پیش قراولان اسلام ایرانیان

  • 1392/10/08 - 07:21
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اين احتمال که ايرانيان با زور و از سر اجبار اسلام را پذيرفته اند سخني نا معقول است. مگر مي توان عقيده ملّتي را براي هميشه دچار تحوّل قلبي کرد، آن هم با زور شمشير و اجبار؟!

اين احتمال که ايرانيان با زور و از سر اجبار اسلام را پذيرفته اند سخني نا معقول است. مگر مي توان عقيده ملّتي را براي هميشه دچار تحوّل قلبي کرد، آن هم با زور شمشير و اجبار؟! شايد بتوان انسان را با اجبار، تا مدّتي وادار بر انجام اعمال يا اظهار عقيده اي کرد، امّا در صورتي که جبر برداشته شود، ديگر معنا ندارد شخص به آن رفتار ادامه دهد. در صورتي که ما مي بينيم ايرانيان حتّي پس از پيروزي بر بني اميه ـ که با قيام ابومسلم خراساني و جمعي از ايرانيان انجام شد ـ دست از اسلام بر نداشتند، بلکه مبارزه آنها بخاطر اين بود که بني اميّه «اسلام» را به فراموشي سپرده است[1].
البته با این نظریه به ایرانیان خواسته یا ناخوسته توهین کرده اند بلکه آنها را مورد تمسخر و تحقیر قرار داده اند،چون جمعیت آن روز ایران(زرتشتیان) را با توجه به گستردگی آن، حدود ۱۴۰ میلیون تخمین زده اند که گروه بی شماری از آنان سرباز بودند. در حالی که سربازان اسلام به ۶۰ هزار نمی رسید و این گروه از نظر آشنایی با فنون جنگی در مقایسه با ایران، بسیار در سطح پایین قرار داشتند. با این اوصاف، محال است جمعیتی با این شرایط، بر حکومت ساسانی پیروز شود و آن را به کلی محو و نابود سازد[2]!! این سوال پیش می آید که چطور۱۴۰ میلیون در مقابل ۶۰ هزار نفر کم آوردن و به یک باره در مقابل اعراب تسلیم شدند و از دین خودشان که زرتشتی گری بوده دست برداشته و مسلمان شدند؟؟ علاوه بر اين، چگونه اسکندر مقدوني، علي رغم سعي و تلاشش نتوانست پس از حمله به ايران آئين يونانيان و فرهنگ هلنيسم را در اين کشور حاکم کند،[3] امّا مسلمانان توانستند ايرانيان را مجبور به پذيرش اسلام کنند؟! يا چگونه مي توان باور کرد که ايرانيان در حمله مغولان به ايران تسليم عقايدشان نشدند، امّا در حمله اعراب به ايرانيان با اجبار اسلام را پذيرفتند و بر اين اجبار باقي ماندند[4]!؟  اما آنچه از تاریخ به دست ما رسیده و از مسلمات تاریخی است این است که :پیامبر(صلی الله علیه و اله )بعد از چند سالی‏ از هجرتش به مدینه,نامه هايی به سران كشورهای جهان نوشتند و پيامبری خود را اعلام و آنها را به دين اسلام دعوت كردند,يكی از آن پادشاهان خسرو پرويز پادشاه ايران بود که برای او نامه ای نوشت و او را به اسلام دعوت كرد[5]،ولی خسرو پرويز تنها كسی بود كه نسبت به نامه آن‏ حضرت اهانت كرد و آن را پاره کرد[6]،اين خود نشانه فسادی بود كه در اخلاق دستگاه حكومتی ايران راه يافته بود، هيچ شخصيت ديگر از پادشاهان و حكام و امپراطوران چنين كاری نكردند بعضی از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدايايی فرستادند اما خسرو به پادشاه يمن كه دست نشانده حكومت ايران بود دستور داد كه‏ درباره اين مرد مدعی پيامبری ، كه به خود جرئت داده كه به او نامه‏بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنويسد تحقيق كند و او را نزد خسرو بفرستد[7].
ولی از آنجا كه  « يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ ‏»[8] ،هنوز فرستادگان پادشاه يمن در مدينه بودند كه خسرو سقوط كرد و شكمش به دست پسرش دريده شد . رسول اكرم (صلی الله علیه و اله) قضيه را به فرستادگان پادشاه‏ يمن اطلاع داد ، آنها با حيرت تمام خبر را برای پادشاه يمن بردند پس‏ از چندی معلوم شد كه قضيه چنان بوده كه رسول اكرم (صلی الله علیه و اله )خبر داده است . خود پادشاه يمن و عده زيادی از يمنی ها بعد از اين جريان مسلمان شدند و همراه‏ آنان گروه زيادی از ايرانيان مقيم يمن نيز اسلام اختيار كردند[9]، در آن‏زمان عده زيادی‏ از ايرانيان در يمن زندگی می‏كردند و حكومت يمن يك حكومت ، صد در صد ، دست نشانده ايرانی بود . در زمان حيات پيامبر اكرم (صلی الله علیه و اله) ، در اثر تبليغات اسلامی عده زيادی ازمردم بحرين كه در آن روز محل سكونت ايرانيان مجوسی و غير مجوسی بود به‏ آيين مسلمانی در آمدند ، و حتی حاكم آنجا كه از طرف پادشاه ايران تعيين‏ شده بود مسلمان شد . بنابراین اولين مسلمانان ایرانی گروهی ايرانيان در يمن و بحرين‏ بوده اند[10] ،البته اگر از نظر فردی در نظر بگيريم شايد اولين فرد مسلمان ايرانی‏ سلمان فارسی است[11]،سلمان نه‏ تنها در ميان شيعيان احترام زياد دارد بلكه در ميان اهل تسنن نيز دررديف صحابه درجه اول بشمار می‏رود . كسانی كه به مدينه مشرف شده اند می‏دانند كه دور تا دور مسجد النبی اسماء صحابه بزرگ و ائمه مذاهب اسلامی‏ نوشته است . يكی از كبار صحابه كه نامش در آنجا به عنوان يك صحابه‏ بزرگ نقش شده سلمان فارسی است .همين مقدار سابقه ايرانيان با اسلام در زمان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) كافی‏ بود كه بسياری از آنان با حقايق اسلامی آشنا شوند ، به طبع اين خود وسيله ای‏ بود برای اينكه خبر اسلام به ايران برسد و كم و بيش مردم ايران با اسلام‏ آشنا شوند ، خصوصا با توجه به اينكه وضع دينی و حكومتی آنروز ايران طوری بود كه مردم تشنه يك سخن تازه بودند ، درحقيقت در انتظار فرج به سر می‏بردند . هر گونه خبری از اين نوع ، به‏سرعت برق در ميان مردم می‏پيچيد . مردم به طبع می‏پرسيدند اين دين جديد اصولش چيست ؟ فروعش چيست ؟تا آنكه زمان خلافت ابی بكر و عمر فرا رسيد . در اواخر دوره خلافت ابی‏ بكر و تمام دوران خلافت عمر در اثر جنگهايی كه ميان دولت ايران و مسلمانان پديد آمد تقريبا تمام مملكت ايران به دست مسلمانان افتاد و مليونها نفر ايرانی كه در اين سرزمين به سر می‏بردند از نزديك با مسلمانان تماس گرفتند و گروه گروه دين اسلام را پذيرفتند[12].
پس می توان نتیجه گرفت که: اسلام آوردن ایرانیان به زور نبوده بلکه به خواست و اختیار خود اسلام را پذیرفتند و اگر قائل به این شویم که به زور اسلام آوردند توهین به ایرانیان است نه حمایت از آنها.
 
پی نوشت:

[1]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم,مقاله اسلام اجباري ايرانيان!محقق: حجة الإسلام حسين الادري.
[2]. مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، جامعه مدرسین ۱۳۶۲، ص۷۷.
[3].فروپاشي دولت ساساني و گروش ايرانيان به اسلام، علوي مجتبي، نشريه هفت آسمان، بهار80.
[4]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم,مقاله اسلام اجباري ايرانيان!محقق: حجة الإسلام حسين الادري.
[5]. مكاتيب الرسول، ص ۹۰/ تاريخ طبري، ج ۲، ص ۲۹۵، چاپ بيروت، ۸ جلدي.
[6]. تاریخ طبری جلد۲،ص۶۴۴/ البدایه و النهایه جلد۲،ص۱۸۰/ البلدان ص۶۱۰/طبقات ابن سعد جلد۱،ص۱۹۹ .
[7]. الکامل فی ااتاریخ ،ج ۲، ص ۹۷.
[8]. قرآن سوره صف آیه ۸. 
[9]. تاريخ طبری٬‌ج ۳ ٬ ص ۱۱۲۳ – ۱۱۴۴ .
[10]. تاريخ طبري، ج ۲، ص ۵۱۹.
[11]. الأعلام، زركلي، ج ۷، ص ۱۹۴، چاپ دهم.
[12]. شهید مطهری،مجموعه آثارجلد۱۳،خدمات متقابل اسلام و ایران ،چاپ دهم۱۳۸۶،انتشارات صدرا،ص۷۶.

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.