عرفانهای نوظهور
بسیاری از عرفانهای نوظهور با این شعار که سلوک معنوی کار دل است و فعالیت ذهن کار قوای عقلانی و محاسبهگر انسان است، عقل را منشأ تشویشهای ذهنی و پراکندگی حواس معرفی کرده و قبل از آنکه مددکار و یاور ببینند، با دیدهی مانع و مزاحم به آن مینگرند تا از این طریق بدعتهای به وجود آمده در سلوک پوشالی خود را توجیه کنند.
پس از اقدامات اطلاعاتی فردی با ادعای خدایی و پیامبری با اخذ دستور مقام قضایی، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد. این شخص با پخش شبنامه و معرفی کتب مختلف بهدنبال جذب دانشآموزان و مریدهای جوان بوده است.
مکاتب و مذاهب گوناگون کوشیدهاند تا با تحلیل چیستی انسان و مبداء و غایت او، به پرسش اساسی وجودی خود پاسخ دهند. ازاینرو مسیحیت نیز از این وادی دور نماند، ولی عرفان مسیحی، عرفانی استکه در آن به الوهیت عیسی(علیهالسلام) و اتحاد در تثلیث معتقد است. واین باعث نزول جایگاه خداوند است که با توحید سازگار نمیباشد.
یکی از مهمترین اعتقادی که بر هر مسلمانی واجب است آن را قبول داشته باشد، بحث شاهدان اعمال است، که خود این در سورهی توبه به روشنی ذکر شده است. طاهری در شبهه عرفان خود با تکذیب شاهدان اعمال آنها را جزء شبکهی منفی قلمداد میکند و این عمل را خلاف اخلاق ذکر میکند.
محمد ملکی طی مصاحبه با شبکه اینترنتی فرقه عرفان حلقه ضمن ابراز ارادت به محمدعلی طاهری تحرکات هواداران فرقه حلقه را مورد ستایش قرار داد و بیان کرد: حرکت شاگردان محمدعلی طاهری را پسندیده و خواستههای آنها را منطقی میدانیم.
از دیرباز دشمنان اسلام براین بودهاند تا با طرحهای مختلف ازجمله ایجاد جریانهای منحرف به این دین ناب آسیب برسانند. لذا عرفان کیهانی (حلقه) نیز جزء این جریانهای شبه معنوی است که با ممزوج کردن حق و باطل با استفاده از ظواهر دینی و نمایشهای جذاب، موجب گمراهی و بهرهگیری از عدهای شده است.
متاسفانه یکی از مدعیانی که همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد، و افراد سادهلوح زیادی را به دور خود جمع کرده است، آقای علی یعقوبی است. وی خود را جزء یکی از کسانی میداند که از امام زمان انتفاع خاص میبرد و بر همین اساس ادعاهای خاصی را برای خود مطرح میکند.
یکی از مسائلی که به صورت پررنگ در سخنان علی یعقوبی دیده میشود، مباحثی است که وی مدعی آن است: از جمله دعای او برای تنبیه مردم ترکیه یا انتفاضه فلسطین و غیره... سخنانی که وی مطرح میکند هیچگونه سندیتی ندارد و صرفاً ادعا میباشد که هرشخصی به راحتی میتواند آن را مطرح کند.
یکی از پروندههای مهم در حوزه فرهنگی که در دادسرای تهران، مفتوح و منتهی به صدور کیفرخواست شد، مربوط به متهمانی بود که در قالب فرقههای نوظهور، به فساد و فحشا تشویق میکردند. متهمان این پرونده، یک زن و مرد بودند که با راهاندازی یک فرقه موسوم به "مدرسه راه معرفت" و جذب افراد، به اشاعه فحشا و انحرافات جنسی میپرداختند.
احمد بصری با شریعتی جدید و اوامری جدید آمده است. اما باور به شارعیت قائم (علیهالسلام) نادرست بوده و با انبوهی از آیات و روایاتی که دین اسلام و شریعت نبوی ابدی دانسته و آن حضرت را ختم رسولان معرفی کردهاند و در تقابلی آشکار میباشد.
یکی از خصائص امام (علیهالسلام) بسط ید در مسائل است و او فعل، کلام و تقریر او مطابق آنچیزی است که شارع از ما خواسته است، و همچنین هیچکدام از امامان (علیهمالسلام) مخالف دیگری نظری نخواهند داد. اما مدعی یمانی احمد بصری، ادعاهایی برخلاف نظرات معصومین(علیهالسلام) دارد.
احمد الحسن بصری مدعی است که ائمه (علیهمالسلام) را در رؤیا دیده و به حقانیت او شهادت داده است. بر فرض محال، اگر حقانیت احمدالحسن با کتاب و سنت موافق بود (که نیست) و خواب او صادقه بود، باز هم اطاعت از او واجب نبوده و تکلیف ساز نمیباشد.
از ادعاهای این فرقه این است که در صورت حضور در جلسات این فرد، هر شخصی پس از مدتی، میتواند مستقیم با خدا و فرشته وحی ارتباط گرفته و کلام خدا را بدون واسطه درک کند؛ افزون بر اینکه هر کس در این راه قرار نگیرد، مشرک است و زندگی با او نیز شرک به شمار میرود!
برخی از اتباع احمد بصری براین باورند که احمدالحسن را در رؤیای صادقه دیدهاند، اما باید گفت؛ حتی در صورتی که فردی وی را در رؤیای صادقه دیده باشد. بازهم برای آن فرد تکلیفساز نخواهد بود، و نهایت چیزی که میتوان برای رؤیای صادقه قائل شد، مبشرات و عتابهایی است که در خواب حاصل میشود.