سب

تشیع لندنی
08/17/1402 - 14:39

جریان افراطی تشیع لندنی، با سب و اهانت به عایشه (یکی از همسران رسول خدا (ص)) در رسانه‌های عمومی و به شکل گسترده، اسباب اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهل‌سنت را فراهم کرده است؛ صدور این گونه اعمال، از جانب برخی از افراد منتسب به این جریان، مخالف با سیره اهل‌بیت(ع) و مخالف با منش علما و بزرگان مذهب شیعه است.

اسلام
08/15/1402 - 10:52

قرآن مسلمانان را از فحش و ناسزا به مقدسات مکاتب دیگر منع می‌کند؛ زیرا سبّ و توهین به مقدسات مذاهب در طول تاریخ، مهم‌ترین وسیله برای پاره‌ پاره کردن اسلام و ایجاد تفرقه و جدایی میان مسلمانان بوده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «آنها که آیین و مذهب خود را پراکنده کردند و به دسته‌های مختلف تقسیم شدند، هیچ‌گونه ارتباطی با مکتب تو (اسلام) ندارند».

تشیع لندنی
07/19/1402 - 12:14

جهان اسلام، امروزه درون خود با مشکلات گوناگونی مواجه است. کشورهای استعمارگر که دوام و بقای خود را در از بین بردن اسلام و ضعیف نگه‌ داشتن مسلمانان می‏‌بینند، به ترفندهای گوناگونی برای جلوگیری از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه دست می‌‏زنند. در چنین وضعیتی بر تمام مسلمانان واجب است که به مقابله با این اهداف شوم برخیزند. این امر مهم در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی و راهبرد و

حدت اسلامی به وسیله امام خمینی(ره) به منصه ظهور رسید.

07/29/1396 - 13:16

موضوع سن و دشنام با لعن متفاوت بوده به گونه‌ای که دشنام دادن و ناسزاگویی را اسلام جایز ندانسته و امامان شیعه نیز آن را ممنون کرده و شیعیان را از انجام آن برحذر می‌دارند. ولی لعن در مورد افرادی که نافرمانی امر خداوند را کردند انجام شده تا جایی که خداوند در آیاتی از کلام الله مجید آن را صراحتا بیان نموده است.

07/17/1396 - 21:57

مخالفان شیعه می‌گویند شیعیان اعتقاد دارند برای شکست دشمنان در مناظرات اعتقادی جایز است طرف مقابل را با ناسزا و تهمت‌های ناروا از میدان بدر کرد و موجبات شکست او را فراهم نمود، برای اثبات این ادعا روایتی را ذکر می‌کنند که در آن از لفظ سب و باهتوا استفاده شده که سب در این روایت به معنای لعن و باهتو به معنای متحیر ساختن است.

09/30/1393 - 13:02

دشمنى با اميرمؤمنان (عليه السلام) و سب آن حضرت توسط صحابه، از چيزهايى است كه هيچ شك و ترديدى در آن وجود ندارد. در حالیکه روايت «من سب عليا فقد سبني» با چندين سند در منابع اهل سنت نقل شده است كه لا اقل دو سند‌ آن صحيح است و اشكالى در آن نيست. حال کدام را باور کنیم؛ حدیث صحیح را یا عدالت جمیع صحابه را ؟