ساواک
انجمن خیریه حجتیه مهدویه در سال 1335 تأسیس شد و برای حفظ موجودیت خود، از شرکت در فعالیتهای مبارزاتی ضد رژیم شاه پرهیز میکرد و رهبران آن همواره سعی میکردند که ارتباط حسنهای با ساواک داشته باشند؛ در اسناد به دست آمده از ساواک، مواردی موجود است که این رابطه را نشان میدهد.
انجمن خیریه حجتیه مهدویه در سال 1335 تأسیس شد و برای حفظ موجودیت خود، از شرکت در فعالیتهای مبارزاتی ضد رژیم شاه پرهیز میکرد و رهبران آن همواره سعی میکردند که ارتباط حسنهای با ساواک داشته باشند. در اسناد بهدستآمده از ساواک مواردی موجود است که این رابطه را نشان میدهد.
انجمن حجتیه در ابتدا که عراق به ایران حمله کرد، هیچگونه عکسالعملی مانند کلیه گروهکها و مجامع بینالمللی از خود نشان نداد و پس از مدتی با همان دلایلی که علیه رژیم شاه، مبارزه نکردند و حتی با آن سازش و در مواردی همکاری داشتند، شروع به محکوم کردن جنگ در زمان غیبت امام زمان (عج) کردند.
رفتن رضا پهلوی برای دستبوسی رژیم کودک کش و در واقع حمایت او از سرکوب مسلمانان توسط این رژیم، مسئلهای است که از پدر به ارث برد. محمدرضا شاه هم حامی این رژیم اشغالگر و خونخوار بود و هم از این رژیم برای سرکوب مردم ایران کمک میگرفت.
موضع امام خمینی (ره) در خاطرات حجت الاسلام هاشمی نسبت به انجمن حجتیه، اینگونه بیان شده که: «نظر امام این است که افراد مؤثر آنها در پستهای حساس و کلیدی نباشند؛ اگر خودشان میخواهند انجمن منحل شود و گرنه نظارتی بر کارهای آنها بشود.» این مطلب نشان میدهد که امام خمینی (ره) نسبت به سران انجمن، اطمینان نداشته و همچنان قائل به نظارت بر کار آنها بودند.
حمایتهای محدود شهید بهشتی و مطهری برای هدایت انجمن بود، نه در راستای اینکه انجمن و عملکرد سیاسی آن را تأیید کنند؛ این بزرگواران میدیدند که عدهای از افراد، گروهی از جوانان مذهبی را دور خود جمع کردهاند، تمام تلاششان این بود که پیروان انجمن را از راه مسالمتآمیز به راه راست هدایت کنند تا به دامان سازمان مجاهدین خلق و یا سایر گروههای منحرف نیفتند.
مرحوم شهید بهشتی در مورد انجمن حجتیه و موضع گیری اشتباه آن نسبت به انقلاب اسلامی ایران فرمودند: «انجمن حجتیه مجموعهای است از افراد مختلف با شیوههای مختلف؛ انجمن حجتیه در دوران انقلاب، در رابطه با انقلاب، موضع گیری بسیار غلطی داشت؛ آن موضع گیری را ما همان وقت رد کردهایم و حالا هم رد میکنیم.»
انجمن حجتیه تا قبل از شروع نهضت امام خمینی (ره) در نگاه برخی قابل تحسین بود و اکثریت قریب به اتفاق علما و نیروهای مذهبی، انجمن را تأیید کرده و با آنان همکاری میکردند؛ با شروع تدریجی مبارزه سیاسی با رژیم گذشته، انجمنیها از هرگونه دخالت در امور سیاسی پرهیز کردند و در حالیکه ادعای مبارزه با بهائیت داشتند، این مبارزه هم واقعاً توسط انقلابیون صورت گرفت، نه آنان!
اعضای انجمن حجتیه، نه تنها اعتقادی به مبارزه با رژیم سفاک و خونریز پهلوی نداشتند، بلکه حتی در مقاطع مختلف از آن حمایت کردند و دلخوش به این بودند که رژیم پهلوی اجازه فعالیت بر ضد بهائیان را به آنها داده است؛ حتی زمان اوج گیری انقلاب به رهبری امام خمینی (ره)، انجمن حجتیه حتی از صدور اعلامیهای در جهت دفاع از این حرکت عظیم ملی و دینی دریغ کرد.
هرچند در دوران دیکتاتوری پهلوی، بهائیان از نفوذ بسیاری در ارکان حکومت برخوردار بودند، اما در همان زمان هم فعالیتهای جاسوسی و کارشکانهی خود در ایران به پیش میبردند. اما به راستی، تصریح نهاد اطلاعاتی رژیمِ حامی بهائیت، به جاسوسی بهائیان برای صهیونیستها، حکایت از ماهیت پلید رهبران این فرقه و عمق رابطهی آنان با اسرائیل دارد.