بهائیت وشیخیه

رضا پهلوی از برخورد با بهائیان مجرم و سازمانی در کشور به نقض حقوق بهائی باوران تعبیر و از نقش آنان در فردای ایران سخن گفت. البته وقتی که جمهوری اسلامی بساط ظلم و فساد شما را در ایران برچید، به عنوان دشمن مشترک باید هم به یکدیگر دلداری دهید و توهم مصادره قدرت در ایران را با ادعای میهن دوستی در سر بپرورانید!

تشکیلات بهائیت چگونه شعار تحری حقیقت سر می دهد در حالی که به وسیله اتباعی که از کودکی مغزشویی کرده به تبلیغ تهاجمی کودکان ایرانی می پردازد؟! جالب تر آنکه پس از برخورد با مبلّغین تهاجمی تشکیلات بهائیت، تشکیلاتی که مدعیست پیروانش از حق کار در ایران محرومند، وثیقه های میلیاردی رو می کنند!

پدیده ثابتی مدعی شد دستگیری های اخیر اعضای تشکیلات بهائیت به جهت ترساندن بهائیان و مقصر جلوه دادن آنان برای مشکلات کشور است! این در حالیست که تشکیلات بهائیتی که از بانیان تحریم و وضع موجود است، اتباعش را با قانون شکنی به تقابل حکومت فرستاده و اکنون که با آنان برخورد شده، از در طلبکاری وارد شده است!

سخنگوی تشکیلات بهائیت گفت که چرا به جای تمرکز بر فعالیت بهائیت در ایران، به فکر حلّ مشکلات مردم نیست! در واقع سازمان بهائیت با پنهان کردن جرایم اعضای تشکیلاتش در ایران، سعی دارد علت برخورد با آنان را باور به این فرقه جلوه دهد و دست آخر با مظلوم نمایی و بیهوده جلوه دادن مواجهه با تشکیلات مزدور بهائیت، مردم ایران را در دفاع از بهائیت به تقابل با حاکمیت بکشاند!

وقتی بهائیان برای تغییر ادعاهای پیامبرنماهای خود، دلیل (اشتباه) تدریج در بیان مقامات را طرح می کنند، چگونه می توانند به میسن ریمی بخاطر تدریجی بیان کردن ادعای ولایت امری اش ایراد گیرند و از این حیث هم او را رد کنند!

وزارت اطلاعات در حالی از دستگیری اعضای تشکیلات بهائیت خبر داد که تشکیلات و رسانه های بهائی، علت آن را تنها باور این افراد معرفی کردند! اما گویا هیچ آثار تبلیغی از این افراد ضبط نشده، با تشکیلات برانداز بهائیت مرتبط نبوده، اقدام به شبکه سازی در کشور نکرده و به راه اندازی مراکز تبشیری بدون مجوز و مغزشویی کودکان مسلمان در ایران مبادرت نکردند!

بر خلاف ادیان الهی در فرقه بهائیت، شخص با اقرار و اعلام، بهائی محسوب نمی شود، بلکه باید از فیلترهای تشکیلات بهائی رد شود و دست آخر این تشکیلات بهائی است که با سنجش ایمان و شخصیت افراد، بهائی شدنشان را پذیرفته یا رد می کند! تفاوت بهائیت با ادیان الهی از اینجا شروع می شود که مرجع پذیرش ایمان افراد در ادیان راستین، خداست نه حزب و سازمان!

بیت العدل نسب خونی با بهاء داشتن را شرط ولی امری می داند که ریمی نداشته است. ریمی هم مدعیست که شوقی افندی او را با نسل بهاء پیوند زده است. اما چرا شوقی افندی رسالت خود را عقیم گذاشت و با انتخاب نکردن جانشین، الهی بودن بهائیت را زیر سؤال برد؟ و بیت العدل و ولی امری که بدون هم مشروعیتی ندارند، چگونه مشروعیت یکدیگر را زیر سؤال می برند؟

بیت العدل در رد ولایت امری میسن ریمی، نداشتن رابطه فرزندی با شوقی یا بهاء و تعیین نشدن در زمان حیات ولی امر سابق را مطرح کرده است. اما اگر بیت العدل با این دلایل بخواهد گردن ننهادن خود بر ولایت امری ریمی را توجیه کند که در واقع الهی بودن پیش بینی و دستورات پیشوایان بهائی را زیر سؤال برده و پیشوایان بهائی را متهم به ترک وظیفه کرده است!

تشکیلات بهائیت با زیرپا گذاشتن اصل عدم اعتراض به حاکمین در بهائیت، از چاپ نشدن کتاب ها و محدودیت تبلیغ بهائیت در ایران شکوه کرد! اما بهائیتی که بر خلاف دستور پیشوایانش، به چاپ و نشر آثار و تبلیغ خود می پردازد و ادعا دارد کتاب هایش به 800 زبان ترجمه و منتشر می شود، چرا از ترجمه آثار عربی پیشوایانش به فارسی امنتاع می ورزد؟

تشکیلات بهائیت در حالی از اجازه چاپ نداشتن آثارش در ایران گلایه کرد که: 1. آثارش را به صورت غیرقانونی در ایران چاپ و منتشر می کند. 2. خود از انتشار بیش از 90 درصد آثار پیشوایانش جلوگیری می کند. 3. از مطالعه و انتشار آثار مخالفینش نهی می کند. 4. آثاری که در زمان پهلوی زیرزمینی چاپ می کرد، در جمهوری اسلامی اجازه چاپ علنی می خواهد!

چرا ظلم ها و محدودیت هایی که باعث شده شهروندان غیریهود در فلسطین شهروند درجه دو به حساب آیند، برای بهائیان وجود ندارد؟! چرا بهائیان مشمول آپارتاید رژیم صهیونیستی نشدند و اگر شدند، چرا تا کنون هیچ صدا یا حرکت اعتراض آمیزی از بهاییان ساکن و بیرون اسرائیل شنیده نشده است؟!

تشکیلات بهائیت در نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به بهانه پیشگیری از نفرت پراکنی، خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی شد! اما چگونه بهائیتی که ادیان مختلف و برخی اقوام را آماج توهین قرار داده و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده، حتی روشنگری پیرامون عقاید و اهدافش را نمی پذیرد؟!

تشکیلات بهائیت به عنوان رهبر کوچک ترین جریان شبه دینی و بزرگ ترین توهین کننده به اعتقادات ادیان، روشنگری علیه خود را به نفرت پراکنی علیه بهائیان تعبیر می کند و در رایزنی با دولت ها و کمپانی ها به دنبال بستن دهان منتقدینش در اینترنت است! اما این رفتار چگونه با شعار حقیقت جویی بهائیت و منش ظلم پذیر این فرقه سازگاری دارد؟!