پرسش و پاسخ
بسيارى از زنانى كه پيامبر با آنان ازدواج كرد، بيوه بودند. معلوم است كه اين روش و اين نوع ازدواج، روش شهوت رانان نيست. با اين محاسبه، يك انسانِ محقق دورانديش، نمىتواند براى آن حضرت، انگيزه هاى شهوانى در نظر بگيرد.
شکل معجزه چگونه میتواند برتری یک نبی را بر دیگری ثابت کند برخی از اعجازهای حضرت موسی علیه السلام را هیچ یک از انبیای دیگر نداشتند مثل شکافته شدن دریا و یا اژدها شدن عصا اما شفای بیماران و یا زنده کردن مرده از سایر انبیا سر زده است مانند زنده کردن مرده و یا شفای مرض برص توسط الیشع (دوم پادشاهان 8: 1 ؛ دوم پادشاهان فصل 5) پس چرا موسی را برتر نمی دانید؟
پيامبر اکرم (صلّى الله عليه و آله) فرموده است: هر گاه خداوند متعال بنده ای را از امت من دوست داشته باشد، محبت او را در دل دلهاى برگزيدگان خود از اوليا و اصفيا و ملائكه و ساكنان عرش خود قرار می دهد تا او را دوست داشته باشند. برای دوست خدا بهشت واجب است و در قیامت اجازه شفاعت در نزد خداوند را خواهد داشت.
در عرفان حلقه بیش از 50 مورد تضاد و تناقض وجود دارد که همه مخالفت این فرقه با دین اسلام را میرساند. نفی زیارت قبور، شرک دانستن توسل، مخالفت با ذکر و یاد خدا، موحد دانستن شیطان، توهین به پیامبران مثل حضرت سلیمان (علیهالسلام)، تمسخر و توهین به امامان مثل امام زمان و امام حسین (علیهمالسلام)، خدا دانستن انسان و...
معصومی تهرانی در نامهی خود به آیتالله محقق داماد، در دفاع از بهائیت، تقسیم انسانها به مؤمن و کافر را غیرصحیح برشمرد. این ادعا در حالیست که گویا این روحانینمای مسلمان کمترین اطلاعی از مبانی اسلامی ندارد. بعلاوه آنکه با توجه به وجود چنین تقسیمی در کلام پیامبرخواندهی بهائیان، گویا از تعالیم بهائیتی نیز بیخبر است!
هیپنوتیزم جزء علوم فرا روانشناسی به حساب میآید. البته هنوز تحقیقات علمی زیادی در این باره انجام نشده و انتظاراتی که از این علم برای درمان انواع بیماریها وجود دارد، حقیقت ندارد. دبیر انجمن هیپنوتیزم ایران میگوید: «هيپنوتيزم در دست درمانگر مانند تيغ در دست جراح است که اگر درست استفاده نشود عواقب خيلی زيادی دارد.»
اهمیّت نماز جماعت به عنوان یکی از مهمترین مظاهر وحدت جامعهی اسلامی، به قدریست که حتی در هنگام جنگ و جهاد با دشمن نیز، به آن توصیه شده است. اما پیشوایان بهائی از آنرو که بر مبنای مأموریت خود، درصدد پراکندگی مسلمانان و زدودن وحدت از جامعهی اسلامی بودند، در مقام مقابله با این مظهر وحدت جامعهی اسلامی برآمدند.
مبلّغ بهائی پس از نقل روایتی که مسلمانان را به سبّ و لعن بدعتگذاران امر مینمود، انتساب چنین سخنی به پیامبر اسلام را غلط دانست. در پاسخ میگوییم: با ملاحظهی منابع اسلامی درخواهیم یافت که پیشوایان اسلام، از دشنام بسیار نهی کردهاند. بنابراین منظور از سبّ و لعن که در قرآن نیز به کار رفته طلب عذاب و ناکامی برای دشمنان دین است.
بهائیان ادعا دارند که مراد از نبأ عظیم در قرآن، اشاره به ظهور پیامبرخواندهی آنان دارد. در پاسخ به این ادعا میگوییم که با توجه به اینکه پیشوایان بهائی، از تأویل نصوص الهی منع کرده و درک معانی آن را به پرسش از اهلش واگذار کردهاند؛ تفاسیر اسلامی نبأ عظیم را به روز قیامت تفسیر کرده و هیچ قرینهای بر ظهور پیامبر جدید گواهی نمیدهد.
یکی از شعارهای فریبندهی بهائیت، تساوی حقوق زن و مرد است. اما فریبنده از آن جهت است که بهائیت، حتی در امور تشکیلاتی خود هم حاضر به اجرای آن نبوده و از عضویت زنها در بیتالعدل جلوگیری میکند. مبلّغان بهائی نیز در یکی از توجیهات این تناقض آشکار، شایستگی زنهای بهائی را زیر سؤال برده و آنان را به عقبماندگی محکوم کردهاند.
بر اساس دلیل لزوم تجدید ادیان متناسب با هر عصر و زمانه، که بهائیان در رَد اسلام میآورند؛ میبایست نسخ بهائیت را نیز پذیرفت. اما ممکن است بهائیان قول پیامبرخواندهی خود را در بقای هزارسالهی مذهبش مطرح سازند، که در این صورت میبایست ماجرای نسخ بابیت و ادعای حسینعلی نوری در گذر دوهزار سال در کمتر از بیست سال را به آنان یادآور شد.
یکی از اصول کلی تمام جنبشهای نوظهور، توجه به ندای درون است. این درحالی است که تسلیم خداوند شدن و به فرمان و ارادهی او عمل کردن، آموزهای است که در ادیان اصیل مورد تأکید بوده است؛ اما در شبه جنبشهای معنوی، خواست خود و دنبال کردن امور دلخواه به عنوان رستگاری و سعادت معرفی میشود.
کانال تبلیغی بهائی با اشاره به رهبری «بهائیه خانم» و «روحیه ماکسول» بر بهائیت، مدعی حس روشنفکری بهائیان شد. در پاسخ میدانیم که: اولاً: جناب عبدالبهاء، جنس مرد را برتر از زن دانسته. ثانیاً: بهائیت اجازهی عضویت زنان در بیتالعدل را نمیدهد. ثالثاَ: ریاست این دو زن بر بهائیان، موقتی و به دلیل عدم حضور مردی واجد شرایط بوده است.
در امر مبارزه با فساد نبايد هيچ تبعيضي ديده شود. هيچ كس و هيچ نهاد و دستگاهي نبايد استثنا شود. هيچ شخص يا نهادي نمي تواند با عذر انتساب به اين جانب يا ديگر مسئولان كشور خود را از حساب كشي معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند بايد برخورد يكسان صورت گيرد.