توهین بهائیت به مخالفین

سازمان بهائیت در گزارش خود از زلزله ترکیه، ابتدا با تعیین اولویت خود در کمک رسانی به بهائیان زلزله زده، باری دیگر چهره خودخواه فرقه بهائی را بر همگان آشکار کرد. سازمان بهائی بیتوجه به طمع خود در پس کمک و سابقه توهین و خیانت بهائیت به ترکیه، مدعی شد که چشم امید زلزلهزدگان ترکیه به دست یاری بهائیان است!

شوقی افندی سومین پیشوای بهائیان، پس از جنگ جهانی دوم، برای ایرانی ها از درگاه الهی، نفرین و عذاب اکبر طلب کرده است! مردم مظلوم ایرانی که تحت اشغال حامیان بهائیت از شمال و جنوب بودند، تنها گناهشان این بود که به بهائیت ایمان نیاوردند! او در عین حال، برای دولتهای جنگ افروز و اشغالگر، دعای خیر هدایت و نجات از سقوط مطالبه کرده است.

چگونه بهائیت از ضالّه خواندن بهائیت توسط مسلمانان انتقاد می کند در حالی که خود بارها به عقاید اسلامی و دیگر ادیان توهین کرده و حتی لقب ضالّه را نسبت به آنان بکار برده است؟!

عبدالبهاء مردم ایران را بخاطر ایمان نیاوردن به بهائیت، عنکبوت صفت و ایراد گیر معرفی کرده است. اما هرچند این تنها توهین پیشوایان بهائی به مردم ایران نیست، ولی بی شک علت عصبانیت عبدالبهاء از ایرانی ها بخاطر حساسیت بیشتر ایشان در شناخت حقیقت بوده است. از همین رو هم ترجمه آثار خود به فارسی را ممنوع کرده اند!

بر خلاف تبلیغات بهائیت در اشاعه شعار وحدت عالم انسانی؛ در این فرقه برخی اقوام بخاطر نژادشان و پیروان تمامی ادیان بخاطر نپذیرفتن مسلک باطل بهائیت، سزاوار توهین پیشوایان بهائی شده اند.

هدف تشکیلات بهائیت از انتشار تصاویر خندان مجرمین تشکیلاتی اش اینست که به این واسطه، حسی مثبت به مخاطب القاء و در عوض هرآنکس که با قانون شکنی آن ها برخورد و یا جلوی تحرکات و کادرسازی شان را بگیرد خشن و منفور جلوه دهد. با نگاهی کوتاه به متون بهائی در می یابیم که این لبخند تنها از سر تزویر بوده و یک بهائی معتقد، چیزی جز بغض و خشم نسبت به مخالفینش ندارد.

تشکیلات بهائیت در نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به بهانه پیشگیری از نفرت پراکنی، خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی شد! اما چگونه بهائیتی که ادیان مختلف و برخی اقوام را آماج توهین قرار داده و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده، حتی روشنگری پیرامون عقاید و اهدافش را نمی پذیرد؟!

پیشوایان بهائی، برگشتگان از بهائیت را پست فطرت و حامل امراض مُسری نظیر سِل دانسته که معاشرت با آنها، موجب انتقال بیماری به بهائیان میشود. این در حالیست که این ادعا، عملاً آموزهی تحری حقیقت در این فرقه را زیر سؤال خواهد برد و از سویی موجب به وجود آمدن اختلافاتی خواهد شد که در این صورت به گفتهی عبدالبهاء، نبود بهائیت بهتر است!

بهائیان مدعیاند که مسلمان واقعی و پیروان راستین حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) ما هستیم. این در حالی است که ایشان مبنای یک بام و دو هوایی را اتخاذ کردهاند؛ چرا که از یک سوی مدعی پیروی از پیامبر گرامی اسلام هستند و از سویی دیگر، سخنان وی را که در غالب آیات و روایات، اشاره به خاتمیت سلسلهی پیامبران پس از او دارد، نمیپذیرند.