عرفانهای نوظهور
ملائکه و فرشتگان موجوداتی باکرامت، صاحب عقل و شعور و دارای وظایف گوناگونی هستند که همواره در حال عبادت و تسبیح پروردگارند. وظیفه فرشتگان بعد از عبادت واسطه بودن بین پرودگار و جهان هستی است. ایمان به وجود فرشتگان از واجبات دینی و در ردیف ایمان به خدا و پیامبران و کتب آسمانی جای دارد.
اصلیترین شباهت فرقه ساینتولوژی و ایدئولوژی عرفان حلقه در موجودات درون روح انسان یا ویروسهای غیرارگانیک است که آنرا جن تعبیر میکنند و فردی که وارد این فرقهها میشود میبایست ابتدا با گذراندن مراحل سخت، این موجودات را از خود دور کند، در ساینتولوژی این مراحل به مراتب سختتر از عرفان حلقه است.
طاهری درمان و عرفانش را توأمان و دستیابی به هر دو را از راه اتصال به شبکهی شعور کیهانی میداند، اگر اثبات بشود که ادراکات شهودی و عرفان طاهری نه تنها الهی و رحمانی نبوده بلکه به کمک جنیان و یا روشهایی مثل انرژی درمانی و تلقین و همراه با غلو است، میتوان بر اساس یک قیاس استثنایی، نتیجه گرفت که درمان او هم غیرعرفانی است و تنها وسیلهای برای نابودی دیانت مسلمانان است.
محمد علی طاهری بنیانگذار فرقه انحرافی حلقه، بخلاف آنچه در منابع و نصوص اسلامی و مسحیت آمده از پولس به نیکی یاد میکند. این در حالی است که پولس در شهادت استفان اولین شهید مسیحیت نقش بسزایی داشت. هنگامی که در تعقیب عدهای از مسیحیان بود در نزدیکیهای دمشق ندایی مسیح را میشنود و به او ایمان میآورد، سه سال به عربستان میرود و سپس به تبلیغ مسیحیت خود ساخته میپردازد!
حضرت سلیمان فرزند و وارث حضرت داود (علیهالسلام)، یكی از پیامبران بزرگی است كه هم دارای مقام نبوت بود و هم دارای حكومت بینظیر و بسیار وسیع. خداى تعالى مُلكى عظيم به او داد، جن و طير و باد را برايش مسخّر كرد و زبان مرغان را به وى آموخت. یکی از دعاهای حضرت سلیمان در قرآن، توفيق شكرگزارى در برابر نعمت های خداوند بوده است.
انسان علاوه بر تأثير و تصرف عمومى، از اقتدار خاص و بالايى برخوردار است كه چه به لحاظ شناختى و چه به لحاظ عملى و ارادى بر جهان هستى سيطره دارند و گاهى باعث آن مى شود كه اعمالى همچون كرامت و اعجاز از او صادر شود، ولی در این مسیر شیادان زیادی هستند که رهزن مردمان ساده لوح هستند.
در عرفان حلقه اعتقاد بر ایناست که بین اجزاء جهان هستی پیوندی برقرار است و هستی به منزلهی یک پیکر واحد است. آنان از رهگذر این پیوند نظریهای با نام «اینتریونیورسال» را طراحی کردهاند و آن را بیسابقه دانسته و در موردش غلو کردهاند. در واقع وحدت، تن واحده بودن هستی و تفکر اینتریونیورسال همگی واژههایی متفاوت هستند که جملگی میخواهند یک حرف را بگویند.
در عرفان حلقه برای بهرهبرداری از کمکهای ماورائی، وحدت با دیگران و تشکیل حلقۀ وحدت ضروری دارد. پس یکی از ابعاد مهم ماوراء در عرفان حلقه، بهرهبرداری از رحمت عام الهی است. همچنین اگر فرد در حلقۀ وحدت در نیاید به درمان و عارف شدن نائل نمیآید. و از دیگر خصوصیات وحدت در عرفان حلقه، رسیدن به کمال و تعالی در این عرفان از راه وحدت است.
یکی از ادعاهای گزاف و عبث محمدعلی طاهری این است که بیماری، مجهولی است که علم پزشکی، عهدهدار تبدیل آن به معلومی لطیف و مطلوب شده است. طاهری به خلاف تواضع موجود در دنیای درمان و پزشکی که معترف به عجز خود در درمان برخی بیماریهاست. قاطعانه و بلکه متکبرانه مدعی آن است که در مکتبش کسی حق ندارد هیچ بیماری را لاعلاج بداند و او تکیه میکند که یک اصل در مکتب ایشان است.
در عرفان کیهانی منظور از همراهی و معیّت خدا (قرار گرفتن به عنوان عضو چهارم) کدام نوع است؟ اگر معیّت قیومیه منظور باشد دیگر شرطی ندارد و نیاز به تشکیل حلقه نیست تا اول سه عنصر فراهم شود و سپس خدا به عنوان عضو چهارم به این حلقه بپیوندد و اگر معیّت تشریفیه منظور باشد؛ چرا در عرفان کیهانی گفته میشود که همه انسانها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب، و عقاید شخصی، میتوانند جنبه نظری آن را پذیرفته و جنبه عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند ؟
طاهری معتقد به «جهان دو قطبی» است. اینکه شبکه شعور کیهانی دارای دو بعد مثبت و منفی یا سفید و سیاه است و برای رسیدن به کمال باید همه این شبکه را تجربه کرد. این پندار شیطانی در نماد عرفان حلقه به شکل دو صورت سیاه و سفید در هم ترسیم شده و در میان یک دایره که نماد کمال است قرار گرفته است. این نظریه جهان دو قطبی زائیده اندیشههای عرفان یهود (کابالا) میباشد.
پذیرش وحدت در عرفان کیهانی به این معناست که انسانها دریابند که همهی هستی یک تن واحد است و بدین منظور بایستی آنقدر به هم نزدیک بشوند که مرز جدایی و تفرقهای میان آنان نباشد و همچنین با همهی انسانها باید به صلح رسید. این مسئله نه مورد تأیید عقل است و نه شرع؛ و اصلا ممکنپذیر هم نیست. قرآن کریم به صراحت از دوست نداشتن عدهای و نیز توصیه به دوری از آنان کرده است.
یکی از ویژگیهای عرفان بودیسم سکولار بودن آن است. بزرگان این عرفان معتقداند انسان برای کسب آرامش و رسیدن به سلوک عرفانی و رهایی از رنج نیازی ندارد که معتقد به خدا و پیامبران باشد. تنها کافی است که شخص روزی چند نوبت مدیتیشن داشته باشد تا نشاط و آرامش درونی را در خود تجربه کند.
در عصر حاضر افراد زيادى ادعاى دروغين معنويت و عرفان سردادهاند و انسانهاى زيادى را فريب دادهاند. انسانها به سبب فاصله گرفتن از خدا، دچار خلأ معنوى شدهاند و اين مدعيان دروغين از اين خلأ درونى سوء استفاده كرده، خود را مأمنى براى تخليه و پاسخ به اين احساسِ حقيقى درونى مىدانند.