سرودن اشعار در عزای امام حسین(ع) از شاعران عرب
در سیره امامان و پیشوایان معصوم شیعه، فرهنگ عزاداری، یک نماد و سمبل تلقی میشود، چرا که با این روش علاوه بر اینکه باعث تحریک احساسات و عواطف انسانی، به خاطر مصائب وارده میشود، خود نوعی آگاهی و شناساندن حقایق و حوادث واقعی و برانگیختن افکار و اذهان مردم میگردید. این روش در قالب گریه و ندبه، مرثیه سرایی، به سر و سینه زدن و... نمود پیدا میکرد که توسط امامان معصوم (علیهمالسلام) در مناسبتهای مختلف از آن بهره میجستند. یکی دیگر از این شیوهها، سرودن اشعار و قصیدهها دربارهی اهل بیت پیامبر، خصوصاً امام حسین (علیهالسلام) است که در کتب فریقین وارد شده است.
مثلاً جوهری در قصیدهای خطاب به آل پیامبر میسراید که: «ای عاشوراییان! روز دهم محرم، روز دریغ و افسوس بر دین اسلام است، ای آل یاسین! جامهی اندوه بپوشید و ترک زینت کنید، روز عاشورا گریبان دین پاره شده و دختران پیامبر همانند کفار روم و چین غارت شدند.»[1]
و ابن حماد عدوی میسراید که: «موی سفید سالار شهیدان به خون سرش رنگین شد، من نیز گونههای خود را به اشک خونین چشمم خضاب میکنم، تصویر پیکر عریان و برهنه آن حضرت که جامههایش را به غارت برده بودند، از پرده ذهنم محو نمیشود، لذا من نیز جامههای عزا در برمیکنم.»[2]
و سیف بن عمیر از راویان مشهور و شاعران بنام عرب میسراید که: «ای مومنان و پیروان حسین که به برکت دوستی او در روز رستاخیز امید نجات و رستگاری دارید، با سوز و آه بر حسین گریه کنید، اگر چشمهی اشک خشکید، قلبتان را بر آتش اندوه ذوب کنید، بلکه بیشتر گریه کنید، اگر در کربلا نبودید تا به یاری فرزند فاطمه بشتابید آب دیدگانتان را با خون دل درهم آمیزید و حقیقت را در حق او بیان کنید، در روز عاشورا جامههای حزن و اندوه و جامههایی به رنگ سیاه تند یا سیاه سبز بر تن کنید.»[3]
در نتیجه مرثیه و روضهخوانی و سرودن اشعار از سنتهایی بود که در میان گذشتگان رواج داشته و پیش از اینکه در میان عجم و فارس رواج داشته باشد، در میان اعراب رایج بوده و تاریخ هم کسی را مانند امام حسین (علیهالسلام) و مصائب عاشورا سراغ ندارد که در رثای او در هر عصری و نسلی اینگونه عزاداری و... کنند و این انگیزه سرودن هم از دستورات امامان معصوم (علیهمالسلام) بوده که فرمودند: «هر کسی یک بیت شعر برای ما بسراید، خداوند خانهای را در بهشت برای او بنا خواهد کرد.»[4] و این در حالی بود که در زمان خلفای بنیامیه و بنیالعباس کسی جرأت سرودن اشعار بر حسین (علیهالسلام) و شهدای کربلا را نداشت و این واقعیت را این عالم اهل سنت در کتاب خود بیان میدارد که: «شعراء و مرثیه سرایان به خاطر ترس از بنیامیه، جرأت عزاداری و سرودن اشعار برای امام حسین (علیهالسلام) را نداشتند.»[5]
پینوشت:
[1]. «الا یا اهل عاشورا یالهفی علی الدین.... خذوا حدادکم یا آل یاسین.... الیوم شقق جیب الدین و انتهبت.... بنات احمد نهب الروم و الصین.» مقتل، خوارزمی، انوار الهدی، قم، ایران، ج2 ص138.
مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب مازندرانی، موسسه انتشارات علامه، قم، ایران، ج4 ص136.
[2]. «سأخضب و جنتی بدماء عینی.... لشیبه وقد نصلت خضاباً.... وآلبس ثوب احزانی لذکری.... له عریان قد سلب الثیاباً.... فواحزنا علیه و آل حرب.... تروی البیض منه و الحربا.» ادب الطف، سید جواد شبّر، دارالمرتضی، بیروت، لبنان، ج2 ص179.
[3]. «یا مومناً متشیعاً بولائه.... یرجوا النجا و الفوز یوم المحشر.... ابک الحسین بلوعه و بعیره.... ان لم تجدها فوادک و اکثر.... و اخرج دموعک بالدماء و قل ما.... فی حقه حقّاً اذا لم تنصر.... و البس ثیاب الحزن یوم مصابه.... ما بین أسود حالک او اخضر.» همان، ج2 ص436.
[4]. «من قال بیتاً من الشعر بنی الله له بیتاً فی الجنه.» عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، نشر صدوق، تهران، ایران، ج1 ص7.
[5] مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، المکتبه الحیدریه، نجف، عراق، ص122.
افزودن نظر جدید