سلفیت و وهابیت

با توجه به آیات و روایاتی که در منابع شیعه و اهلسنت در موضوع وحدت اسلامی وجود دارد، اما در مقابل میبینیم که این موضوع از سوی برخی از علمای جامعه اسلامی به نام وهابیون، رد شده است. اینان در برخورد افراطی و تعصب آمیز خود هر که را سدّ راه میبینند حتّی اگر از مذاهب اهلسنت باشند بدعتگذار، کافر و مرتد مینامند.

در کتابهای هیچیک از علمای اهلسنت و جماعت، اثری از نام سلفیه و یا مذهبی به این نام به چشم نمیخورد؛ بلکه این نامی است که از سوی وهابیان و بیدینان ساخته شده است؛ اگر یک مسلمان خود را پیرو مذهبی معرفی کند که امروز به مذهب سلفیه خوانده میشود، بدون شک چنین شخصی بدعتگذار است.

ابن منکدر تابعی، با یاران خود نشسته بود که ناگهان زبانش بند آمد. بلند شد و گونههایش را بر قبر پیامبر گذاشت؛ به همراهانش گفت: هرگاه مشکلی برایم پیش بیاید، از قبر پیامبر شفا میطلبم؛ همچنین گفتهاند که ابنعمر، دست راستش را بر قبر شریف پیامبر میگذاشت و بلال گونههایش را.

نام وهّابی و فرقه وهابیت که قدمت آن خیلی از دویست سال تجاوز نمیکند، شهره عام و خاص گردیده و کمتر کسی است که نامی از این گروه و یا خبری از جرایم و جنایات آنان، نشنیده باشد. طبیعی است استعمال نام وهّابیت چندان خوشایند این گروه نباشد و به همین جهت، آنان خود را «سلفی» میخوانند.

در موضوع حرمت و عدم جواز زیارت قبور و تبرک قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسّلام) اولیا و اوصیای الهی، نه تنها از سوی هیچ یک از بزرگان مذاهب چهارگانه اهلسنت فتوایی وجود ندارد، بلکه کلماتی در تایید این امر شاهدیم.

از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات است. در حالیکه زیارت قبور در سنت نبوی رایج بوده و پیامبر به آن تشویق میکردند، وهابیت با استناد به روایاتی که بعضا دلالت ندارد، آن را مورد نهی میدانند.

از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده اخذ به ظواهر آیات و روایات است. از جمله اتهاماتی که از سوی وهّابیت در مبحث زیارت قبور به شیعه وارد میشود، تهمت شرک و قبرپرستی است. که در پاسخ باید گفت در قرآن کریم اصل زیارت مورد تایید قرار گرفته است.

عبادت، آن چنان که از سوی مفسرّان قرآن کریم و عربی دانان و علمای اسلام تعریف شده به معنای نهایت خضوع همچون سجده، رکوع، گذاردن پیشانی و یا گونه بر خاک به عنوان تواضع و دیگر رفتارهای از این قبیل است. بنابراین عبادت جدای از زیارت است.

مفتیان وهابی به این بهانه که جشن میلاد پیامبر (ص) در زمان سلف مرسوم نبوده است، آن را بدعت میدانند؛ اما برگزاری جشنهای ملی و حکومتی که با هزاران گناه همراه است را مشروع و جایز میدانند. بن باز میگوید: «مراسم میلاد پیامبر (ص) جایز نیست، زیرا حضرت رسول (ص)، خلفای راشدین، صحابه و دیگر تابعین این کار را انجام ندادهاند.»

یکی از گرایشهای فکری سلفیه، مکتب دیوبندیه در شبه قاره هند است که پیرو افکار شاه ولی الله دهلوی است. با اینکه مکتب دیوبندیه در بیشتر اعتقادات شبیه به سلفیه وهابی است، اما بر خلاف وهابیت جشن میلاد برای پیامبر را جایز میداند. سهارنپوری در این باره میگوید: هیچکس مخالف ذکر و جشن تولد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیست.

وهابیان برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام میلاد پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) را به جشن و شادی یهود و نصارا تشبیه می کنند و آن را بدعت و حرام می دانند .ابن تیمیه برگزاری چنین مراسمی را بی پایه و اساس و بدون سابقه و ریشه تاریخی دانسته و آن را به مراسم جشن یهود و نصارا تشبیه کرده است .

در حالیکه بیش از 120 نفر از بزرگان و علمای اهلسنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، در این میان، گروهی از شبههگران وهّابی با عبارات و ترفندهای گوناگون کوشیدهاند، در اصل اینکه اساساً امام عسکری (علیه السّلام) فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک کنند.

روایت بریده از ماجرای سپاه یمن، یکی از مهمترین روایاتی که مورد استناد توجیه کنندگان واقعه غدیر قرار گرفته است؛ این اشخاص مدعیاند که مقصود پیامبر از بیان خطبه غدیر از بین بردن شایعاتی است که در بین مسلمین در مورد سپاه یمن و امام علی(علیه السلام) وجود دارد! اما با بررسی نقلهايی كه در رابطه با اعزام حضرت علی (عليه السلام) به يمن ميباشد، میتوان دريافت كه ايشان بيش...

قیام جهانی امام حسین (علیه السلام) مظهر نبرد حق علیه باطل بود. قیامی بود که هر چه زمان میگذرد، عظمت بیشتری در بین مردم جهان پیدا میکند و آموزههای آن روشن تر میشود. امام نه تنها برای بیداری مسلمانان آن منطقه قیام کردند، بلکه برای بیداری تمام مردم دنیا قیام کردند. میخواستند به مردم بفهمانند که در برابر ظلم سکوت نکنند، نکند یزیدیان زمام حکومت را...