حکومت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه
قانون اساسی برای شورای نگهبان وظایفی برشمرده است. یکی از وظایف نظارت بر انتخابات است. بررسی صلاحیتها بر عهده شورای نگهبان است. در چند روز اخیر هجمه به طرف شورای نگهبان زیاد شده است. آنها به بهانه اینکه افراد مورد اعتماد و همحزبی خودشان تایید نشدند، اعتراضهایی ناجوانمردانه به سمت این شورا روانه میکنند و حال آنکه شورای نگهبان به وظیفه خود عمل کرده است.
با ظهور و گسترش صفحات اجتماعی، سلبریتیها نیز به دنیای مجازی روی آوردند. درواقع سلبریتیها به ابزاری پر قدرت دست یافته بودند که توانستند با آن بر افکار سیاسی جامعه هدف خود مسلط شوند و تاثیر بسزایی در نتیجه انتخابات داشته باشند. همانطور که سلبریتیها ورودی غیرکارشناسانه به حوزه سیاست و انتخابات داشتند و باعث وضع موجود شدند، امروزه نیز با نظر غیرکارشناسانه خود مردم را از حضور در انتخابات باز میدارند.
حضور حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری یکی از مهمترین عوامل برای دفع خصم دشمنان انقلاب اسلامی است. انقلابی که خون هزاران شهید پای درخت آن را آبیاری کردند. آنها وظیفهی خودشان را انجام دادند ولی وظیفهای مهمتر که حفظ نظام و انقلاب است را برعهده ما گذاشتند.
در بین مسئولین ما کم نیستند افرادی که مخلص و جهادی هستند. افرادی که دارای مدیریت کلان بوده و از پس مدیریت مجموعه خود برآمده و مشکلاتش را حل و فصل کرده است. حاج قاسم سلیمانی نمادی بارز از اینگونه مسئولین هستند. فردی که به میدان زد و منطقه را از شر داعش نجات داد. همچین فردی اگر در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شود مطمئنا مشکلات ما حل خواهد شد.
چاپ پول بدون پشتوانه میتواند آسیب بسیاری به کشور برساند. مشکلاتی که فشار را بر قشر کم درآمد زیاد میکند. دولتها برای جبران کسری بودجه و دلایل دیگر خلق پول میکنند. در اینصورت باید متناسب این پول تولید مسکن، کالا، دلار، طلا و غیره شود وگرنه با این پول تقاضا در جامعه زیاد خواهد شد و در صورت کمبود عرضه تورم حاصل خواهد شد.
منافق در هر زمانی هست. وای بحال ما در آن روزی که فردی منافق بر مسلمانان حکومت کند. این شخص برای اینکه در قدرت بماند و جایگاهش حفظ شود دست به هر کاری میزند. در این انتخابات باید دقت بسیاری داشته باشیم که فرد منافق را حاکم قرار ندهیم. راه شناخت منافق از غیر آن چند مورد است که ما در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم.
مشکلات کشور فقط علاجش در داخل است. اگر نگاه ما بر منابع و توان جوانان ایرانی باشد میتوانیم خیلی مشکلات از جمله قطعی برق که یکی از معضلات امروز ماست را حل کند. باید مردم دقت کنند که افراد لایق و کارآمد و انقلابی انتخاب کنند که نگاهشان به توان داخلی باشد.
راه خردمندانه و شرافتمندانه آن است که مردم در انتخابات شرکت کنند و به یک انسانِ میهندوست مؤمن شریف که هم برنامه درستی دارد و هم کارنامهی درخشانی دارد رأی بدهند. وگرنه رأی دادن به یک گزینه ناکارآمد و حتی عدم شرکت درانتخابات جای افتخار ندارد.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقلیتهای دینی و مذهبی دارای حق شهروندی هستند که باید به آنها رسیدگی شود. برادران اهلسنت باید دقت کنند که در انتخابات، فردی را انتخاب کنند که مسئولیتپذیر باشد. به گذشته فرد نگاه کنید که پایبند به قانون اساسی باشد و به تمام آحاد جامعه از جمله اقلیتها خدمت کند. نه اینکه صرفا دی پی شوآف باشد.
ساده لوحانه است که باور کنیم قوه مجریهای که دارای بیشترین امکانات و اختیارات در تمام ارکانهاست، رئیس آن یعنی رئیس جمهور هیچ کاره باشد. درحالیکه از عزل و نصب وزرا و سفرا و استانداران و... گرفته تا فرمانداران و معاونین و رؤسای سازمانها همگی برعهده رئیس جمهور است. همچنین تمام ارکانهای داخلی مجری مصوبات و دستورات شخص رئیس جمهور هستند...
درحالی که جوانان ایرانی نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیتهای بعد از آن همچون هشت سال دفاع مقدس داشتند ولی برخی مدیران و مسئولینی که پا به دوران پیری گذاشتهاند و کارایی گذشته را ندارند، همچنان حاضر نیستند صندلی ریاست را به جوانان پویا و بانشاط امروزی بسپارند. البته نهتنها حاضر به واگذاری مسئولیت نیستند بلکه قصورات و بیکفایتی خود را نیز به گردن جوانان دهه شصتی انداخته و با فرار رو به جلو میگوید: این متولدین (دهه ۶۰) در هر مقطعی به هر موضوعی که ورود پیدا میکنند، آنجا مشکل ایجاد میکنند!!!
از روزی که آیتالله رئیسی مورد استقبال گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 قرار گرفت، برخی از کاندیداها و جریانات داخلی بههمراه معاندین خارجی، ایشان را تندرو و او را مسئول اعدامهای دهه 60 خواندند. درحالی برخی از کاندیداها و احزاب داخلی اقدام بهطرفداری از منافقین پرداختند که منافقین در دهه اول انقلاب، دستشان به خون 17000 هزار نفر از مردم آغشته بود.
ر حالی که آیت الله رئیسی هیچ نقشی در اعدام های سال 67 نداشتند ولی متاسفانه برخی از اصلاح طلبان و برخی از معاندین در شبکه های خارجی ایشان را مسئول اعدام های سال 67 میدانستند. اما اعدام شدگان سال 67 همان همان اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند که در از شروع انقلاب ۱۷۰۰۰ نفر را ترور و ۱۷ هزار خانواده را داغدار کردند. که زنده به گور کردن، سربریدن با تیغ موکت بری، سوزاندن، زنده زنده پوست صورت و بدن پاسداران را کندن، تنها بخشی از این جنایات هولناک است.
همه مردم لزوم تغییر و تحول در سطح مدیریتی جامعه را به خوبی درک کردهاند. تغییراتی از جنس کنار گذاشتن مدیران و مسئولینی که کاری جز نگاه به خارج ندارند و جابه جا کردن کردن آنها با جوانان انقلابی که نگاهشان به ظرفیتها و تواناییهای داخلی است. کما اینکه مقام معظم رهبری نیز تمام توجه مدیران و مسئولین داخلی را متوجه ظرفیتهای داخلی کردند ولی متاسفانه ارادهای در این جماعت غربگرا برای نگاه به داخل دیده نمیشود.