اثبات شهادت حضرت زهرا(س) از منابع اهل سنت

  • 1404/08/13 - 19:50

از علمای اهل سنت انتظار نمی‌رود که ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا(س) را شبیه شیعیان نقل کنند یا بپذیرند، اما برای اثبات این واقعه از کتب اهل‌سنت، می‌توان ابتدا گزارشاتی که تصمیم به هتک حرمت و قسم به آن را تصریح کرده‌اند، بیان کرد؛ سپس با بیان پشیمانی ابوبکر و اعتراف به این قضیه، اثبات آن را تقویت کرد. البته برخی از علمای اهل‌سنت، وقوع این حادثه را پذیرفته‌اند.

دفن شبانه

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معمولاً در بحث با اهل سنت، با این سؤال مواجه می‌شویم که آیا می‌توانید از کتب اهل‌سنت، ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها (که منجر به شهادت ایشان شد) را اثبات کنید؟!

در پاسخ باید بگوییم، از عالم سنی انتظار نمی‌رود که این واقعه را شبیه شیعیان نقل کند یا بپذیرد؛ زیرا با پذیرش این مطلب طبق گزارش شیعیان، باید از برخی مقدسات اهل سنت دست بردارد؛ اما با این حال می‌توان از گزارشاتی که درباره وقایع پس از رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده‌اند، به هتک حرمت خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و شهادت آن حضرت پی بُرد.

در منابع مختلف اهل سنت گزارش شده که خلیفه دوم نزد خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آمد و مطلبی با این مضمون گفت: «به خدایى که جان عمر در دست اوست، بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى‌زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص! در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!»[1]

در این منابع، بخشى از واقعه که در آن، تصمیم به هتک حرمت، تصریح شده و به آن قسم یاد گردیده، ذکر شده است؛ در مرحله بعد، عالمانی از اهل سنت هستند که با دیدن شواهد و روایات این جریان، پی به حقیقت ماجرا بردند و به آن اعتراف کردند.

شهرستانی در کتاب خود، عقیده نظّام، عالم اهل سنت را این‌گونه بیان می‌کند: «وی معتقد بود، عمر به خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها حمله‌ور شده و فریاد می‌زد، خانه را با اهلش به آتش بکشید، در حالی‌که در خانه غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام نبود. ... عمر چنان ضربه‌ای به شکم فاطمه سلام‌الله‌علیها در روز بیعت زد که فاطمه سلام‌الله‌علیها، جنین خود (محسن) را از شکم انداخت».[2]

مقاتل بن عطیّه نیز در کتاب خود مى‌نویسد: «هنگامى که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه علیهماالسلام فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و درِ خانه را آتش زد».[3]

عبدالفتاح عبدالمقصود، استاد دانشگاه اسکندریه، نویسنده و دانشمند مشهور مصری، هجوم به خانه وحی را این‌گونه نقل می‌کند: «عمر گفت: قسم به کسی‌که جان عمر در دست اوست، یا باید بیرون بیایید یا خانه را بر ساکنانش آتش می‌زنم. عده‌ای که از خدا می‌ترسیدند و پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، رعایت منزلت او را می‌کردند، گفتند: اباحفص! فاطمه سلام‌الله‌علیها در این خانه است. بی‌پروا فریاد زد: باشد! نزدیک شد، در زد، سپس بر در کوبید و وارد خانه شد».[4]

ذهبی در شرح حال ابن ابی‌دارم که او را امام، حافظ و فاضل می‌نامد، نقل می‌کند: «در محضر او این خبر خوانده شد که عمر لگدی بر فاطمه سلام‌الله‌علیها زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت، سقط کرد!»[5]

ابن ابی‌الحدید نیز می‌نویسد: «در مورد هجوم به خانه حضرت فاطمه علیهاالسّلام و چیزی که در این‌باره گفته شد، آنچه سید مرتضی و شیعه روایت کرده‌اند، صحیح است و حق با ابوبکر است در اینکه پشیمان شود و اظهار ندامت کند (بر آنچه در آخر عمر، از او نقل شده، ازجمله اینکه گفت ای کاش هتک خانه حضرت زهرا نمی‌کردم، ...)».[6]

ابن‌تیمیه نیز به هجوم به خانه حضرت زهرا اعتراف می‌کند و می‌نویسد: «نهایت چیزی که گفته می‌شود این است که او [ابوبکر] ناگهانی به خانه فاطمه هجوم برد تا ببیند چیزی از مال خدا که آن را تقسیم می‌کند (یعنی بیت‌المال) در آنجا وجود دارد یا خیر و آن مال را به مستحقش بپردازد».[7]

در پایان، پشیمانی ابوبکر از برخی اقداماتش که در پایان عمر به آن اعتراف کرده، می‌‌تواند وقوع این حادثه ناگوار را به اثبات برساند. منابع اهل سنت آورده‌اند که ابوبکر در آخرین لحظات عمر خود و در حال احتضار چنین گفت: «همانا من متأثر نیستم بر هیچ چیزی، مگر بر سه چیز که آنها را انجام دادم و دوست داشتم که آنها را ترک می‌کردم و متأثرم بر سه کاری که آنها را انجام ندادم و دوست داشتم که انجام می‌دادم و بر سه چیز که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سؤال نکردم و ای کاش پرسیده بودم؛ اما آن سه کاری که انجام دادم و ای کاش آنها را ترک کرده بودم، اینکه دوست داشتم به خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها حمله نکرده بودم، اگرچه آن درب از روی مخالفت بر من بسته شده بود ...»[8]

پی‌نوشت:
[1]. مصنف ابن ابى‌شیبه، دار التاج، ج۷، ص۴۳۲.
انساب الأشراف، بلاذری، دار الفکر، ج۱، ص۵۸۶. «أَنَّ أَبَا بَكْرٍ أَرْسَلَ إِلَى عَلِيٍّ يُرِيدُ الْبَيْعَةَ، فَلَمْ يُبَايِعْ. فَجَاءَ عُمَرُ، ومعه فتيلة. ...»
الامامة و السیاسة، ابن‌قتیبه، دار الاضواء، ج۱، ص۳۰. «فأبوا أن يخرجوا فدعا بالحطب وقال: والذي نفسه عمر بيده. لتخرجن أو لأحرقنها على من فيها، فقيل له: يا أباحفص، إن فيها فاطمة؟ فقال: وإن.»
تاریخ ابوالفداء (المختصر فی اخبار البشر)، دار المعارف، ج۱، ص۱۹۵. «ان ابابكر بعث عمر بن الخطاب إلى على ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة ...‏ فأقبل عمر بشىء من نار على أن يضرم الدار. فلقيته فاطمة، ...»
عقد الفرید، ابن‌عبدربه، دار الكتب العلمية، ج۵، ص۱۳. «بعث إليهم أبو بكر عمر بن الخطاب ليخرجوا من بيت فاطمة ...»
[2]. الملل و النحل، شهرستانی، الشريف الرضی، ج۱، ص۷۱. «إن عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى ألقت الجنين من بطنها. و كان يصيح: احرقوا دارها بمن فيها، و ما كان فی الدار غير عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين.»
[3]. مؤتمر علماء بغداد فی الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطیه، ص۵۰. «ولما جاءت فاطمه خلف الباب لترد عمر و حزبه، ...»
[4]. علی بن ابی‌طالب، عبدالفتاح عبدالمقصود، مکتبة العرفان، ج۱، ص۱۹۰. «خطوات ابن الخطاب ذلك النهار وهو یسیر فى جمع من صحبه ومعاونيه إلى دار فاطمة و...»
[5]. سير اعلام النبلاء، ذهبی، ج۱۵، ص۵۷۸. «حَضَرْتُه وَرَجُل يَقْرأُ عَلَيْهِ أَنَّ عُمر رفَسَ فَاطِمَة حَتَّى أَسقطتْ محسّناً.»
[6]. شرح نهج البلاغه، إبن ابی الحدید، ج۱۷، ص۱۰۹. «واما حدیث الهجوم علی بیت فاطمه، ... والظاهر عندی صحة ما یرویه المرتضی و الشیعه، ...»
[7]. منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه، جامعة الإمام محمد بن سعود، ج۸، ص۲۹۱. «وَغَايَةُ مَا يُقَالُ: إِنَّهُ كَبَسَ الْبَيْتَ لِيَنْظُرَ هَلْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي يُقَسِّمُهُ، وَأَنْ يُعْطِيَهُ لِمُسْتَحِقِّهِ، ثُمَّ رَأَى أَنَّهُ لَوْ تَرَكَهُ لَهُمْ لَجَازَ ; فَإِنَّهُ يَجُوزُ أَنْ يُعْطِيَهُمْ مِنْ مَالِ الْفَيْءِ.»
[8]. تاريخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری)، دار التراث، ج۳، ص۴۳۰. «فوددت انى لم اكشف بيت فاطمه عن شي‌ء.»
مروج الذهب، مسعودی، ج۲، ص۲۳۸. «فوددت انى لم اكن فتشت بيت فاطمه.»
کنزالعمال، متقی هندی، مؤسسة الرسالة، ج۵، ص۶۳۲. «أني لم أكن أكشف بيت فاطمة وتركته ...»
المعجم الکبیر، طبرانی، مكتبة ابن تيمية، ج۱، ص۶۲. «فَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَكْتُهُ ...»
العقد الفرید، ابن‌عبدربه، دار الکتب العلمیه، ج۵، ص۲۱. «فوددت أني لم أكشف بيت فاطمة عن شي‌ء. ...»
شرح نهج البلاغه، ابن‌أبی الحديد، مکتبة آیةالله العظمی مرعشی نجفی، ج۲، ص۴۶ و ج۲۰، ص۲۴. «فأما الثلاث التي فعلتها و وددت أني لم أكن فعلتها فوددت أني لم أكن كشفت ...»
تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۳، ص۱۱۸. «أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَكْتُهُ وَأَنْ أُغْلِقَ عليّ الحرب.»
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۳۰، ص۴۲۰. «فأما التی وددت أنّی تركتهن فوددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة عن شیء.»
مجمع الزوائد، هیثمی، مكتبة القدسی، ج۵، ص۲۰۳. «أني لم أكن أكشف بيت فاطمة وتركته ...»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.