باج خواهی عبدالحمید، علت خونخواهی کشته شدگان زاهدان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در سالگرد اغتشاش زاهدان که منجر به کشته شدن عدهای از هموطنان گردید، در اینباره گفت: «خواسته ما و تمام مردم این است که مرتکبین این جنایت بر اساس قانون اسلامی مجازات بشوند؛ ... بعضی گفتهاند که دیه میدهیم و مصالحه بشود؛ قبلاً هم گفته شده که این مردم به دیه راضی نیستند و میگویند اگرچه بسیاری از ما به پول دیه نیاز داریم، اما قلب ما با دریافت دیه تسلی نمیشود».[1] وی در ادامه گفت: «اگر شما بتوانید به خواستههای ملّی رسیدگی کنید و مشکلات ملّت ایران را که مردمِ ما هم جزء ملّت ایران هستند، حل کنید، ما حاضریم از مجروحین و خانوادههای شهدا خواهش کنیم که رضایت بدهند و از خون خودشان بگذرند. ... شما مسئولین باید با مردم ایران بنشینید و مشکلات ملّت را که در واقع مشکلات خودِ شماست، با مذاکره و گفتوگو حل کنید. ... اگر شما مشکلات کشور را حل کنید، ما از تمام ملت ایران درخواست خواهیم کرد که از خون خودشان بگذرند و یک آشتی ملّی و وحدت ملّی برقرار شود».[2]
عبدالحمید در یک سال اخیر، از تریبون نماز جمعه و دیدار با علمای اهلسنت شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان، بر موضع خود در خونخواهی کشته شدگان زاهدان پافشاری کرده و آن را دلیلی بر مخالفت با نظام قرار داده است. او که جمهوری اسلامی را به ظلم و تبعیض متهم میکرد[3] در قسمتی از سخنانش در این هفته گفته است که شما با مردم گفتگو کنید؛ اگر خواسته ملّت ایران رسیدگی شود، من از اولیای دم این کشتهشدگان میخواهم که از قصاص صرفهنظر کنند و به دیه راضی شوند.
دلیل این سخن عبدالحمید در سالگرد کشته شدن عدهای از هموطنان زاهدانی در مهرماه سال گذشته چیست؟ آیا همان سیاست قدیمی نیست که وی در برهههای مختلف، با آن سود میبرد؟ در دورههای قبلی انتخابات، عبدالحمید از مظلومیت و تبعیض نسبت به اهلسنت گلایه میکرد و خواستار وزارت و پستهای حکومتی برای سنیها بود و با حمایت کاندیدای یکی از جناحها، خود را به عنوان بزرگ اهلسنت جا میزد، سپس با تأمین منافع شخصی و بدون تأمین خواستههای انتخاباتی سکوت را برمیگزید که زندگی اشرافی و مرفه او (بر خلاف هموطنان سیستان و بلوچستان) این مطلب را نشان میدهد. منافع عبدالحمید، هزینههای گزاف مسجد مکی است که مدعی شده مردمی تأمین میشود؛ همچنین خوی شهرت و جاهطلبی او و مطرح شدنش به عنوان رهبر اهل سنت ایران، از دیگر منافع او است.
عبدالحمید یک سال است که از این انتقادات کوتاه نیامده و خود را خونخواه کشتهشدگان مهرماه گذشته میداند. او این مسئله را به صورت مشکلی لاینحل برای نظام جلوه میدهد و اکنون ادعا دارد که کلید حل این معضل، به دست اوست و میتواند مشکل را حل کند. به نظر میرسد که قصد دارد بار دیگر به مسئولین نظام ثابت کند که نماینده تمام اهلسنت، بلکه تمام مخالفین جمهوری اسلامی (که مدعیست اکثریت مردم را تشکیل میدهند) اوست و تنها راه فروکش کردن اعتراضات و اغتشاشات، اینست که موقعیتش به رسمیت شناخته شود و بار دیگر مانند رسم دیگر کاندیداها، به وی حق السکوت مناسب پرداخت گردد.
از این سخن عبدالحمید که میگوید مسئولین باید با مردم ایران بنشینند، سخنشان را بشنوند، این شائبه برداشت میشود که در دیدارها، وی به عنوان رهبر اهلسنت شناخته شده و طبق چنین جایگاهی با او برخورد گردد، نه اینکه مانند دیگر مولویهای اهلسنت و همعرض آنان قرار گیرد. وی فهمیده که دولت کنونی با دولتهای سابق مورد حمایتش تفاوت میکند و اهل باج دادن نیست، لذا با التماس میخواهد بگوید که اگر پولِ هزینههای نجومی مجموعه تحت مدیریتش داده نمیشود، لااقل احترام او بیشتر نگه داشته شود و وی به عنوان رهبر و فصلالخطاب در اهلسنت شناخته شود؛ ...
پینوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در 7 مهر 1402.
[2]. همان.
[3]. «مخفی کردن تقصیرات باند مسجد مکی در حادثه مهر زاهدان»
افزودن نظر جدید