مناظره
در اسلام تأکید زیادی بر رعایت شریعت و تکالیف الهی شده که همان انجام واجبات و ترک محرمات است که تا آخر عمر از هیچ مسلمانی ساقط نمیشود. ولی بعضی از صوفیان، که خود را مسلمان و شیعه میدانند، قائلند بر این که سالک به هنگام وصول به حقیقت، شریعت از او ساقط و دیگر هیچ تکلیفی بر آنان نیست.
یکی از آموزههای اساسی در فرقهی بهائیت که تمام بهائیان موظف به اجرای آن هستند، مسئلهی تبلیغ حداکثری است. اما از آنجا که پیشوایان و رهبران بهائیت، از پوچی و بطلان اساس مسلک خود اطلاع داشتند، در عین دستور مؤکد به تبلیغ حداکثری، پیروان خود را از هرگونه مناظرهی علمی با مطّلعین بهائیت، بر حذر داشتهاند.
پس از مناظرهای که بین علمای حرمین شریفین با شاگردان محمد بن عبدالوهاب صورت گرفت و علمای حرمین شریفین به عقاید باطل این گروه، پی بردند، آنها را بازداشت کرده و از انجام حج ایشان جلوگیری کردند.
مخالفان شیعه میگویند شیعیان اعتقاد دارند برای شکست دشمنان در مناظرات اعتقادی جایز است طرف مقابل را با ناسزا و تهمتهای ناروا از میدان بدر کرد و موجبات شکست او را فراهم نمود، برای اثبات این ادعا روایتی را ذکر میکنند که در آن از لفظ سب و باهتوا استفاده شده که سب در این روایت به معنای لعن و باهتو به معنای متحیر ساختن است.
از همان ابتدای به وجود آمدن وهابیت، علمای اهل سنت، با این فرقه مخالفت کرده و آنان را فاسدالعقیده، ملحدانه و گمراه کننده دانستهاند. هنگامی که فرقهی وهابیت به وجود آمد، دو مناظره بین علمای وهابی و علمای اهل سنت مکه، صورت گرفت، که در هر دو مرتبه، علمای اهل سنت، عقاید این فرقه را مضحکانه، خنده دار و گمراه کننده دانستند.