مباحث کلامی
اختلاف در جایگاه صحابه نباید منجر به اهانت شود؛ زیرا صحابه از نظر همه مسلمانان محترم هستند. از نظر شیعه برخی از صحابه عادل و برخی نیز عدالت ندارند.
از جمله فضائل منحصر بهفرد مولا علی علیهالسلام، ماجرای حدیث رایت (پرچم) است؛ بعد از آنکه ابوبکر و عمر در جنگ خیبر، کاری از پیش نبردند، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «همانا فردا این پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. خدا خیبر را به دست او میگشاید. او هرگز نمیگریزد.
در مورد صحابه، تعریف حداقلی و حداکثری وجود دارد؛ تعریف اول: به هر کسی که پیامبر را مشاهده کرده باشد، حتی اگر یک لحظه پیامبر را دیده باشد، صحابه اطلاق میشود. تعریف دوم: به کسانی که با پیامبر مصاحبت طولانی داشته و از پیامبر اطاعت میکردند، صحابه اطلاق میشود. نظریه عدالت صحابه، طبق تعریف اول، افراطی و به دور از واقعیت است، و طبق تعریف دوم، مورد قبول و احترام است.
نظریه عدالت صحابه، یکی از نظریات چالش برانگیز است. این سخن به قدری با تناقضات همراه است که کار را بر برادران اهل سنت، دشوار کرده است. از طرفی نمیخواهند از این باور اشتباه دست بردارند که همه صحابه عادل نیستند و از طرفی، مصادیق فراوانی وجود دارد که صحابه، خطاهای بسیار بزرگ و جبران ناپذیری انجام دادند و هرگز کارشان قابل توجیه شدن نیست.
امام علی(ع): صحابه چهار دستهاند، که پنجمى ندارد. اول کسیکه از روى عمد دروغ به پیامبر(ص) نسبت مىدهد. دوم کسىکه از پیامبر چیزى را به اشتباه شنیده، امّا سخن آن حضرت را درست حفظ نکرده است. سوّم شخصى که شنیده پیامبر به چیزى امر فرمود، سپس از آن نهى کرد و او نمىداند. چهارم آنکه نه به خدا و نه به پیامبرش دروغ نسبت نمىدهد.
حادثه دلخراش کربلا یک لکه تاریک در تاریخ اسلام است که دل هر انسان آزاده را به درد میآورد. آنچه که این حادثه را تلختر میکند این است، کسانی در این نبرد در مقابل امام ایستادند که حضرت را به خوبی میشناختند و میدانستند که او فرزند رسول خدا بود و زشتتر اینکه برخی از قاتلان، از صحابه بودند و بارها امام حسین را در کنار پیامبر دیده بودند.
یکی از خیانتهایی که برخی عالمان متعصب اسلامی در حق مسلمین روا داشتند؛ ترویج اندیشه عدالت جمیع صحابه بود. آنان برای سرپوش گذاشتن بر جنایات برخی از صحابه و مشروعیت بخشیدن به کارهای ناشایست آنان، به این کار دست زدند؛ اما در بین علمای اهلسنت، عدهای این نظریه را قبول ندارند. غزالی و ذهبی از جمله این افراد هستند.
از انسانهای ممتاز که در زمان پیامبر اکرم (ص) زندگی میکردند، صحابه هستند. صحابه در نزد مسلمانِ شیعه وسنی، مورد قبول و احترام هستند. بنابراین توهین به صحابه جایز نیست. اما در این که صحابی چه کسانی هستند، اختلاف وجود دارد، برخی هر فردی که در زمان پیامبر بوده را صحابی دانسته و برخی دیگر پیروی از پیامبر را شرط میدانند.
اعتقاد به عدالت صحابه در قرن سوم و چهارم شکل گرفت و علمای اهل سنت خط قرمز خود را عدالت صحابه قرار دادند، چون از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) محروم بودند و خود را در حال غرق شدن مشاهده میکردند، زیرا روایات همه از طریق صحابه نقل شده بود و اگر عدالت صحابه مخدوش میشد، راهی برای دستیابی به اسلام نداشتند.
اهل سنت قاعده ای دارند به نام «عدالت صحابه» با توجه به این قاعده سخنان صحابه را می پذیرند و قول و سخنانشان را حجت می دانند. این درحالی است که ابوبکر نیز این قاعده را نپذیرفت!
هر مسلمانی که با پیامبر صلیاللهعلیهوآله همراه بوده و یا ایشان را دیده، و هنگامیکه از دنیا رفته، همچنان بدو ایمان داشته و مسلمان بوده است صحابی است و اهل سنت معتقدند که او عادل است و بهشتی. یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که سوابق درخشانی دارد، و در جنگهای مختلفی شرکت کرده و مسلمان هم مرده، در قتل عثمان یاری رسانده! ...
در مورد عدالت صحابه بین علمای اهل سنت اختلاف وجود دارد: جمهور اهل سنت، اعتقاد به عدالت صحابه دارند و گروهی از آنان تفصیلهایی قائل شدهاند؛ از دیدگاه شیعه عدالت صحابه، همانند غیر صحابه است و به نظر آنان صرف مصاحبت با پیامبر در ثبوت عدالتشان کفایت نمیکند و باید احوالشان مورد بررسی قرار گیرد.
عدالت صحابه از سوی اهل سنت، به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته شده است، اما این اصل با روایات خود اهل سنت در تناقض است.
حذیفه بن یمان درباره ارزش عمل امیرالمؤمنین در جنگ خندق میگوید: قسم به خدایی که جان حذیفه در دست اوست، اجر و پاداش عمل حضرت علی (علیهالسلام) یعنی کشتن عمرو بن عبدود، در روز خندق، از پاداش اعمال تمامی امت محمد (صلیاللهعلیهوآله) تا به امروز و تا روز قیامت برتر است.