زرتشت
موبد پدرام سروشپور در یادبود آزادهی ایثارگر زرتشتی گفتند: تنها بخش اندکی از جنگهای تاریخ بشر به نام ادیان بود. ایشان چند دقیقه بعد گفتند: بیشتر جنگهای تاریخ، به نام ادیان رخ داد. این مواضع ضد و نقیض، برخاسته از گونهای منفعت طلبی است؟ یا در اثر پریشانی اندیشه پدید آمده است؟
برخی می گویند فردوسی در شاهنامه گفته که زرتشتیان آتش پرست نبودند، بلکه آتش را قبله خود میدانستند. در پاسخ میگوییم: اولاً: به گواهی شاهنامه پژوهان بزرگ، این ابیات الحاقی هستند. ثانیاً: مربوط به ایرانیان پیش از زرتشت هستند (نه زرتشتیان) و اما درباره زرتشتیان، فردوسی به روشنی آنها را آتش پرست نامیده است.
دین زرتشتی در گذر تاریخ، متحول شد. شاید امروز، زرتشتی (به معنی پیرو واقعی زرتشت) وجود نداشته باشد. به هر روی، در عصر ساسانی، سران دینی و سیاسی زرتشتی، راه درستی در پیش نگرفتند و رفتارهای آنان سبب شد که دین زرتشتی آسیب ببیند.
هنگامی که به ویژگیهای ضحاک در شاهنامه نگاه میکنیم، درمییابیم که امروزه، رژیم موقت صهیونیستی، بیش از هر کس و هر چیز، سزاوار عنوانِ «ضحاک زمان» است. همان رژیمی که براندازان، خود را مفتخر به مزدوری برای آن میدانند. همان رژیمی که آزادگان جهان، جملگی از آن نفرت دارند و آن را نهادی چندشآور میخوانند.
حکم مرتد در اسلام، اعدام است و البته ابعاد خردمندانه و دلایلی عاقلانه دارد. برخی از زرتشتیان به این قانون خُرده میگیرند. حال آنکه در قوانین زرتشتی هم حکم مرتد اعدام است.
«فرهاد چهارم» پادشاه اشکانی، پدر، برادران و همسران خود را کشت و عاقبت توسط پسرش کشته شد. همه این حوادث به علت کسب و حفظ قدرت بود.
جِیمز راسِل (James R. Russell) ایرانشناس نامدار آمریکایی درباره حجاب زنان زرتشتی در دوران باستان مینویسد که از پالمیرا در سوریه، نگارههایی از زنان زرتشتی یافت شده که چادر و پوشیه دارند.
هنگامی که ما از سر خیرخواهی، به انتقاد از برخی آداب و رسوم ایران باستان میپردازیم، عدهای ما را به آریایی ستیزی و دشمنی با ایران متهم میکنند. حال آنکه اگر چنین باشد، پس زرتشت هم یک آریایی ستیز بوده است. چون علیه آداب، سنن و رسومات پیش از خود و حتی علیه خدایان مردم آریایی، قیام کرد.
هشتمین نمایشگاه صنایع دستی زرتشتیان در روز 17 آذرماه 1402 خورشیدی در انجمن زرتشتیان شریفآباد مقیم تهران برگزار شد. شوربختانه زنان و دختران زرتشتی، با کنار گذاشتنِ پوشش اصیل خود، یک گام به مرداب «بیهویتی» نزدیکتر شدند.
بسیاری از زرتشتیان، برای وندیداد حجّیت و اعتبار دینی قائل نیستند. اما از سویی، رهبران دین زرتشتی به این کتاب استناد کرده؛ قوانین دینی را از آن استنباط و استخراج میکنند. چگونه این تناقض و تعارض قابل حل است؟ آیا هر جا که به نفع ایشان است، وندیداد را معتبر میشمارند؟
اغلب زرتشتیان ایران با با موضعگیریهای شرافتمندانه به حمایت از ستمدیدگان غزه پرداختند. شوربختانه برخی (اندکی) از زرتشتیان و نوزرتشتیان هم تمایل و گرایش احساسی به رژیم موقت و حرامزاده صهیونیستی دارند.
شخصی به نام مهرَک نوشزاد که از نامداران بود، اموال اردشیر بابکان را غارت کرد. اردشیر، به منظور تلافی، مهرَک نوشزاد را گردن زد و تن بیجان او را درون آتش انداخت. اما به کشتن و سوزاندن او قانع نشد. بلکه اردشیر بابکان دستور داد همه خویشاوندان مهرک را نیز بکشند.
امروز، پدر واقعی و نسب اردشیر بابکان، سر سلسلۀ ساسانیان مبهم است و این ابهام، در عصر زندگی او هم وجود داشت. چنان که او برای حل این مشکل و رفع این عقدۀ حقارت، فرمان داد روی سکهها، بنویسند که منِ اردشیر بابکان، از نژاد خداوند (یا از تبارِ خدایان) هستم!
شبهه شُرور از این قرار است: در جهان، ظلم، بیماری، رنج و زشتیهای بسیار وجود دارد. اگر خداوند، کمال مطلق است، چرا این زشتیها را نابود نمیکند و اصلاً چرا این زشتیها را آفرید؟ دین زرتشتی هزاران سال است که نتوانسته به این پرسش پاسخ دهد. اما قرآن به این پرسش پاسخ داده که شُرور، مخلوق خداوند هستند اما منسوب به خداوند نیستند. از زاویهای دیگر، شر، مرتبهای از خیر است. تمام شرور، پلهای برای خیر اند.