تضاد مذهب شافعی با وهابیت در مسئله‌ی زیارت قبور

  • 1394/10/02 - 00:33
یکی از مسلمات مورد قبول همه‌ی ادیان ابراهیمی احترام به انبیاء، ائمه و بزرگان دین است، در بعضی از ادیان دیگر نیز از جمله مسیحیت مراسماتی برای اکرام بزرگان دین گرفته می‌شود، حتی آنهایی که معتقد به دینی خاص نیستند نیز برای بزرگانشان یادبود و مراسماتی می‌گیرند. در دین بزرگ اسلام به این بزرگداشت‌ها و احترام‌ها خیلی اهمیت داده می‌شود و همه‌ی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسلمات مورد قبول همه‌ی ادیان ابراهیمی احترام به انبیاء، ائمه و بزرگان دین است، در بعضی از ادیان دیگر نیز از جمله مسیحیت مراسماتی برای اکرام بزرگان دین گرفته می‌شود، حتی آنهایی که معتقد به دینی خاص نیستند نیز برای بزرگانشان یادبود و مراسماتی می‌گیرند. در دین بزرگ اسلام به این بزرگداشت‌ها و احترام‌ها خیلی اهمیت داده می‌شود و همه‌ی جهانیان شاهد این احترام‌ها هستند.
اما در این بین گروه‌هایی از جمله وهابیت وجود دارد که با انحرافات فکری خود ارتباط بعد مرگ مسلمانان با انبیاء و اولیا را قطع می‌دانند، تا جایی که تمام این آداب بزرگداشت را بدعت و سفر به قصد زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را شرک می‌شمارند، آنها با این انحرافات در اصل پیامبراسلام را به فراموشی سپرده‌اند.
البته در این میان تمام علمای مذاهب اسلام به مخالفت از آنها برخاسته‌اند و در رد آنان کتاب‌های زیادی همراه با دلائل محکم نوشته‌اند، از جمله‌ی این مذاهب که این عمل وهابیت را به شدت مورد تهاجم قرار داده‌ و آنها را رد کرده‌ مذهب شافعی می‌باشد که با اقداماتی مؤثر این عمل وهابیون که قصد حذف احترام مسلمانان به انبیا و اولیا را داشتند به خوبی رد کرده‌اند. حال با بیان این مقدمه نظرات و ادله‌ی علمای وهابیت و علمای مذهب شافعی به شرح ذیل می‌باشد:
دیدگاه علمای وهابی در مسئله‌ی زیارت قبور:
ابن تیمیه که یکی از بزرگان وهابیت و پایه ریز فرقه‌ی وهابیت بود از همان ابتدا زیارت قبور انبیاء و اولیاء را حرام می‌دانست و همینطور هر گونه درخواست حاجت و توسل به انبیاء و اولیاء را حرام می‌شمرد، وی معتقد بود که زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله) حرام و شرک است،[1] او مسلمانان را از بوسیدن و مسح کردن همه‌ی قبور چه پیامبر و غیر پیامبر منع کرده است.[2] ابن تیمیه کار را به جایی رسانده که فتوا داده سفر به قصد زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معصیت بوده و باید نماز را تمام خواند.[3]
همچنین مفتی‌های سعودی عربستان که در راس فرقه‌ی وهابیت هستند از جمله مفتی بن باز نیز این عمل ابن تیمیه و دیگر بزرگان وهابیت را قبول دارند و گفته‌اند: سفر نمودن به مدینه برای زیارت قبر پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) جایز نیست، حال اگر کسی برای تجارت و کسب و کار و یا نماز خواندن در حرم پیامبر برای ثواب بیشتر بیاید این عمل جایز است البته به شرطی که اول نماز بخواند بعد طبق دستورات دینی پیغمبر را زیارت کند و بر آن حضرت و ابوبکر و عمر درود بفرستد و هیچ تماسی با قبر نداشته باشد و از پیامبر حاجت درخواست نکند چون حاجت از مردگان شرک است.[4]
یکی دیگر از بزرگان وهابیت که از اساتید آنها به نام طیار است می‌گوید: زیارت باید به قصد مسجد پیامبر و عبادت خدا و سایر این عبادات باشد نه عبادت خدا توسط قبر پیامبر باشد، نظر طیار هم با ابن تیمیه که زیارت به قصد پیامبر را نامشروع می‌داند برابری می‌کند.[5]
همین بزرگان وهابیت بی احترامی‌های زیادی به زائرین قبر پیغمبر می‌کردند و همین الآن هم این بی احترامی‌ها هست و روز به روز بیشتر شده است. محمد بن عبدالوهاب در زمان منع زیارت قبر پیغمبر گروهی از مردم شهر احساء را که به زیارت می‌رفتند در راه بازگشت آنان را دستگیر کرد و ریش‌های آنان را تراشید و وارونه سوار الاغ کرد و آنها را از شهر درعیّة تا شهراحساء برد[6]، و حتی امروزه هم این هتک حرمت‌ها وجود دارد از جمله حادثه‌ی منا که جنایت بزرگی در حق مسلمانان بود و دیگر جنایات آنها که آشکارا معلوم است.
ادله‌ی سران وهابی درحرمت زیارت قبور:
قائلین به این نظریه، به آیات ذیل از قرآن استدلال کرده‌اند:
«فَإِنکََّ لاَ تُسْمِعُ المَوْتَی وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ[روم/52] و در حقيقت تو مردگان را شنوا نمی‌گردانى و اين دعوت را به كران آنگاه كه به ادبار پشت می‌گردانند نمى‏‌توانى بشنوانى.»
« وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ[فاطر/22] و زندگان و مردگان يكسان نيستند خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى‏‌گرداند و تو كسانى را كه در گورهايند نمى‏‌توانى شنوا سازى.»
اما دلیل دیگر وهابیون بر این نظریه در حدیث نبوی است که می‌گویند: «لاتَشدّوا الرِحال الّا ثلاثة مساجد[7] سفر جز به قصد مسجد الحرام، مسجد الاقصی و مسجد النبی جایز نیست» و اگر کسی به نیت زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نه مسجد النبی بار سفر ببندد کار حرامی کرده است وهمینطور بقیه‌ی اماکن زیارتی.
برای دیدن نقد شبهات وهابیت در مورد سماع، زیارت شفاعت، اموات از دیدگاه اهل سنت به کتاب تهیه شده توسط کتابخانه پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب با نام پاسخ به شبهات مطرح شده توسط توحيد قريشي در مورد سماع، زیارت، شفاعت اموات می‌توانید مراجعه کنید.[8]
نگاه علمای شافعی نسبت به ابن تیمیه:
دانستیم که تمام احزاب مسلمان، وهابیان را رد کرده‌اند؛ حال نظرات علمای شافعی در مقابل وهابیان در مسئله‌ی زیارت قبور که این عمل زشت آنها را رد کرده‌ و نظراتی را داده‌اند که به برخی از آنان می‌پردازیم:
1. ابن حجر عسقلانی شافعی که یکی از بزرگترین علمای اهل سنت است گفته که حرام شمردن زیارت آقایمان رسول اکرم یکی از زشت ترین مسائل ذکر شده از ابن تیمیه است و ما آن را قبول نداریم، چرا که تمام علمای اسلام در مورد جایز بودن زیارت قبور استدلال کرده‌اند و هیچ اختلافی در این زمینه وجود ندارد.[9]
2. حصنی دمشقی که نیز از بزرگان شافعی است درباره‌ی فتوای علمای اربعه در رد ابن تیمیه می‌گوید: «من متن فتوای علمای اربعه را به دست خط خودشان که در پشت فتوای ابن تیمیه است را بیان می‌کنم: سپاس مخصوص خداست، این مطالبی که در پشت این فتوای ابن تیمیه نوشته شده، در رد این فتوا است که درباره‌ی بدعت شمردن زیارت انبیاء و انسان‌های صالح است و جایز نبودن سفر برای زیارت انبیاء و...؛ این نظریات باطل و مردود است و بسیاری ازعلماء نقل کرده‌اند که زیارت پیامبر مستحب و عملی نیکو است و ابن تیمیه را از دادن این فتوا بر حذر داشتند و این انحرافات باید آشکار شود تا مردم از آن تبعیت نکنند.»[10]
وی خود نیز فتوایی داده بر رد ابن تیمیه و می‌گوید: «به این بنگر که چقدر به پیامبر و انبیای الهی ظلم شده است، تا جایی که زیارت آنان گناه محسوب می‌شود، ابن تیمیه می‌خواهد ادعا کند که تمام امت اسلامی بر گناه بودن زیارت انبیا اجماع دارند، اما من معتقدم که هیچ کس مثل ابن تیمیه به انبیاء و پیامبر اسلام چنین جسارتی نکرده است، و این امت اسلامی همیشه تشویق شده‌اند نسبت به زیارت قبور و این زیارت از جمله سنت‌های انبیاء است و مورد اجماع همه‌ی مسلمانان است و هیچ کس جسارتی نکرده مگر که در قلب او نفاق باشد.»[11]
3. حافظ ذهبی از بزرگان شافعی که هم عصر ابن تیمیه است می‌گوید: «خوشا بحال کسی که در کنار مرقد پیامبر با فروتنی درود بر ایشان می‌فرستد، این بهترین زیارت است و نیز از بهترین محبت‌ها نسبت به پیامبر می‌باشد، کسی که بر پیامبر یک درود بفرستد خدا بر او ده درود می‌فرستد، البته این زیارت باید با آداب زیارت در دین ما برابری کند؛ به خدا سوگند فریاد زدن و شیون مسلمانان و بوسیدن دیوار‌ها چیزی غیر محبت به خدا و رسولش نیست، و محبت به پیامبر جدا کننده‌ی اهل بهشت و جهنم است، از این رو زیارت قبر پیامبر ما را به خدا نزدیک‌تر می‌کند؛ حال بر فرض که حدیث شدّ الرحال را قبول کنیم که بار سفر بستن به قصد زیارت صحیح نیست، آیا بار سفر بستن بر زیارت پیامبر چیزی غیر زیارت مسجد ایشان است، زیارت پیامبر عملی کاملا شرعی می‌باشد.»[12]
4. زینی دحلان مفتی شافعی مکه مکرمه در رد ابن تیمیه و مشروع بودن زیارت قبر پیغمبرمی‌گوید: «و أقول(اعلم) رحمک الله أن زیارة قبر نبینا صلی الله علیه و سلم مشروعة مطلوبة بالکتاب و السنة و إجماع الأمة.[13] من می‌گویم: بدان خدا تو را رحمت کند زیارت قبر پیامبر ما به دلیل آیات قرآن و احادیث پیامبر و اجماع امت اسلامی، امری شرعی است و از ما خواسته شده است.»
دیدگاه علمای شافعی در مسئله‌ی زیارت قبور:
1. امام شافعی در کتاب معروف خود «الُامّ» می‌گوید: «و لا بأس بزیارةِ القبور أخبرنا مالک عن ربیعة(یعنی ابن أبی عبد الرحمن) عن أبی سعید الخدری أن رسول الله صلی الله علیه و سلم قال: و نهیتکم عن زیارةِ القبور فزوروها و لاتقولوا هجراً[14] و زیارت قبور اشکالی ندارد، مالک از ربیعه بن ابی عبدالرحمان از ابو سعید خدری نقل کرده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در گذشته شما را از زیارت قبور نهی می‌کردم،ولی اکنون آنها را زیارت کنید و دهان به زشتی نگشایید.»
2. عبدالکریم رافعی از علمای شافعی در قرن هفتم بوده و می‌گوید: «زیارت قبور برای مردان مستحب است، بخاطر روایتی که از پیامبر نقل شده و فرمودند: من شما را از زیارت قبور نهی کردم پس از این به بعد زیارت کنید که موجب یادآوری آخرت می‌شود.»[15]
3. نووی شافعی که از علمای بزرگ این مذهب بوده در این باره می‌گوید: «و یستحب للرجال زیارة القبور لما روی أبو هریرة رضی الله عنه قال: زار رسول الله صلی الله علیه و سلم قبر أمه فبکی و أبکی من حوله...[16] زیارت قبور برای مردان مستحب است بخاطر روایتی که ابو هریره نقل کرده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) قبر مادرش را زیارت کرد و گریه کرد و اطرافیان او نیز گریه کردند...»
4. سمهودی شافعی درباره‌ی زیارت قبور می‌گوید: «علماء بر استحباب زیارت قبور برای مردان اجماع دارند؛ چنان‍که نووی به همین امر اشاره نموده، حتی برخی از ظاهریّه قائل به وجوب زیارت قبور برای مردان هستند.»[17] همچنین از غزالی می‌گوید: «هر کس که دیدن او در حال حیات موجب تبرک وی می‌شود، بعد مرگ هم دیدن او موجب تبرک است و سفر برای او جایز است.»[18]
ادله‌ی علمای شافعی در مسئله‌ی زیارت قبور:
علمای شافعی در رد ابن تیمیه و وهابیت کتبی نوشته‌اند، و به سه دلیل زیارت قبور را تأیید و نظر وهابیت را رد می‌کنند:
1. قرآن: اول به این دلیل تمسک کرده‌اند چون که همه‌ی مسلمانان آن را قبول دارند:
خداوند در قرآن می‌فرماید:«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً.[نساء/64] اگر آنان پس از آن که با این عمل بر خود ستم کردند نزد تو مى‌آمدند و از خدا آمرزش مى‌خواستند و پیامبر نیز براى آنان طلب آمرزش مى‌کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر و مهربان مى‌یافتند.»
علمائی که از مذاهب اسلامی بخصوص مذهب شافعی مخالف وهابیت هستند در منع زیارت قبور بر این آیه استدلال کرده‌اند.
- سبکی شافعی در مورد این آیه می‌گوید: «این آیه دلالت بر تشویق افراد برای آمدن نزد پیامبر و استغفار افراد برای ایشان و ایشان برای افراد دارد. اگر چه این در زمان حیات پیامبر است و بعد وفات نیز قطع نمی‌شود چون این آیه با تواب بودن خدا دلالت در سه مسئله دارد: یکی آمدن آن‌ها نزد پیامبر، دیگری استغفار آن‌ها و استغفار پیامبر. پس استغفار پبامبر برای همه‌ی مؤمنین ثابت است. و همه‌ی علما اتفاق نظر دارند بر این که هر کسی کنار قبر پیغمبر می‌آید این آیه را تلاوت و از خدا طلب آمرزش کند.»[19]
- حصنی دمشقی نیز در مورد آیه می‌گوید: «آیه شامل حیات و وفات پیامبر می‌‎شود و پیامبر به واسطه‌ی این آیه از خدا طلب شفاعت می‌کند و این کار بین علما امری است عادی و قابل قبول است من دو بیت در این باره می‌گویم که امیدوارم من هم سهمی از شفاعت پیامبر نصیبم شود: «و در او همه اوصاف نیکو جمع شده است، و او کسی است که افراد به دست او تربیت شده‌اند، و او کسی است که در هر مشکلی امید به او وجود دارد، خصوصاً در قیامت زمانی که پای ما می‌لغزد.»[20]
- صالحی شامی به نقل از ابوبکر مراغی نیز می‌گوید: «به خاطر احادیث وارده و آیه‌ی «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» برای هر مسلمانی که اعتقاد به زیارت قبور دارد شایسته است، چون بزرگ شمردن پیامبر با قبل مرگ و بعد مرگ تفاوتی ندارد.»[21]
- زینی دحلان مفتی شافعی مکه در مورد این آیه این چنین گفته: «آیه دلالت بر تشویق امت برای آمدن نزد رسول خدا، استغفار افراد نزد ایشان و استغار ایشان برای افراد می‌باشد و این هم در زمان حیات و هم در زمان فوات پیامبر وجود دارد. استغفار برای همه‌ی مومنین بخاطر کلام خداوند که فرموده: «و أستغفر لذنبک و لِلمؤمنین و المؤمنات.[غافر/51] برای ذنب خود و برای مومنین و مومنات استغفار کن» می‌یاشد که در صحیح مسلم نیز بعضی از صحابه همین معنا را برای آیه برگزیده‌اند. این آیه عمومیت در حال حیات و وفات پیامبر را شامل می‌شود، به همین خاطر علماء این کار را مستحب دانسته‌اند و آن را از آدابی می‌دانند که جزء سنت بوده و در کتب اربعه‌ی اهل سنت امده است.»[22]
2. روایات: یکی دیگر از راههای استدلال علمای شافعی استناد به روایات است که یکی از آنها روایت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که فرموده‌اند: «مَن زارَ قَبری وَجَبَت لهُ شفاعتی.[23] هر کس مرا زیارت کند، شفاعتش بر من لازم می‌گردد.» این حدیث قریب به چهل منبع دارد. سبکی شافعی در این باره ‌می‌گوید: «این احادیثی که ما در باب زیارت قبور جمع کرده‌ایم از روایاتی است که در آن لفظ زیارت بکار برده شده است، و روایات وارده‌ی دیگر داریم که به این احادیث قوت می‌بخشند».[24]
3. عمل اصحاب: راه دیگر استدلال شافعیه در جواز زیارت قبور عمل اصحاب رسول خداست که در بین عموم اهل سنت از وجهه‌ی خاصی برخوردار است.
برخی از موارد عمل صحابه از قول سبکی شافعی:
- «عمر بن خطاب بعد فتح شام وقتی که وارد مدینه شد از اولین اقدام او در مسجد پیامبر این بود که بر رسول خدا درود فرستاد.»[25]
- «از انس بن مالک نقل شده که روزی در کنار قبر رسول خدا ایستاده بود و دو دستش را بلند کرده بود به طوری که گمان کردم در حال خواندن نماز است، اما او به پیامبر(صلی الله علیه و سلم) سلام داد و بازگشت.»[26]
- «بلال مؤذن رسول خدا در عصر عمر بن خطاب در شهر شام بود، شبی خواب رسول خدا را دید که به او فرمود: «ای بلال این چه ظلمی است در حق من روا داشته‌ای؟ آیا وقت آن نرسیده است که مرا زیارت کنی؟ از خواب بیدار شد با ناراحتی و ترس از جا بلند شد و به خود آمد و شروع کرد به بستن بار سفر به طرف مدینه، به مدینه رسید به کنار قبر پیغمبر رفت در حالی که گریه می‌کرد صورت خود را بر قبر مالید.»[27]
پس از بیان این مطالب آشکار شد که بین علمای شافعی و وهابیت چه اختلافاتی وجود دارد تا جایی که حتی سجده بر قبر پیامبر امری پسندیده بوده و این کار از سر عشق و محبت است اما نادانی‌ تا به کجا که وهابیون محافظت کننده‌ی از قبر و ضریح و حریم رسول اکرم، حتی ذره‌ای به نظرات علما‌ی اهل سنت هم اعتنا نکرده‌اند.این‌ها که خود را حافظ حریم پیامبر می‌دانند نسبت به زائران رسول خدا بی‌احترامی و برخوردهای تندی دارند، حال با این همه مستندات برای استحباب زیارت قبور آنها همچنان پرده‌ی جهل و نادانی را از میان خود برنداشته‌اند.

پی‌نوشت:
[1]. ابن تیمیه، حلیم الدین، الرد علی الاخنائی، ریاض،عربستان،بی تا/ص52.متن عربی:«فَمن جَعَلَ سفَرَه الی المسجدِ الرَّسول صلَی اللهُ علیه و سلم و قبره کالسَفَر الی قُبور هؤلاء و المَساجدَ التی عِندَهم فقد خالَف إجماع المسلمین و خَرَجَ عن شریعة سیّد المرسلین»
[2]. رضوانی، علی اصغر،زیارت قبور، قم، مسجد مقدس جمکران، ص54.
[3]. ممدوح،محمود سعید،رفع المنارة،دارالامام النووی،عمان،اردن،1416ه.ق، ص74.
[4]. دویش، احمد بن عبدالرزاق(جمع آوری و ترتیب)، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتاء، ریاض، عربستان، بی تا/ج11، ص367
[5]. طیار، عبدالله بن محمد بن احمد، کیفیة الزیارة الشرعیة للمدینة المنورة، مکتبة الرشد، ریاض، ص30. متن عربی:« أن تَکونَ زِیارتکَ لِقَصد المَسجد النَبَوی و ذلک لِلصَلاة فیهِ و التّعبُد لله تعالی بِسائرِ الطاعاتِ فیه، و لایَکُن قَصدُکَ زیارةُ قبر النَّبی»
[6]. زینی دحلانی، احمد، الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، ترکیه، استانبول، ص41.
[7].  يسير العزيز الحميد في شرح كتاب التوحيد، سليمان بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، دار النشر: مكتبة الرياض الحديثة – الرياض. ج۱ص ۳۱۳.
رجوع به مقاله: ادله وهابيت در مورد حرمت زيارت قبور و شد رحال چيست؟
[8]. پاسخ به شبهات مطرح شده توسط توحيد قريشي در مورد سماع، زیارت، شفاعت اموات کلیک کنید.
[9]. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، دار احیاء التراث العربی،چاب دوم،ج3، ص53.
[10]. حصنی دمشقی، دفع الشبه عن الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، کلمه لإداره المطبعه للطبعه الأولی، ص96.
[11]. همان، ص168
[12]. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء،مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، ج4، ص484.
[13]. زینی دحلان، العلامة احمد، الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة، ص2.
[14]. شافعی، محمد بن ادریس، ج1، ص317.
[15]. رافعی، عبدالکریم،فتح العزیز بشرح الوجيز الشرح الكبير للرافعي، ج5، ص246.
[16]. یحیی بن شرف، نووی، المجموع شرح المهذب، دارالفکر بیروت، ج5، ص309.
[17]. سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، دار الکتب العلمیه، بیروت 2006 م، ج4، ص 1362.
[18]. همان، ج4، ص1363.
[19]. سبکی، تقی الدین، شفاء السقام، سید محمد رضا حسینی جلالی(تحقیق)، بی جا، چهارم، ص182.
[20]. حصنی دمشقی، دفع الشبه عن الرسول، کلمه لإداره المطبعه للطبعه الأولی، ص144.
[21]. صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض(تحقیق)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج12، ص384.
[22]. زینی دحلان، العلامة احمد، الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة، ص3
[23]. حصنی دمشقی، دفع الشبه عن الرسول، کلمه لإداره المطبعه للطبعه الأولی، ص193_دارقطنی، سنن دارقطنی، ج2، ص278 ؛ متقی هندی، کنز الاعمال، ج15، ص651_شوکانی، نیل الاوطار، ج5، ص108.
[24]. سبکی، تقی الدین، شفاء السقام، سید محمد رضا حسینی جلالی(تحقیق)، بی جا، چهارم، ص78.
[25]. همان، ص44.
[26]. همان، ص169.
[27]. عزالدین ابی الحسن علی بن محمد الجزری المعروف بابن الاثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، مکتبة الاسلامیة تهران،ج1، ص208 ؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج7، ص 137، ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء،مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، ج1، ص358.

جمع آوری و تنظیم: حنیف ایمان

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام مطلب خوبی بود اما عنوان مطلب شما با متن ناسازگاره- با خواندن اولیه عنوان به نظر میرسه که وهابیت هم جزء مذاهب اهل سنت باشه در حالیکه هیچ فرقه ای از اهل سنت ، وهابی های خبیث رو سنی نمیدونن. موفق باشید.

سلام علیکم با تشکر از توجه شما لازم به ذکر است با توجه به مطالب ذکر شده در مقاله ادله ی علمای شافعی بر جواز زیارت قبور را گفتیم و نیز گفتیم که وهابیت آنقدر نادان هستند که حتی حرفهای علمای اهل سنت را قبول ندارند و اینجا با عنوان برابری میکند یعنی تضاد وهابیت با اهل سنت...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.