مدیوم کیست؟ چه توانایی هایی دارد؟

  • 1392/02/07 - 20:40

در علمی که این روزها به نام " اسپری تیسم " یا همان " احضار روح " نامیده می شود ، معمول اینست که فردی به نام واسطه یا "مدیوم " بین احضار کنندگان روح و دنیای دیگر قرار می گیرد و مدعی است که در حالت خواب مغناطیسی تحت اراده و نفوذ روح احضار شده قرار می گیرد و بدون اختیار از طرف او صحبت می کند و یا اعمالی را انجام می دهد .

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیوم کیست؟ چه توانایی هایی دارد؟

در علمی که این روزها به نام " اسپری تیسم " یا همان " احضار روح " نامیده می شود ، معمول اینست که فردی به نام واسطه یا "مدیوم  " بین احضار کنندگان روح و دنیای دیگر قرار می گیرد و مدعی است که  در حالت خواب مغناطیسی تحت اراده و نفوذ روح احضار شده  قرار می گیرد و بدون اختیار از طرف او صحبت می کند و یا اعمالی را انجام می دهد .

قبل از بحث از چگونگی و صحت این وساطت ، اجمالاً آنچه را که مدعیان احضار روح نوین ، ادعا نموده اند یعنی انواع مدیوم ها را بر می شماریم :

أ‌- مديومهاي فيزيكي

ب‌- مديومهاي كتابت يا نويسنده

ت‌- مديومهاي شنوا

ث‌- مديومهاي گويا

ج‌- مديوم هاي بينا

ح‌- مديوم هاي حساس

خ‌- مديوم هاي الهامي .

د‌- مديوم هاي والقائي .

ذ‌- مديوم هاي پيش بين (پيش آگاه ).

ر‌- مديومهاي فوق حساس (مديومهاي اهدائي)..........

البته در احضار ارواح قدیمی ! که با استکان و میزگرد و نعلبکی و ... هم انجام می شود یا بعضی رمالان مدعی آن هستند ، نیز بحث واسطه یا همان مدیوم مطرح است که البته نمی توان دقیقاً واسطه و مدیوم در علوم روحی جدید را که اخیراً ساخته و پرداخته اند به آن اطلاق نمود .

سوالی که اینجا مطرح می شود اینست که : آیا هر شخصی با هر مقدار ایمان و تقوا ، می تواند " مدیوم " قرار گیرد یا اینکه تابع شرایط و ضوابط خاصی است .

 برای پاسخ با این پرسش لازم است ابتدا دقت کنیم در اینکه : مدیوم یا رسانه ، به معنای رابط یک چیز و یک چیز دیگر است . وصل کننده ، ارتباط دهنده و انتقال دهنده که میتواند بین بسیاری از اشیا و یا غیر اشیا باشد .  به رسانه هایی نظیر تلویزیون , مجله , روزنامه و رادیو و ... هم لفظ " مدیوم " اطلاق می گردد .اینها چیزهایی انتقال می دهند که ما نمیدانیم و چون ما قادر نیستیم در یک زمان هم اینجا باشیم و هم در کشور ، قاره یا کره دیگری !!! این رسانه ها یا مدیوم ها نقش ارتباطی با ما و دنیای اطراف دارند .

چیزی که در علوم روحی روز در غرب مطرح است و مدیوم را صاحب مواد " اکتوپلاسم " [1] می دانند ، مورد تردید و حتی انکار شدید بزرگان محقق در این علوم قرار گرفته است . اما اصل مدیوم بودن – با توجه به تعاریف فوق -  مورد انکار نیست .

آنچه که مهم است این است که :

اولاً ) برای ارتباط نیز نیاز به مراقبت ها و ریاضت های بسیاری است، ریاضت هایی که گاهی مشروع است و گاهی نامشروع، ریاضت های مشروع در نفوس پاک نیروی سازنده ایجاد می‌کند و ریاضت های نامشروع نیروی‌ شیطانی، و هر دو ممکن است منشاء این ارتباط گردند که اولی مثبت و مشروع و دومی مخرب و نامشروع است .

ثانیاً ) آیا قدرت احضار ارواحی که بعد مرگ از خود اختیاری ندارند، توسط مدعیان امکان پذیر است؟

ثالثاً) این ارتباط با ارواح مومنین برقرار می شود یا ارواح خبیث یا حتی ارتباط با اجنه و شیاطین ، به اشتباه ، احضار روح خوانده می شود .

و در آخر ذکر این نکته الزامی می نماید که : طبق آنچه از آیات قرآن کریم برمی آید ؛ این واسطه ها که بدون اذن و لزوم خاصی مبادرت به اینگونه اعمال می کنند – فارق از صحت و سقم ادعاهایشان – جایگاهی بد و دردناک در جهنم خواهند داشت .

 

منابع :

1-   حقيقت روح , احمد زمرديان , دفتر نشر فرهنگ اسلامي ,

2-  معادشناسي , سيد محمدحسين حسيني طهراني , انتشارات حكمت , ج 3

3- - عالم پس از مرگ , لئون دني , ترجمه محمد نصيري , مؤسسه مطبوعاتي عطايي

4- عود ارواح ، ناصر مكارم شيرازى

5- عالم ارواح و اثبات آن از طریق علم فیزیک ، بیان الحق

6- ویکی پدیا

[1] -  بنا به تعاریف علوم روحی معاصر و متداول در غرب : اکتوپلاسم ماده خامی است که در وجود مدیومها هست و ارواح برای برقراری ارتباط و نشان دادن کارهای خود از آن ماده استفاده می‌کنند. این ماده لطیفترین و نیرومندترین ماده فیزیکی می‌باشد که از جهت ارتعاش موجی بالاتر از ارتعاش امواج فیزیکی است. بوسیله همین ماده است که ارواح می‌توانند به خرد مدیوم چیره شوند و بر شعور و ادراک او اثر بگذارند

تولیدی

دیدگاه‌ها

من ایسودا 21ساله هسنم من از بچگی به جن وروح اعتقاد داشت ودارم من وقتی چشمام را می بندم احساس می کنم چیزی از جلو چشام رد می شه و وقتی چشماموباز می کنم احساس می کنم یه صدای خنده توی سرم می پیچه و انگار کسی به من نگاه می کنه ووقتی دوباره چشمام رو می بندم انگار روبهروم نشسته وداره نگام می کنه

سلام، تا به حال این اتفاقات رو حس نکردم ولی برای کمک به افرادی که این مسایل براتون پیش اومده، یه استاد تو شهرستان دماوند هست که خوشبختانه پزشک هم هستن، متخصص طب سنتی هستن و در این زمینه ها هم متخصص و فرد بسیار با ایمانی هستن ، می تونن بهتون کمک کنن.

اقا نظرها رو خوندم وخندم گرفت واقعا.هیچ چیزشبیه کتابا نیست.من نمیتونم خیلی چیزارو اینجا بگم چون ممکنه به ضررم تموم شه.احتمال مدیوم بودن 1 در 10 میلیونه... 2 حالت وجود داره یک تسخیر توسط جن ها دو ارتباط با ارواح...جن ها از مدیوم ها فراریند و اصلا سمتشون نمیان.به جز موارد خاص...این ترس از روی ناتوانی نیست که بگیم چون جن ها زورشون کمتره نزدیک نمی شن.حس مثله مار و پونه می مونه...مدیوم ها بیشتر با ارواح سر گردان در اتباط هستند...ارواح به صورت فیزیکی نمیتونن کاری انجام بدن...اما جن ها این قدرت رو دارند...بیشتر مدیوم ها قادر به حس ارواح هستند نه دیدنشون... دیدن جن ها 99 درصد امان نداره...و اون یک درصد که قادر به دیدن هستن به محض اینکه اجنه متوجه بشن که شخص قادر به دیدن انهاست...به شکل عجیبی کشته میشن... هیچ کدوم از شماها مدیوم نیستید...توهمه عزیزانه من خیالتون جم... فقط یک علی نام من دیدم که می گفت حاله سیاه می بینم که بهم نگاه می کنه به هر کی گفتم مسخرم کرده تو خوابگاه...باز هم باید برسی شه...ولی میتونه یکی از علایم تسخیر باشه همین طور نمی شه نطر داد...

سلام به همه . تا بحال داستان ابوریحان بیرونی رو شنیدید ؟ میگن یه روز ابوریحان بیرونی که اختر شناس و دانشمند بود با ابوعلی سینای دانشمند و طبیب هم سفر شد . در راه به آسیابی رسیدن که آسیابان بی سوادی در آن مشغول به کار بود . بین ابوریحان و مرد آسیابان بحث در گرفت. ابوریحان عقیده داشت که هوا صاف است و ستارگان معلوم ، پس باران نخواهد آمد . اما مرد آسیابان سماجت بخرج می داد که حتما باران می آید . از قضا آن شب باران سختی بارید . صبح فردا ، ابوریحان از مرد آسیابان پرسید که چگونه از آمدن باران با خبر بودی ؟ مرد پاسخ داد من سگی دارم که هروقت قرار است باران بیاید او زودتر به کنجی از آسیاب می رود و می خوابد و در هوای باز نمی خوابد دیروز هم همین کار را کرد. ابوریحان در همان دوران در حال نگارش کتابی بود و زمان زیادی برایش صرف کرده بود . ابوعلی سینا او را دید که کتابش را در آب چشمه کرده و در حال شستن نوشته های آن است . به ابوریحان گفت چکار می کنی ؟ تو سالها برای این کتاب زحمت کشیده ای . ابوریحان پاسخ داد " کتابی که سگی از آن بیشتر بداند باید نوشته هایش شسته شود ". گاهی بعضی چیزها در عمل با چیزی که در کتابها آمده فرق دارد

من علی هستم . 1. من تسخیر نشدم اینو مطمیینم.2. تمام حرف هایی که علی م جان زد کاملا منطقیه .3. یادتون باشه که هیچ موقع نباید به حرف دیگران خندید حتی اگر از دید شما مسخره باشه . این اولین قدم برای منطقی بودنه .

سلام بچه ها من از وقتی کوچیک بودم از موجودات عادی که بقیه دخترا با دیدنشان حرکات فوق مزخرف آزار دهنده دارن خوشم میامد حتی میگن از دستم یه بار عقرب گرفتن و ما داشتیم بازی میکردیم.ولی از ادما خوشم نمیاد اغلب خونه هستم خوابای عجیبی میبینم جالب و ترسناک و میگن خواب زن چپه ولی مال من دوباره تکرار میشه وقتی بیدار میشم فقط بخش کمش یادمه ولی وقتی اتفاق میفته انگار تاریخ دوباره تکرار میشه.مرگ کشتارو... غیر قابل وصف.از خیلی وقت پیش هم (حدود12-13سالگی) وقتی یه چیزی گم میشه با یکم فکر جاشو پیدا میکنم خداییش این باحاله ولی به کسی در این باره سخنی نگفتم واونا فکر میکنن من وسایلو مرتب میکنم به همین خواطر جاشو میدونم چند بار سعی کردم بگم ولی خانواده اونو خرافات محض میدونه من میتونم با یکم دیدن کسی بگم اون چه حسی داره و چه جور ادمیه پدرم به دلیلی که خودش میدونه منو از هر چیزی که به ماورایی ربط داره دور نگه میداره.حتی پیش اومده تا به حال چند بار فالگیرا از جلومون سبز شدن و بعد فال گیری چیزای عجیب میگن.من فقط میخوام بدونم کیم و یا اینکه همه اینطورین که به هر چی فکر کنن همون میشه مثل اینه که من شاهزاده ام و دنیام وظیفش براوردن خواسته ام هس ولی بعضی سوالا و کارها هست که تا میخوام بپرسم همه جا غرق سکوته اوایل میگفتم توهم زدم و دارم دیونه میشم ولی بعدا وقتی تو وحشت دوباره خوابا میرفتم میدونستم اتفاقی نیس.ازتون خواهش میکنم اگه کسی میتونه بگه من کیم بهم کمک کنه...و مرا از این وحشت نجات بده اگه نخوای چیزای غیر ادم ببینی یعنی اینقدر زیاده...

سلام دوباره .بچه ها به اسما دقت کنین همشون یه جورایی به مدیوم و حالت روحانی ربط دارن. متوجه شدم پدربزرگم قبل از مرگش چنتا پیشگویی کرده بوده مطمئن نیستم ولی شاید این اون دلیلی هست که پدرومادرم دارن سعی میکنن منو از هرچیز دیگه ای دور نگه دارن.پدرم از نیروهاش تقریبا به ندرت استفاده میکنه ولی حتی وقتایی که اون بهم اجازه میده سروکله مامانم پیدا میشه و پدرمو قانع میکنه جلومو بگیره مامانم نمیتونه جلومو بگیره واسه همین تا یه مدت به این چیزا میگفتن خرافات هر وقت جای یه چیزیو پیدا می کردم زود جاشو عوض میکردن یه چیزایی هم هست که پدربزرگ مادری و مادربزرگ پدریم میدونن ولی به خاطر پدر ومادرم نمیگن شدیدا میخوام بدونم کی هستم.دوستانی که میگن دیدن بده هرچقدرهم بد باشه از حس کردن بدتره؟آیا؟ الان که اینو مینویسم دو تا دارن نیگام میکنن اجازه نمیدن بگم تو بدنم سستی و دردی رو القا میکنن.خیلی وقتا که حوصلشو دارم موفق میشم ردشون کنم ولی بعدا مثل الان کاری ندارم بهشون عادت کردم وقتی نیستن حوصلم سر میره .اوناهم خوب و بد دارن بعضیاشون انقد ادمو میخندونن که نگو.ولی نمیدونم چرا جازبه روشون اثری نداره؟اصلا پادارن یا نه؟

چندوقتیه که با آدم های عجیبی برخورد میکنم.چند هفته پیش کسی بهم گفت تو به وسیله ی جادوی سیاه جادو شده بودی اما الان بهش خاتمه دادی بعد یه ادم ناشناس دیگه خیلی ناگهانی بهم پی ام داد که تو مدیومی و خیلی خیلی اتفاق های دیگه که داره دیوونم میکنه،ولی چیزی که برام ناراحت کنندست اینکه انگار همه میدونن چه خبره جزء خودم.این سایت خیلی بهم کمک کرد اما شدیدا احتیاج دارم خصوصی با یکی صحبت کنم و برام توضیح بده اتفاقاتی که افتاده.لطفا اگر کسی اطلاعات کافی داره کمکم کنه ممنون میشم

سلام خواهر خوب من . تو این جور موارد ، باید خیلی احتیاط کنید. ممکنه اشخاصی به عمد و برای مقاصدی خاص با پیدا کردن شماره تلفن ، آدرس منزل و اطلاعات شخصی شما ، قصد کلاهبرداری داشته باشند

دوستان من گاهی توی خواب جن میبینم که علاقه داره به من و حتی گاهی گفته فلان کارتو که انجام نمیشه بخاطره منه و من نمیذازم اتفاق بیفته...چند شب پیشم خواب دیدم یکی اومد شبیه پدرم و گفت من ابو جهلم و میخوان ازطریق من پدرتو دعا کنن مواظب باش...روز بعدش تمام بدنم به طرز عجیبی ریخت بیرون اول فک کردم پشه نیشم زده اما تا شب کل بدنم جای نیش بود درصورتی که اگه پشه ای هم باشه همه اعضا خونه باید حداقل جای یه نیش رو میداشتن...میخوام بدونم چرا؟ایا این اتفاق فیزیکی ربطی به خوابم داره یا نه لطفا راهنماییم کنین

آبجی مهسا سلام . اگر شما به جن و مسائل مربوط به آن علاقه دارید و بیشتر وقت ها به آن فکر می کنید و مورد آن کتاب و فیلم می بینید . این خوابها رو جدی نگیرید . چون ذهن انسان این توانایی رو داره که افکار ، احساسات ، و هیجانات فرد رو به صورت یک داستان تقریبا یکپارچه مثل یک فیلم به نمایش بگذاره در واقع مغز انسان با این کار اطلاعات بی فایده و بدرد نخور رو دور میندازه . مثلا اگر کودکی که دوست داره دوچرخه یا ماشین داشته باشه و در خواب دوچرخه و ماشین ببینه این خواب تعبیر نداره و اگر کسی در خواب ببینه روی یک قالب یخ در قطب شمال روی دریا شناوره ، بعد بفهمه پتوش کنار رفته بوده و اتاق هم سرد بوده خوابش باطله . اما افکار انسان روی بدن انسان تأثیر میزاره و می تونه انسان سالم رو مریض و انسان مریض رو سالم کنه . جایی در یک کتاب خوندم که دختری مسیحی دوست داشت زخم های بدن مسیح رو روی بدن خودش داشته باشه ، یک روز صبح وقتی از خواب بلند شد متوجه شد که لباس و تختش خونی شده و وقتی جلو آئینه رفت جای شلاق رو در پشتش می دید . داستان های زیادی در مورد تأثیر ذهن انسان بر بدن انسان وجود داره . شما خوابها تون رو باید بسنجید . اگر در یک هفته گذشته در مورد موضوع خواب تون ، ذهن شما درگیر آن موضوع بوده . این خواب در بیشتر موارد باطله

علی اقا یا هر کسی دیگه هستی برادر من نگفتم شما تسخیر شدی.گفتم نشانه های تسخیر میتونه باشه..شما اگر تسخیر شده بودی الان نمیتونستی 1 2 3 به من درس یاد بدی.باید تو رو به تخت می بستند تو تیمارستان و1 ماه هم بعد خودتو می کشتی.حاله های سیاه که از تاریکی شب سیاه ترند وشکل کسی یا چیزی باشند که موقع خواب به شما نگاه می کنند.نشانه خوبی نیست برادر.معمولا توسط کسی که تسخیر می شه دیده نمی شه کسی با شما احتمالا بوده توی خوابگاه متاسفانه این حاله هرگز فرد مورد نظرشو ترک نمی کنه یا شایدم توهمی بیش نبوده...همین جوری نمی شه نظر داد.من به دوستان نمیتونم کمک کنم..چون صحت اتفاقات مشخص نیست بنده هم غیب گو نیستم که ببینم کی راست می گه کی دروغ...یک کمک اجمالی میدهم... گفت پیغمبر که چون کوبی دری...... عاقبت زان در برون اید سری.دنبال این چیز ها نباشید. من بارها دیدم که از افراد متخصص در رابطه با جن گیری نتونستند کاری بکنند و چه بسا دیوانه شده اند از ترس چیزی که می بینند. و روزها سخن نمی گویند و غذا نمی خورند. اگر گرفتار بشید از این رمال ها و فال گیرها که ریخته در کوچه خیابان کاری بر نمیاد...

سلام،عزیز دلم وذکرونی اذکرکم...ازتون یه خواهشی دارم ....با توجه به اینکه فرمودید کمک اجمالی میدید...میشه در مورد منم بفرمایید چه نوع حاله یامثلا چه چیزه دیگه ای هستش که منا رنج میده یا شایدم مسخر شدم و این رنج بابت اونه...آخه وضعیت منم مثل مابقی دوستاست شایدم1000پله بدتر...تو را به هرکی میپرستی کمکم کن....

دوست گرامی من زیاد اطلاعات ندارم ولی همونطوری که بقیه فرمودند اگه تسخیر شده بودید اختیار نداشتید.و قدرت مغز هم همینطور. احتمالا موقع شروع انتشار قدرت وابراز وجود به موجودات جالبی برخورد نکردین.ولی با توجه به این که انسانین و قدرت ذهنی دارید شاید این راه کمک کنه من هر وقت اذیت میشم امتحانش میکنم البته یاد گرفتنش طول کشید.من مسلمانم و از بقیه دینها خیلی خبرندارم چه طورییه اول وضو میگیرم بعد یه نماز میخونم بعد ایت الکرسی و 4قل وبعدش از خدا میخام کمکم کنه و با تمام وجود و ذهنم به وقتای شادی و خوبی فکر میکنم.همش همین البته اگر گناهی داشته باشیم اول توبه. یکم سخته مخصوصا اولاش.مسیحیا روششون سختتره یکی از دوستام می گفت اونا اول چند روز روزه میگیرن و بعد مراحل عبادتشون رو در کلیسا برگزار میکنن و اینکه باید به عهدهاشون تو کلیسا پایبند باشن

دوست عزیز لطفا قسم ندید...خواهش می کنم...من از شرایط شما اطلاعی ندارم که بخوام کمک کنم...واقعیت مطلب این اکه بخوام هم نمی تونم کمکتون کنم.اجازه این کار رو ندارم.گفتن خیلی چیزها ریسک بالایی دارد.هر کسی نباید بدونه...این پست رو هم چون قسم دادین گذاشتم...از دوستان دیگر کمک بگیرید اگر مشکل دارید انشالله خدا کمکتون کنه اگر هم از سر کنحکاوی پرسیدید باز هم خدا کمکتون کنه... فقط به دوستانی که کنحکاو هستن بگم اگر گرفتار این موضوعات شید. اونطوری که تو کتاب ها نوشته شده با خواندن قران و نماز موضوع حل نمیشه چه بسا برخی از موارد بدتر هم خواهد شد همان طور که قاب و ان یکاد اویزان بر دیوار خانه ها یا گردنبند دعا شمارو از گناه کردن یا بلا باز نمی داره...هر کسی که از بیرون نگاه می کند فکر می کند که موهبت الهی است اما وافعیت چیز دیگریست...پس یادتان باشد راه یک طرفه است.اگر شما خواهان دیدن ان ها یا حس کردن انها باشید و از هر طریقی موفق شوید چه درست چه نادرست...ان ها نیز شمارو می بینند و دست بردار نیستند...

سلام .چرا کسی جواب منو نمیده؟من دیروز به موش فکر کردم و صبح کنار دستم یکیش بود که گرفتمش وبا هزار تا حرف و حدیث مادرم یه چن ساعتی تو قرنتینه بودم با اینکه میخواستم نگهش دارم ولی پدر و مادرم کشتنش منم بی تقصیر نبودم اخه خودم دادمش به اونا.ولی هروقت پدرم میخواد کاری کنه میتونه شمارو راضی کنه وخیلی ازکاری اون بخواد رو میکنه بعضی وقتاوحشتناکه وقتی به خودت میای از کارایی که تو اون موقعیت انجام میدی همچینم خوشت نمیاد.درضمن من هیچ عکسی از تولد تا 4-5 ماهگیم ندارم میگن همش سوخته وکسیم بهم درباره تولدم چیزی نمیگه اگه بپرسم بحث عوض میشه درضمن از یه دانشمند شنیدم که به مرور مغز یه مدیوم کوچکتر میشه و بعضی ها اونو با جنون اشتباه میگیرن. تا کی میشه مدیوم بودنو مخفی نگه داشت؟

سلام .چرا کسی جواب منو نمیده؟اونایی که اطلاعاتی دارن کمک کنن لطفا. چیزهای عجیب هر لحظه بیشتر میشه و غیر قابل توجیه با علم پزشکی اخه بابا من مثلا دارم پزشکی میخونم دارم قاطی میکنم.درضمن من هیچ عکسی از تولد تا 4-5 ماهگیم ندارم میگن همش سوخته و دوربین خراب شده کسیم بهم درباره تولدم چیزی نمیگه اگه بپرسم بحث عوض میشه.ولی بعداون موقع رو به خواطر دارم این موضوع رو پرسو جو کردم گفتن ممکنه بشه به خواطر اورد. اونایی که مطمئنن مدیومن میتونن نیروهاشونو کنترل کنن؟مثلا با خلسه برن ته آب روبگردن یا برن خلا؟من شنیدم خلا روح رو متلاشی میکنه که اگه اینطور باشه که اصلا سیر در فضا غیرممکن میشه.و اینکه روح یه مدیوم وقتی تو خلسه بوده تحت تاثیر جاذبه مریخ قرار گرفته و اینطوری مریخ کشف شده... رفتن به خلسه خطرناکه؟؟؟؟؟ درضمن از یه دانشمند شنیدم که به مرور مغز یه مدیوم کوچکتر میشه و بعضی ها اونو با جنون اشتباه میگیرن. تا کی میشه مدیوم بودنو مخفی نگه داشت؟

سلام من یه مدت دارم چیزهایی رو گم می کنم مثلا گوشوارمو که توی گوشم بود رو گم کردم اما اصلا نفهمیدم که کجا وکی گمش کردم و من تابه حال کابوس ندیده بودم که بعد از گم کردن بعضی چیزا کابوس های وحشتناک می بینم؟هر چیزیم که گم کردم دیگه پیدا نشده

سلام..عزیزم وذکرونی اذکرکم...فرمودی اجازه نداری..اما میدونم میتونی...کمکم کن...شرایط من اینجوریه که الان چندین ساله بعضی از روزها 7 نفر که چهره های تو مایه های میمون دارند...میاند پیشم گاهی وقتاهم ....شروع به بحثهای عجیب غریب مکنند..منم ناچار باید توی بحثاشون شریک بشم وگاهیم بایدبه دستوراتشون عمل کنم....قسمت میدم کمکم کن..............

می بینم دیگه از آقای طب روحانی خبری نیست ؟فکر کنم بد جور درگیر پاکسازی هستن ایشون؟؟؟؟فکر هم نکنم موفق بشن!!!

صدا جان مطمئن باش اگه کاری از دستمون بر می اومد کمکت می کردیم ؟؟یکی نیست به خود ما کمک کنه؟؟

سلام خواهر جان ممنون.ولی اگه هرکسی که بتونهیه کلمه هم بگه خودش یه دنیا شادی بخشه

حالا دوست عزیز این 7 میمون چی می خوان؟چیزی نگفتن بهت موز داری تو خونه بشون بده اروم بگیرن...

سلام...پس وذکرونی اذکرکم کجای ..........؟؟؟؟؟

سلام...عزیز دلم هادیجان..این دوستای ما چیزای خوشمزه میخورند...میخواستم شمارا بدم بخورند...اما گفتند خیلی بی مزه است.....

اخ گفتی

سلام دوباره بچه ها من دوتا متخصص پیدا کردم بعد جستجوی زیاد(درحد مرگ)سر این موضوع اعتماد تقریبا همه رو از دست دادم .به همین خاطر اجازه خروج از خونه رو ندارم ازار دهندس ولی دستوره.سراغ یکیش که نمیشه رفت چون معلوم نیس خوبه یا بد میگن از کمکای بده یهنی با همکاری خبیثها.ولی با یکیشون که میشه گفت نصف متخصص یکی دوبار ملاقات کردم این یکی رو هم خوب نمیشناسم ولی ازش زیادی بد نشنیدم وچون اون روش کارشو نمیگه زیادی بهش اعتماد ندارم واو گفت بهم کمک میکنه ولی باید برای یه چیزی تو حدودای یه هفته برم پیشش مداوم بار سوم که خواستم بره اجازه ندادن یعنی اینکه یه چندتایی که نمیدونم چیه مادرمو که خیلی راحت شک میکنه رو برانگیختن جلوی چشم خودم داشتن کنترلش میکردن و من فقط حسش میکردم.!!!نمیشه گفت وحشت اخه وحشتم پیش این حس کم میاره. من مستقیما اذیت نمیشم ولی از طریق تاثیری که روی بقیه میزارن اذیت میکنن.شما ها نماز میخونین؟اگه دقت کرده باشین بعد نماز یکم راحتین.این یعنی چی؟یعنی با تخلیه انرژیهای منفی میشه خلاص شد؟چقدر باید چیکار کنم؟ کاشکی فقط جوابامو میدونستم... ولی کاری که این اقا میکنه نمیدونم چیه ولی من الان فقط حس میکنم و دارم سعی میکنم خودمو کنترل کنم بعضی وقتا خودم نیستم یعنی جسم منه ولی خودم نیستم میتونم خودمو ببینم خارج بدنم انگار یکی دیگه منو میکشه بیرون و خودش میره تو بدن من وقتی به بدنم برمیگردم از حرفایی که اون به جای من زده بدم میاد همه چیو میگه با دروغای مصلحتیم کاری نداره...الان که نمیتونم ببینم نمیگم همه چیخوبه انگار من کورم همه چی سر جاشو و من فقط حسش میکنم یعنی الان از دست زمین وزمان شاکیم!!!!! در ضمن به دوستان توصیه ای دارم یه دفتر خاطرات بگیرین و هرچی میبینین یادداشت کنین من تازه شروع کردم ولی یه دوست دیگه دارم که میگفت مجبورش کردن دفترشو بسوزونه ولی یکی دیگه میگفت اتفاقای جالب و نوشته بوده و اذیت اونا اول زیاد میشد این دوستم هی سعی میکرد بخش خنده دار ماجرارو ببینه خدایش خیلی سخته بعضی وقتا. ولی الان 50 درصد راحته میگفت وقتی دیدن هرکاری کنن اذیت نمیشم بعضیهاشون ولم کردن.منم میخوام همین کارو کنم ولی بعضی وقتا زیادی سخت وترسناکه . اونایی که جنسیتو به راحتی میفهمن چهطوری؟ در مورد دونستن اتفاقها هم که یکی از بچه ها گفته بود بهتره بدونیم و خودمونو اماده کنیم تا مثل بقیه ناگهانی بفهمیم مثلا یکی از آشناهامون میگفت مرگ پدرشو فهمیده بود و قبل مراسم خودشو اماده کرده بود از وقتیم فهمیده بود همش پیش باباش بود و خواسته هاشو براورده کرده بود ولی حس دلتنگی داشته.هرچیم نباشه از اونی که وقتی میاد خونه باباش میبینه 3ومشه بهتره. هرچند هردو خیلی سخته اگه کمکهای باباواسه کنترل نبود الان اینقد راحت نبودم.اونم عذاب میکشه میدونم ولی به هیچکدوممون هیچی نمیگه کاشکی کاشکی و کاشکی علم و دانش کافی میداشتم. کسی تلپاتی بلده میشه با تلپاتی از یکی مثل ایشون کمک بگیریم؟

سلام صدا خانم ، آبجی خوب من . من تمام مطالبی که از اول تا به این آخری نوشته بودید رو خوندم . اول می خوام از شما خواهر گلم خواهش کنم لطفا بدون تأیید خانواده تون پیش هیچ رمال و دعانویسی نرید. چون آدمی که شما می بینید ممکنه در ظاهر نماز خوان و مؤمن باشه و شما از باطنش خبر نداشته باشید و اعتماد کردن بهشون ممکنه پول ، آبرو ، و سلامتی شما رو به خطر بندازه. و اما تله پاتی در همه انسان ها هست و همه در هر روز از آن استفاده می کنند بدون این که آگاه باشند .مثل فرزندی که از مادرش دوره و حادثه ای براش پیش میاد و مادرش که کیلومترها از فرزندش دوره دچار دلشوره و نگرانی میشه و گاهی دلیل دلشوره رو از جهت فرزندش عنوان می کنه . این نوع تله پاتی بیشتر در بین دو فردی که باهم رابطه عاطفی دارند دیده می شه مثل مادر و فرزند ، پدر و دختر ، زن و شوهر و ..... و این تله پاتی انرژی از آدم نمی بره . اما اگر یک استاد تله پاتی بخواد با خواست و اراده خودش دست به ارتباط تله پاتی بزنه در بهترین شرایط فقط 20 دقیقه توان ارتباط داره و بعد از هوش خواهد رفت

سلام برادر عزیزم علی م ممنون برای راحنمایی ولی شاید بهتر باشه بدونین این اقایی که من رفتم پیشش یه مطب درمانی داشت و این خودش متعجبم میکرد.درباره نفردوم فقط شنیدم که میگن خطرناکه و با ارواح شیطانی در ارتباطه خدارو شکر شهر ما نیس وگر نه پدر و مادرم منو برده بودن.یه مشکلی هست بعد هر ملاقات با چیزی که نمیدونم چیه تا یه مدت سردرد دارم و فقط اطرافم رو حس میکنم نه میتونم جواب بدم ونه چیز دیگه ای بعد دو جلسه الان مدت هاست مشکلی پیدا نمیکنم ولی اینکه پدر و مادرم شدیدا دارن کنترل میکنن عصبانیم میکنه ونمیتونم بهشون درباره بیداری نیروهام بگم.پدرم پدرشو همینطور از دست داده و داره به سنی که پدرش رفت نزدیک میشه.پدربزرگ پدرم هم همینطور ولی فقط می دونم این نفرین تا پدربزرگم ادامه داشته. اینکه نمیتونم بگم دلیل داره پسرعمه ام وقتی کوچکتر بود میگفت ولی فلج شد و نتونست حرف بزنه.بعد یه مدت هم دیگه بینمون نبود بقیه مون حتی به هم دیگه نمی گیم بقه فکر میکنن ما به همراه اون نیروهامونو دادیم. یه چیز دیگه به جز پسرعمه ام بقه پسرهای فامیل این چیزا رو نمیفهمیدن و فقط ما دختر ها مادربزرگم میگه این یه پیشگوییه.اونا بهم هیچ اطلاعاتی نمیدن میترسن منم مثل اونا بشم ولی میدونم اونا به کمک احتیاج دارن گاهی میان ملاقات...به خاطر حال بدم هست که اونا به هردری میزدن ولی تازگیا عوض شدن هر دوشون. ببخشید زیاد حرف زدم .من حتی مطمئن نیستم چی هستم.... یه سوال هم دارم شما که اطلاعاتطون خوبه میشه بگید چه طور یکی هاله دیگری ر میمکه؟نتونستم چیزی دربارش پیدا کنم.

یادم رفت یه چیزیرو بگم من وقتی یکی رو میبینم میتونم رنگ درونشو تشخیص بدم ولی از اونجایی که به این راه زیادی اطمینان ندارم (تا حالا نشده اشتباه کنم ولی اطمینان ندارم)نظر پدرمو میپرسم اصلا هر چی بگم میدونه ولی بعضی وقتا دست به سرم میکنه.

سلام آبجی گلم . انسان هایی هستند که با چشم معمولی و بدون هیچ ابزاری هاله دیگران رو می تونن ببینن . به این ها ، اصطلاحا هاله بین گفته می شه. بیمارستان میلاد تهران دوربینی خریداری کرده که از هاله بدن بیمار تصویر برداری می کنه و با تحلیل اون انرژی تشخیص میدن که عضو بیمار کدومه و گستردگی بیماری چطور هست . هاله انسانی دارای قدرت و انرژی هستش و این انرژی با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هست . ما با متمرکز کردن فکرمون روی یک شخص یا یک مکان می تونیم هاله و انرژی خودمون رو با سرعت نور به سمت اون شخص یا اون مکان بفرستیم و تأثیراتی ، گاه ضعف و کم و گاه محسوس بجابگذاریم . این هاله ها محافظ ما در مقابل جنیان و ارواح خبیث هستش و همچون سدی در مقابل اونها از ما محافظت می کنه . حالا اگر هاله انسانی ضعیفی داشته باشیم ، در مقابل خیلی چیزها آسیب پذیر می شیم . اگر تفکر انسان منفی باشه هاله منفی و اگر مثبت باشه هاله مثبت خواهد داشت . و هاله منفی روی هاله انسانهای دیگر تأثیر میزاره . پس ، از منفی بافی دوری کنید . و از انسانهای منفی باف هم . برای قوی شدن هاله تون ، فقط راهش آرامشه ، آرامش ، آرامش . روزی 20دقیقه مدیتیشن کار کنید. اگر نمی تونید بعد نماز 20 دقیقه بشینید و تسبیح همراه با ذکر انجام بدید . تا هاله تون قوی بشه . به یاد داشته باشید که از قدرتی بی انتها دارید کمک می گیرید . انسان موجود بی نظیریه . ای کاش ما قدر خودمون رو می دونستیم .

بابت اطلاعات ممنون من آرامش وذکر کار میکنم نیم ساعت درروز.اینکه اغلب سردرد وتاری دید دارم به استفاده از انرژیم ربط داره؟الان طوری شده که عین خوابم رو واقعیت میبینم.خیلی سوالات تو ذهنمه نمیدونم بپرسم یا نه.رنگ هاله خودم معمولا سفید مایل به طلایی هست.وازانجایی که با مشخص کردن اینکه منم مثل پدرم اینا هستم باید شغل اونا رو ادامه بدم والانم پزشکی میخونم این رسمه پسرا دبیری و دخترها پزشکی.من به ریاضی علاقه داشتم دوبارم المپیاد نجوم المان وکانادا دراومدم ولی برای مرحله اخر که خارج از کشور بود اجازه رفتن نداشتم.اون روزها انقدر ناراحت شدم که قابل وصف نبود...عذاب داشتم به دوستم گفتم ازادانه و راحت زندگی کنه و اون از بدنش خارج شد حتی روز سومش هم فکر کردم شوخیه همش تقصیر من بود...من بازی رو شروع کردم و اون جای من عوارضشو داد!!!

سلام . مدیتیشن ، انرژی رو استفاده نمی کنه بلکه اون رو ذخیره می کنه . درست مثل یک خواب راحت بعد از خستگی زیاد می مونه . ما وقتی از نظر جسمی خسته باشیم نیاز به خواب داریم تا توان از دست رفته به بدن بر گردونیم . مدیتیشن هم همین کار رو در مورد انرژی از دست رفته انجام میده . ما در روز بخاطر مشغله فکری ، استرس ها ، تلقین های منفی اطرفیان و جدل کردن درونی با این افکار و احساسات ، انرژی زیادی از دست میدیم . و باید دوباره خودمون رو احیاء کنیم . و این کار رو با تلقین های مثبت به خود و مدیتیشن و ورزش می تونیم انجام بدیم .

اما برون فکنی یا خارج کردن روح ازبدن ، کار چندان سختی نیست . در این حالت امواج مغزی بین 4 تا 7 سیکل در ثانیه ست که به این حالت تتا گفته می شه . و هر کسی بعد از چندبار تمرین این کار رو یاد می گیره . بعضی ها هم مادرزاد این توانایی رو دارند . اوائل ممکنه فکر کنن که فقط خواب می بینند اما وقتی خوابها شون واقعیت پیدا می کنه مخصوصا خوابهایی که فعل گذشته دارند ، به توانایی شون پی می برند . اما این کار خطراتی داره مثل فلج شدن در خواب ، یا مردن در همان حال خواب . وقتی روح از بدن خارج می شه یک ارتباط بین روح و جسم هنوز برقراره و اتفاقاتی که برای روح پیش میاد رو جسم متوجه می شه و اتفاقات جسم رو هم روح متوجه می شه . اما هرچه روح از جسم بیشتر دور می شه این ارتباط بین جسم و روح ضعیف تر و کم رنگتر می شه . و این امکان وجود داره که این ارتباط بین روح و جسم برای همیشه قطع بشه و روح هرگز به جسم بر نگرده . البته من سعی کردم به صورت خلاصه توضیح بدم .

در ضمن من مدیوم های حلولی و کتابت و بینائی و شنوایی سراغ دارم که موکلینشون هم روح هم ملائک و هم جن و کریون میباشد

برادر سلام.چه طورممکنه کسی موکلینش رو اینقدر دقیق بشناسه؟وخب هرکسی توانایی کتابت شدن رو داره.

سلام برادر خوبم بابت راهنمایی ها خیلی ممنون.من اصلا نمیدونم چهطور از بدنم خارج میشم!فقط میفهمم الان بیرون بدنم هستم.اولین بار روی تختم دراز کشیده بودم که اصلا نفهمیدم داشتم با کی حرف میزدم ولی ناگهانی حالت عجیبی داشتم اونوقت اون نفر گفت پایین رو نگاه کن همین که دیدم یه چرخ دور خودم زدم و گفتم چقدر شبیه منه.بعد ناگهانی برگشتم.چندبار سعی کردم از بدنم خارج بشم ولی نشد.اصلا نمیدونم چه طوری خارج میشم در کل تمام مدت مطالعه میکنم اما هیچی بلد نیستم!!!به نظر شما ایا من مدیوم هستم؟

سلام ببخشید منظورتون از حالت تتا چیه؟متوجه نشدم.از کجا میتونم اطلااعاتی بدست بیارم؟

سلام آبجی خوب من . همه انسانها دارای چهار موج اصلی مغزی هستند به نام های دلتا ، تتا ، آلفا ، بتا . وقتی ما بیدار هستیم فرکانس مغزی ما از 14تا21سیکل در ثانیه متغیره که به این سطح امواج ، بتا گفته می شه . فرکانس مغزی ، زمانی که روی تخت دراز کشیدیم و می خوایم به خواب بریم ، 7تا 14سیکل در ثانیه ست که به اون آلفا گفته می شه . اما وقتی به حالت خواب و بیداری می رسیم و حال کسی رو داریم که به هوش میاد و دوباره از هوش میره ، فرکانس مغزی ما از 4تا7سیکل در ثانیه متغیره که به اصطلاح به اون تتا گفته می شه و برون فکنی یا خارج کردن روح از بدن در این زمان اتفاق می افته . در این زمان هر تلقینی به شخص خواب رفته بکنید روش تاثیر خواهد گذاشت و اما موج مغزی دلتا ، از4سیکل در ثانیه به پایین هستش که انسان به خواب عمیق فرو میره. من می تونم بیرون رفتن روح از بدن رو که شما ذاتن تواناییش رو دارید به شما یاد بدم (یعنی زمانش دست خودتون باشه ) اما این کار خطراتی داره که نمیشه نادیده گرفت . که کمترینش فلج شدن در خوابه . شما وقتی به این حالت دچار یا وارد شدید ، هیچ وقت از اتاقی که درش بودید بیرون نرفتید و تا اینجا مشکلی نداره . در واقع مشکل از زمانی پیدا می شه که شما هربار فاصله تون رو از جسم تون بیشتر کنید و به جاهای دورتری برید .

من هم گاهی اوقات چیز های عجیبی احساس میکنم اما نمیدونم تا چه حدی مربوط به قدرت های ماورایی بشه.لطفا کمکم کنید.مدیوم بودن رو تا حدودی دوس دارم اما از عواقبش میترسم.

سلام . کاش بیشتر توضیح میدادید

سلام برادرم من فاصله های دورتر هم طی کردم یه بار تو خواب بمب گذاری دیدم و صحنه های وحشتناک کسی صدامو نمیشنید بهشون میگفتم فرار کنن ولی انگار نه انگار اصلا اونجا حضور داشتم!!!وقتی بیدار شدم فکر کردم خوابه با اینکه خوابهام هقیقت دارن ولی چون مکانش اشنا نبود باورم نشد،چند ماه بعد تلوزیون یه بمب گذاری از گروههای تروریستی اعلام کرد وقتی صحنه رو دیدم آشنا بود بعد دانلود و چند بار دیدن یاد خوابم افتادم حتی آدمی رو که دستگیر کرده بودن هم آشنا بود .یه بار دیگه هم دختر دایم رو که تو کانادا تحصیل میکرد رو تو محل کارش دیدم و درست ماه دیگه گفت تو دانشگاهشون استاد شده و دفترشو برام فرستاد درست همونی بود که تو خواب دیدم حتی جای وسایلش رو هم میدونستم!!!ولی هنوزم نمیدونم چه طوری خارج میشم. خوابم هم سنگینه و تا بیدار نشم نمیتونن بیدارم کنن.یه بار وقتی 5سالم بود دو روز تمام خوابیدم پدر و مادرم میگن ضربانم کند بوده ولی خوب شده بیدار شدم چون اونا جسم منو به بیمارستان منتقل کرده بودن!پزشکای بی عرضه هم گفتن زود میمیرم و شاید تا هفته طول نکشه ولی الان تقریبا20سالمه!!!اصلا رو چه اساسی به اینا مدرک میدن موندم. شما گفتی بهم یاد میدین چه طوری؟؟؟چه خطراتی داره و من چیرو از دست میدم؟ دنیای دیگه نیستی نداره و خیلیا رو میشه دید من تو یه همچین شرایطی پدربزرگم رو هم دیدم که میخواست یه چیزی بگه ولی تو بیداری اصلا یادم نیومد اونموقع14سالم بود وبه مادربزرگم گفتم که بماند حسادت خیلیا کارداد دستم تو خونه هم شدم یکی عین پدرم و خب شغلم هم شد پزشکی.(البته اون موقع من رو همون کسی که بیرون برده بود برد بالا تا به یه جای سفید رسیدیم.)

برادرم نگفتبد که به نظرشما من یه انسان معمولیم؟ بابت اطلاعاط و در اختیار گذاشتنش با ما بینهایت سپاسگذارم.

صدا جان خواب ملاک سنجش نیست...حتی در موارد خاص چه در افراد صاحب منزلت و اهل طریقت... املا حقیقت درست هست نه هقیفت خانم دکتر... امیدوارم تا حد کنجکاوی به جوابت رسیده باشی... و خدا از دل هر انسانی با خبر است.

ببخشید برادر هنوز به دکمه های لبتاپ عادت نکردم حواسم پرت شده .اطلاعات رو هم اشتباهی نوشتم. یکم واضح تر بگید لطفا...

سلام دوستان. واقعا نمیدونستم این همه آدم این ویژگی ها رو دارن. پس میشه گفت استثنایی نیست و همه آدما دارن ولی شاید به دلایل مختلف مخصوصا پایین بودن سطح روح این ویژگی رو ندارن. من هم عبور و مرور روح ها رو تو حالت بین خواب و بیداری حس میکنم. بعضی اوقات تو بیداری جواب سوالی که تو ذهنم هست رو میگیرم انگار بهم الهام میشه. گاهی اوقات هم از اتفاقات اطرافم جواب مسئله هام رو میگیرم. با امام ها هم تو خواب ارتباط دارم گاهی اوقات. دوستان یه سوال. شما هم همیشه فکر میکنید که میتونید یه کار بزرگ انجام بدید؟ یه کار خیلی بزرگ که کسی توانایی انجامشو نداری ولی شما دارید. ولی علت این که تا الان انجام ندادید اینه که نخواستید انجام بدید و واستون هدف نبوده؟

اره تقریبا.وتقریباهمه این قدرتو دارن ولی به درجه ای که از مغزمون استفاده میکنیم بسنگی داره .اگه 50درصد مغزتو استفاده کنی طی الارض میکنی ولی خطرشم به جون می گیری.

خانم صدا... !! من تازه پیامهاتو خوندم زیاد اینجا سر نمیزنم تا جایی که میتونم کمکت میکنم تبدیل به یک انسان عادی بشی

سلام طب روحانی بابت کمک ممنون. من نیروهامو دوست دارم. میخوام کنترلش کنم نه اینکه نابودش کنم. بقیه رو نمیدونم ولی زیبایی پشت نیروها جالبه ونمیخوام اون زیبایی رو از دست بدم.اگه میتونید کمکم کنید کنترلش کنم نه نابود!!! من هنوزم نمیدونم چی هستم از مدیوم بودن مطمئن نیستم.قبلا گفتم پدرم و پدربزرگ ومادربزرگم این نیروهارو داشتن ولی اسمش رو بهمون نمیگن بعد از دوسه تامرگ همه چی عوض شد .مادربزرگم هم بعد ازمرگ پدربزرگ سکوت کرد هر وقت ازش چیزی بپرسم میگه زیاد میدونی کم بگو.پدربزرگ مادریم هم همینو میگه.اونا سکوت کردن برام مهم نیست. ولی هنوزم میگم اگه میتونید لطفا کمکم کنید کنترلش کنم.جون برام مهمه

کدام نیرو ؟ کدام مدیوم؟ کدام کنترل؟ اینها همش چرت و پرته... این چیزها نیرویی از طرف خداوند نیستند و همشون اجنه و شیاطین هستند. ذهنتو درگیری گذشته و گذشته گانت نکن. اگه این نیروها اطرافت بمونن و حتی اگه بتونی کنترلشون کنی بازم زندگی اروم و بر سر و صدا مثل بقیه مردمو ازت میگیرن. پس خودتو خلاص کن بشو یه ادم عادی. نمازتو بخون . درستو ادامه بده . ازدواج کن مثل بقیه . اگه با این نیروها بمونی نمیذارن به هیچکدوم از این چیزا برسی. گیرم کنترلشون کردی و تبدیل به یک پیشگو و غیب گوی بزرگ شدی و همه چیزو از قبل بدونی. خب که چی؟ بعدش چی؟ فکر نمیکنی زندگی برات بی مزه میشه؟؟ باور کن هیچ چیز مانند یک انسان عادی بودن نیست. مطمئن باش پدر و پدر بزرگت یا هر کس دیگه از گذشته گانت ادم عارف و یا مخلص و خداشناسی که تو فکر میکنی نبودند. هر چی هست در این سه کلمه خلاصه میشه : جن، شیطان، جادوگری

صفحه‌ها