از کورکش نبرده؟ فردوسی که دایم تو شاهنماه به تخریب افراد بد طینت و پادشاهای بدسرشت اشاره کرده و همینطور به پادشاه های خوب و انسانهای پاک ضمیر... یک کوروش پرست بیاد بگه چرا شماها که ادعا میکنین کوروش یکتاپرست بوده و نعوذبالله همون ذوالقرنینه، چرا تو منشور معروفش از یه شخصیتی نام میبره که قابل ستایش بوده و میگه تمام فتوحات من پدیون این موجود هستم؟!؟!

از این همه دروغ چی بهتون می رسه. توی متن عربی آثار الباقیه دقیقا اومده «کورش و هو کیخسرو» بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد (١٣٨٠). الآثار الباقیه عن القرون الخالیه. تحقیق پرویز اذکایی. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب. ص ۱۲۶ سایت خردگان خوب پاسختون رو داده.

این پرسشی است که شما باید به آن پاسخ بدهید * سایت خردگان از این همه دروغ در پی چه هدفی است؟* در متن عربی و هم فارسی آثارالباقیة به صورت دقیق دروغ شما افشا شده است. پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب امروز صبح به دروغ‌های شما پاسخ داد: [http://www.adyannet.com/fa/news/25075]

سپاس از روشنگری‌های شما آقای کاشانی

البته می دونم شما نظرات مخالف علمی رو منتشر نمی کنید. اگر راست می گید دیدگاه و لینکی که دادم رو منتشر کنید ننگ بادا بر شما دروغ گویان که بر دروغ های خود پافشاری می کنید دروغ گو دشمن خداست

برخلاف سایت دروغگو و جاعل شما که کامنت‌های مخالفین را حتی الامکان حذف و سانسور می‌کنتد* این سایت (پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب) حتی دیدگاه‌های حیله‌گران و دروغگویان را نیز منتشر می‌کند. همانطور که منتشر کرده است.

گل گفتی آقای کوروش! دروغگو دشمن خداست. خب شما چرا دروغ میگید؟ ابوریحان مگه این قضیه رو رد نکرده؟ مگه نگفته همه احوال و اخبار و نامهایی که اهل مغرب نوشتن با حقیقت اختلاف داره؟ پس چرا حرف ابوریحان رو سانسور کردید؟ دروغگو دشمن خداست خوبه که میدونید. شعارهاتون رو جای دیگه خرج کنید

کانال تلگرامی نقد و بررسی زرتشت و باستانگرایی، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

آقای کاشانی سپاس از روشنگری‌های شما

تاریخ نگاری های شما ازونجا که واقعه کربلا رو مثل فیلم سینمایی نقل میکنید ازونجایی که واقعه خوابیدن علی در جایگاه پیامبر رو مثل فیلم سینمایی نقل میکنید ازونجایی که پر از این تحریف ها هستید به هیچ وجه قابل استناد نیست البته این نظر شخصی بنده هست شرم باد بر ایرانیانی که به خون و اصالت خودشون پایبند نیستند و چسبیدن به مفاهیم اعرابی که مارو عجم خواندند البته شک دارم یک ایرانی این مطالب رو نوشته باشه

در تاریخ کربلا، حداقل 30-40 هزار نفر شاهد مستقیم ماجرا بودند که غالباً هم سواد خواندن و نوشتن داشتند. چطور انتظار دارید جزئیات ماجرا ثبت و ضبط نشود؟ خوابیدن علی (ع) در جای پیامبر را شیعه و سنّی نقل کرده اند و حتی آیه ای از قرآن در آن نازل شده، چطور انتظار دارید که هیچ کس از آن باخبر نباشد؟ اکنون به سؤالات پاسخ دهید: 1. دلیل شما بر اینکه این حقایق را تحریف می‌خوانید چیست؟ 2. ملاک تعیین حقیقت از غیرخقیقت از دید شما چیست؟ 3. شما میتوانید اصالت خون خود را اثبات کنید؟ اصلاً خون شما با خون یک افغان یا عرب چه فرقی می‌کند؟ 4. چند روز پیش پرچم ایران را آتش زدند، رگ گرن شما برافروخته شد یا نشد؟ 5. اگر اسلام، مفاهیم عربی است، پس چرا بزرگترین فریختگان ایرانی در طول تاریخ، غالباً بر همین طریقت اسلام بودند؟ اگر اسلام، عربی است، پس چرا بزرگترین مبلغین اسلام، ایرانیان بودند؟

در دهها و بلکه صدها سند متقن تاریخی هم اسم کوروش آمده است: الف. منابع یونانی ب. منابع یهودی ج. منابع مسیحی د. منابع ارمنی ه. منابع کلدانی و. منابع سومری ز. منابع بایبلی ح. منابع عیلامی ط. منابع آرامی ی. منابع عربی از جمله این خلدون ک. منابع ایرانی از این رو، فقط کسانی می توانند آن را انکار کنند که از قبل اراده کرده باشند که نخواهند. اینکه دقت نظر لازم نبوده و ابهاماتی مطرح است بخاطر وجود سه نفر به این نام است و نیز قدمت تاریخی. شما ببینید در مورد تاریخ صدر اسلام هم که بسیار نزدیک تر است، هم اختلاف نظر و ابهام وجود دارد. در مجموع سه گروه در مورد کوروش تردید می کنند: الف. مذهبیون بخاطر سیاسی شدن و غیر دینی شدن مدعیان باستان گرایی، که البته دغدغه قابل درکی ست. ب. چپ ها بخاطر داعیه های فرا ملیتی و ایدئولوژی. ج. تجزیه گرایان بخاطر ضربه به ایران .

آن کورشی که یونانیان از او سخن میگویند با آن کورشی که یهودیان از او سخن میگویند در شخصیت و ابعاد وجودی متفاوت است. به هر روی جای این سؤال هنوز باقی است که چرا از کورش نامی در منابع فارسی میانه به عنوان شاه ایران وجود ندارد و نیز در شاهنامه که زندگی شاهان ایران باستانی است. و ایضاً در متون فارسی کلاسیک..

به عنوان شاه ایران وجود دارد (تاریخ طبری جلد دو ص 452)

کم دروغ بگو، بیشتر مطالعه کن. قبل از مطالعه روش مطالعه و شیوه سند دادن رو یاد بگیر. در تاریخ طبری جلد 2 ص 452 هیچ چیزی درباره کوروش نیومده: مشاهده جلد 2 صفحه فلان به صورت آنلاین: https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/3203/1/5

با سلام ؛ جواب این لینک را « http://kheradgan.ir/%d8%a8%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b4%d8%a8%d8%a7%d9%87%d8%aa-%da%a9%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%88-%da%a9%db%8c%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88-%d8%aa%d8%b1%d8%af%db%8c%d8%af-%d9%86%d8%af/ » میتوانید در پستی جداگانه بدهید ؟ باتشکر .

سلام به دروغ‌های سایت بی‌خردگان (خُردِگان) قبلا پاسخ مفصل و دقیق دادیم: https://www.adyannet.com/fa/news/25075

با سلام ؛ من از یک مسئله متعجبم ، پس چرا سایت خردگان هنوز که هنوز است یک عکس نوشته را برداشته که یک جمله نیم خطی در آن است و مدام در بوق میکند که ابوریحان بیرونی میگوید کورش همان کیخسرو است ؟ وقتی هم که فردی در کامنت میگوید ادیان نت فلان گفته است مدیر سایت در پاسخ میگوید لینک را [ همانی که من گذاشتم ] را بخوان ، نمیدانم جواب ادیان نت را نداده است اما باز میگوید لینک را بخوان . چرا اینها اینطوری اند ؟ .

سلام. چرا این‌ها این طوری هستند؟ پاسخ روشن است. همه وجودشان را دروغ و کثافت فرا گرفته است.

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.