بهائیت در عصر حاضر

تشکیلات بهائیت در دوره پهلوی، با تصدی بسیاری از مناصب کشور، شبکه گستردهای از فساد اقتصادی و رانتخواری را به راه انداخت. هژبر یزدانی با همکاری عالیترین مقامهای کشور، اموال هنگفتی را به نفع سازمان بهائیت بهم زد. ضربه انقلاب اسلامی بر پیکره سازمان بهائیت تا جایی بر آن فشار آورد که بیت العدل اسرائیل، انقلاب اسلامی ایران را جدیترین بحران حیات خود دانست.

شاپور بختیار در یکی از اعترافات خود، نتیجه سیاه بیست و پنج سال حکومت فاسد و ضدملّی پهلوی (با نقش آفرینی پررنگ بهائیان) بر ایران را تشریح کرد؛ اما آیا بهائیتی که امروزه شعار آزادی سر میدهد و از ناعدالتی جمهوری اسلامی گلایه میکند، از خفقان و ناعدالتی بیحد و حصری که برای ایران در دوران پهلوی به ارمغان آورد هم چیزی میگوید؟!

عبدالبهاء، در پیامی خطاب به بهائیان سمرقند (که در اشغال روسها) بود، از آنان خواست که رعایت مقتضیات حکمت را کرده و بنا بر سیاست کلّی بهائیت، از تبلیغ غیرمسلمانان خودداری کنند؛ اما چه دلیلی جز مقاومت اسلامی و غیرت شیعی در برابر استعمار بود که رسالت پیامبرنمای بهائی را هدف گذاری میکرد؟!

تشکیلات بهائیت برای سلطه بر ایران و تشکیل حکومت موهومش، نیازمند اجرای طرح تحول فرهنگی و دین زدایی از جامعه با هدف تغییر بافت جمعیتی است. لذاست که دشمن سیستماتیک خواندن بهائیت برای نظام اسلامی، دین و حتی هویت ایرانی، حرفی مستند و هشداری مهم است.

دیوید کلی از اعضای محفل بهائیت در انگلیس که از قضا بازرس ویژه سازمان ملل در عراق شد، گزارشی دروغین از وجود سلاحهای کشتار جمعی در این کشور جعل کرد و جنگ خونینی علیه مردم عراق به راه انداخت. تشکیلات بهائیت نه تنها هیچوقت به خاطر خیانت و دروغ عضو خود عذرخواهی نکرد، بلکه کشتار زنان و کودکان عراق را مقدمه حصول صلح جهانی معرفی کرد!

رسانه آسو به عنوان زبان حرفهای مگوی بهائیت، در راستای سیاستهای بیت العدل، هدف براندازی سیاسی و استحاله فرهنگی در ایران را دنبال میکند. این رسانه اعتراف دارد که هدفش نه فقط سرنگونی نظام، بلکه اسلام زدایی و دگرگونی فرهنگی در ایران است. چرا که پیش نیاز ایجاد حکومت موعود بهائیت، دگرگونی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دینی در ایران است.

تشکیلات بهائیت مدعیست تعدادی بهائی در دوران جنگ تحمیلی بر ایران کشته شدهاند اما دولت ایران آنان را بخاطر عقایدشان شهید حساب نکرده است. این در حالیست که در یک نمونه از اعتراف رسانههای بهائیت، رئیس جمهور وقت، شخصاً حکم شهادت یک بهائی را امضاء کرد. بعلاوه آنکه تشکیلات بهائیت خود، از شهید حساب کردن مدافعین بهائی ایران، امتناع کرده است!

نهاد رهبری بهائیت با برجسته کردن اجر فعالیت تبلیغی و سازمانی بهائیان ایران، با بکار بردن واژه کشته شدگان به جای شهید، به تضعیف جایگاه مدافعان وطن پرداخت. بیت العدل در ادامه با دریغ کردن واژه شهید از مدافعان بهائی ایران، شهادت را تنها منحصر در راه خدمت به فرقه بهائی دانست.

تشکیلات بهائیت تلاش دارد تا با تهمت و نفرت، به فاصلهاندازی میان مردم و حاکمیت بپردازد و در عوض خود را همسو با مردم ایران جلوه دهد؛ اما با نگاهی به سیره عملی و اعتقادی بهائیت، درمییابیم که این رویکرد، بر خلاف چهره اصلی و باور بهائیت است؛ زیرا بهائیت دشمنی خود با مردم ایران را ثابت کرده، وحدت را تنها با بهائیان مجاز دانسته و آزادی خواهی را حیوانی میداند!

سازمان رهبری تشکیلات بهائیت، بهائیان ایران و یا کسانیکه به ایران سفر کردهاند را از سفر به اسرائیل نهی میکند! در واقع تشکیلات بهائیتی که بهائیان ایرانی را به خاطر خوش خدمتی به رژیم صهیونیستی، از زیارت اماکن مقدسهشان نهی میکند، چرا بر قانون شکنی، خرابکاری و تلاش برای براندازی در ایران اصرار دارد؟!

نهاد رهبری بهائیت در پیامی از بهائیان ایران و بهائیانی که در سالهای اخیر به ایران سفر کردهاند خواست تا به اسرائیل سفر نکنند. با نگاهی به گذشته این فرقه در مییابیم که بهائیت برای راضی نگه داشتن مقامات رژیم صهیونیستی، همواره خود و پیروانش را مطیع محض اسرائیل نگاه میدارد.

افرادی که فرای بهائی باوری به عنوان مهرههای تشکیلات بهائیت در بیایند و به اجرای نقشهها و سیاستهای جاسوسی آن بپردازند، باید بدانند که بر اساس قانون، مجازاتهای درس آموزی در انتظارشان خواهد بود.

وقتی بر اساس قانون، فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی بهائیت مشمول مجازات می شود، دیگر چگونه می توان محکومیت اعضای تشکیلات و مبلّغین بهائیت در ایران را به خاطر باور معرفی کرد؟!

وقتی رهبران بهائی، اسرائیل و بهائیت را همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته توصیف کردند، دیگر می توان علّت موضع ضدایرانی و ضدانسانی بهائیت در ماجرای ترور سردار سلیمانی را به خوبی دریافت.