رضا شاه و جدایی «آرارت کوچک» از ایران

  • 1398/04/07 - 20:47
منطقه «آرارات کوچک» یک منطقه فوق العاده استراتژیک است که بر دره ارس و راه آهن جلفا و فلات مجاور تسلط دارد. پس از اینکه ترکیه این ناحیه را اشغال کرد، جمعی از مقامات سیاسی و نظامی ایران، در پی بازپس‌گیری این منطقه برآمدند. لیکن سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترکیه تقدیم شد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بین سال‌های ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ خورشیدی، کردهای ساکن ترکیه بر ضد دولت ترکیه قیام کردند. سفیر ترکیه در تهران نامه‌ای به وزارت امور خارجه نوشت و برای سرکوب کردها از دولت رضاشاه درخواست یاری کرد. دولت ایران نیز وعده همکاری داد. دولت ایران و ترکیه با همیاری یکدیگر، سرکوب کردها را در منطقه آرارات آغاز کردند. در شهریور 1309، نیروهای نظامی ترکیه وارد خاک ایران شدند و کردهای شورشی را محاصره کردند. ترکیه، به همین بهانه، منطقه آغری داغ (آرارات کوچک) که جزو خاک ایران بود را تصرف کرد و حتی پس از پایان سرکوب کردها، حاضر به تخلیه آرارات نشد.[۱]

منطقه «آرارات کوچک» یک منطقه فوق العاده استراتژیک است که بر دره ارس و راه آهن جلفا و فلات مجاور تسلط دارد. پس از اینکه ترکیه این ناحیه را اشغال کرد، جمعی از مقامات سیاسی و نظامی ایران، در پی بازپس‌گیری این منطقه برآمدند. لیکن سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترکیه تقدیم شد.[2]

در خاطرات سرلشگر ارفع آمده که رضاشاه به اهمیت آغری داغ توجهی نداشت. وقتی سرلشگر، برای رضاشاه توضیح داد که منطقه آرارات چقدر مهم است، رضاشاه به او پاسخ داد: مهم نیست که این تپه (آرارات!) برای ما باشد یا ترکیه. بلکه مهم آن است که ما با آنها دوست باشیم![3]

در این جا ممکن است برخی بگویند که «درست است رضاشاه، آرارات را باخت. اما در عوض، ناحیه قطور را در به خاک ایران ملحق کرد!» در پاسخ باید بگوییم اولاً آرارات از هر لحاظ، (تاریخی، استراتژیک و...) قابل قیاس با دیگر نقاط نیست. ثانیاً براساس پروتکل ۱۹۱۳ ناحیه قُطور جزو خاک ایران بوده است (همانطور که در طول تاریخ همواره چنین بوده است».[4] رضاشاه در ماجرای آغری داغ مانند کسی است 5 ریال پول دارد، 4 ریال آن را در قمار می‌بازد و فقط یک ریال تهِ جیبش می‌ماند. خب این شخص نمی‌تواند افتخار کند که «من یک ریال از پولم را نگه داشتم!» نمی‌تواند بگوید که «من 4 ریال باختم و 1 ریال را حفظ کردم س این معامله بُرد بُرد بوده!» خیر. رضاشاه و بلکه ایران، تنها بازنده ماجرای آغری داغ بود. این سخن برسد به دست آن دسته از زرتشتیان و باستانگرایانی که از رضاشاه به عنوان چهره ای میهن پرست یاد میکنند. 

پی‌نوشت:

[1]. نظامعلی دهنوی، اسنادی از ایران و ترکیه، تهران: وزارت امور خارجه، مرکز اسناد تاریخ و دیپلماسی، ۱۳۸۶، ص 3-4.
[2]. نظامعلی دهنوی، همان، ص 5. همچنین: حسین رضانژاد، نقش گروه‌های معارض کرد در مناسبات ایران و ترکیه در دوره پهلوی اول، تاریخ روابط خارجی:: بهار و تابستان ١٣٩٣، شماره ۵٨ و ۵٩، ص ١٠٩-١٣٢.
[3]. حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران: انتشارات ناشر، ١٣۶٢، ص ١۵٣-١۵۴.
[4]. سعید خزازی، روابط با آتاتورک و جانشینانش تاریخچه روابط ایران و ترکیه در دوره پهلوی، سال چهارم، دی ١٣٨۴، شماره ۴٠ از ص ۵٣ تا ۶١.

نویسنده: سامان بختیار (با اضافات و تلخیص توسط ادیان نت)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.